در دنیای امروز که فناوری با سرعت سرسامآوری در حال پیشرفت است، هوش مصنوعی (AI) نه تنها نحوه کار و خلاقیت ما را تغییر داده، بلکه بر الگوهای گفتاری و نوشتاری ما نیز تاثیر عمیقی گذاشته است. پژوهشی جدید از موسسه ماکس پلانک در برلین نشان میدهد که ابزارهایی مانند چتجیپیتی (ChatGPT)، ساخته شرکت OpenAI، در حال تغییر واژگان و عباراتی هستند که ما در مکالمات روزمره خود استفاده میکنیم!
این مطالعه نشان دهنده یک چرخه بازخورد فرهنگی است که در آن ماشینهایی که بر اساس دادههای انسانی آموزش دیدهاند، ویژگیهای زبانی خود را به ما منتقل میکنند و به نوبه خود، فرهنگ انسانی را بازسازی میکنند. در این مقاله، به بررسی تاثیر هوش مصنوعی بر زبان، به ویژه زبان فارسی، میپردازیم و به این موضوع میپردازیم که چگونه این فناوری در حال تغییر نحوه بیان ما است. با ما در دیجی رو همراه باشید.
تاثیر هوش مصنوعی بر زبان: یافتههای پژوهشی
پژوهش موسسه ماکس پلانک نشان میدهد که پس از عرضه چتجیپیتی، استفاده از واژگانی که این چتبات به آنها گرایش دارد، مانند «کاوش»، «درک»، «سریع» و «دقیق»، به طور قابل توجهی در گفتار و نوشتار افزایش یافته است. این واژگان که به سبک رسمی و آکادمیک ChatGPT وابستهاند، در مکالمات روزمره، ویدیوهای یوتیوب و پادکستها نفوذ کردهاند. محققان با تجزیه و تحلیل بیش از 360,000 ویدیوی یوتیوب و 771,000 پادکست، دریافتند که استفاده از این واژگان پس از معرفی ChatGPT به طور چشمگیری افزایش یافته است. این تغییر نه تنها در محتواهای تولیدی، بلکه در گفتوگوهای روزمره نیز قابل مشاهده است.
این پدیده نشان دهنده یک واقعیت جالب است: ما به عنوان انسان، در حال تقلید از الگوهای زبانی ماشینهایی هستیم که خودشان از دادههای انسانی آموزش دیدهاند! این چرخه بازخورد فرهنگی میتواند پیامدهای گستردهای برای تنوع زبانی و فرهنگی داشته باشد. به عنوان مثال، در زبان فارسی، ممکن است شاهد افزایش استفاده از واژگانی باشیم که معادلهای رسمیتری برای مفاهیم روزمره ارائه میدهند، مانند استفاده از «کاوش» به جای «جستجو» یا «درک» به جای «فهمیدن».
چرا الگوهای زبانی تغییر میکنند؟
تغییر در الگوهای زبانی انسانها پدیدهای جدید نیست. ما همیشه تحت تاثیر رسانهها، فرهنگ عامه و حتی عبارات معروف فیلمها و سریالها بودهایم. با این حال، تاثیر هوش مصنوعی بر زبان به دلایل مختلفی برجستهتر است. اولاً، این تغییر به دلیل اعتماد فزاینده به فناوریهای هوش مصنوعی رخ میدهد، حتی با وجود محدودیتهایی مانند ناپختگی فناوری یا تمایل آن به ارائه اطلاعات نادرست (که به آن «توهم» گفته میشود).
لوین برینکمن (Levin Brinkmann)، یکی از نویسندگان این پژوهش، در گفتوگو با مجله Scientific American توضیح میدهد که انسانها تمایل دارند از کسانی تقلید کنند که آنها را آگاه یا مهم میپندارند. از آنجا که ChatGPT به عنوان یک ابزار پیشرفته و قدرتمند شناخته میشود، کاربران به طور ناخودآگاه واژگان و سبک گفتاری آن را در مکالمات خود به کار میبرند.
در زبان فارسی، این تاثیر میتواند به صورت استفاده بیشتر از واژگان رسمی یا تخصصی در گفتوگوهای روزمره ظاهر شود. به عنوان مثال، ممکن است به جای گفتن «من این موضوع را فهمیدم»، بگوییم «من این موضوع را درک کردم»، که نشان دهنده نفوذ سبک زبانی رسمیتر ChatGPT است.
تفاوتهای زبانی بین سیستمهای هوش مصنوعی
نکته جالب دیگر این است که هر سیستم هوش مصنوعی سبک زبانی خاص خود را دارد. ChatGPT به دلیل استفاده از واژگان آکادمیک و رسمی شناخته میشود، در حالی که سیستمهایی مانند جمینی (Gemini) گوگل سبک گفتاری محاورهایتری دارند. برای مثال، در بحث درباره دیابت، ChatGPT از واژه «گلوکز» استفاده میکند، در حالی که Gemini ممکن است از کلمه سادهتر «شکر» استفاده کند. این تفاوتها نشان دهنده تنوع در «شخصیت» زبانی سیستمهای هوش مصنوعی است که میتواند بر نحوه تاثیر آنها بر زبانهای مختلف، از جمله زبان فارسی، اثر بگذارد.
در ایران، جایی که زبان فارسی غالب است، این تفاوتها میتوانند به تغییرات ظریفی در واژگان روزمره منجر شوند. برای مثال، کاربرانی که از ChatGPT استفاده میکنند ممکن است به تدریج از واژگان تخصصیتر و رسمیتر در مکالمات خود استفاده کنند، در حالی که کاربران سایر سیستمهای هوش مصنوعی ممکن است به زبان محاورهایتری گرایش پیدا کنند.
پیامدهای فرهنگی و زبانی
یکی از نگرانیهای مطرح شده در این پژوهش، کاهش تنوع زبانی و فرهنگی به دلیل نفوذ الگوهای زبانی هوش مصنوعی است. زبان، بخشی جداییناپذیر از هویت فرهنگی هر جامعه است و در ایران، زبان فارسی به عنوان یکی از قدیمیترین و غنیترین زبانهای جهان، نقش مهمی در حفظ هویت فرهنگی ایفا میکند. اگر واژگان و عبارات خاص هوش مصنوعی به طور گسترده در گفتار فارسیزبانان نفوذ کند، ممکن است شاهد کاهش استفاده از واژگان بومی یا اصطلاحات محلی باشیم. این موضوع میتواند به ویژه در زمینههایی مانند ادبیات، شعر و حتی گفتوگوهای روزمره تاثیرگذار باشد.
علاوه بر این، پژوهش ماکس پلانک هشدار میدهد که این روند میتواند به «دستکاری مقیاسپذیر» منجر شود، جایی که الگوهای زبانی هوش مصنوعی به طور ناخواسته یا حتی عمدی، نحوه تفکر و بیان انسانها را تغییر میدهند. این موضوع در جوامعی مانند ایران، که حفظ اصالت فرهنگی اهمیت زیادی دارد، میتواند چالشبرانگیز باشد.
آینده زبان فارسی در عصر هوش مصنوعی
با توجه به افزایش استفاده از ابزارهای هوش مصنوعی در ایران، از جمله در آموزش، رسانهها و حتی ارتباطات روزمره، تاثیر هوش مصنوعی بر زبان فارسی اجتنابناپذیر به نظر میرسد. این فناوری میتواند فرصتهایی برای غنیسازی زبان فراهم کند، اما در عین حال، نیاز به آگاهی و مدیریت این تغییرات نیز وجود دارد. برای مثال، آموزش کاربران در مورد نحوه استفاده از هوش مصنوعی و حفظ تنوع زبانی میتواند به کاهش تاثیرات منفی کمک کند.
همچنین، توسعه سیستمهای هوش مصنوعی که به طور خاص برای زبان فارسی بهینه شدهاند، میتواند به حفظ ویژگیهای منحصربهفرد این زبان کمک کند. در حال حاضر، اکثر ابزارهای هوش مصنوعی مانند ChatGPT برای کار با زبان انگلیسی طراحی شدهاند و استفاده از آنها در زبان فارسی ممکن است به ترجمههای نادرست یا استفاده از واژگان غیربومی منجر شود. ایجاد سیستمهایی که با فرهنگ و زبان فارسی هماهنگ باشند، میتواند این شکاف را پر کند.
نتیجهگیری: تعادل بین فناوری و فرهنگ
تاثیر هوش مصنوعی بر زبان، به ویژه زبان فارسی، یک موضوع چندوجهی است که هم فرصتها و هم چالشهایی را به همراه دارد. از یک سو، این فناوری میتواند به غنیسازی واژگان و بهبود ارتباطات کمک کند، اما از سوی دیگر، خطر کاهش تنوع زبانی و فرهنگی را به همراه دارد. برای فارسیزبانان، حفظ اصالت زبان در کنار بهرهگیری از مزایای هوش مصنوعی اهمیت زیادی دارد. با آگاهی از این تغییرات و مدیریت هوشمندانه آنها، میتوانیم اطمینان حاصل کنیم که زبان فارسی همچنان به عنوان یک عنصر کلیدی هویت فرهنگی ما پابرجا بماند.