دانستن زبانی جز زبان مادری دنیای ما را بزرگتر میکند، باعث آشنایی ما با فرهنگهای دیگر میشود و روی آینده شغلیمان تاثیر میگذارد. اگر بخواهیم به کشور دیگری سفر کنیم بدون دانستن زبان، مثل آدمی چشم و گوش بسته هستیم. ندانستن زبان باعث انزوای ما و ایجاد مرزی با دیگران میشود و فرصت تجربه کردن را از ما میگیرد. شاید به خاطر این دلایل هم است که میگویند یادگرفتن زبان مثل غذا و آب حیاتیست. اما زبان با این قدرت جادویی چه تاثیری روی مغز میگذارد؟
راهی برای دیر پیر شدن
این روزها آدمهای زیادی دنبال یادگرفتن و خرید کتاب زبان هستند. دانستن زبانی به غیر از زبان مادری نه تنها جنبههای اجتماعی زندگیمان را متحول میکند که روی مغزمان هم تاثیر زیادی میگذارد.
نتایج تحقیقات نشان میدهد هرچه در کودکی بیشتر زبان یاد گرفته باشیم، مغز ما آسانتر میتواند اطلاعات جدید را حفظ و پردازش کند. مغز به واسطه یادگیری زبان، فعالتر عمل میکند و این فعالیت پیری را به تاخیر میاندازد.
خداحافظی با اطلاعات غیرضروری
براساس تحقیقات، آنهایی که میتوانند به دو زبان حرف بزنند، در تستهای توجه عملکرد بهتری دارند. همچنین این دسته از افراد نسبت به آنهایی که فقط به یک زبان صحبت میکنند، از تمرکز بیشتری برخوردارند؛ انگار که مغز آنها به واسطه یادگرفتن زبان و شنیدن بهتر، اینطور تربیت شده باشد که اطلاعات متناسب را دریافت و اطلاعات غیرضروری را دور بریزد.
یک مغز قویتر
زبانآموزی مثل وقتیست که ورزش میکنیم و به دنبال تقویت ماهیچههایمان هستیم. هرچه بیشتر روی ماهیچهها کار کنیم، قویتر میشوند و یادگرفتن زبان هم به همین شکل است. تحقیقاتی که در سال 2015 در دانشگاه جرج تاون صورت گرفت، نشان داد آنهایی که به دو یا چند زبان مسلط هستند، ماده خاکستری بیشتری دارند و توانایی مغزشان برای انجام کارها بیشتر است.
خاطرات بهتر و زوال عقل دیرتر
تحقیقاتِ تصویربرداری مغزی که توسط دانشمندان سوئدی انجام شده، نشان میدهد آنهایی که زبان دوم بلدند، خاطرات بهتر و واضحتری دارند و از نظر همزبانی، خلاقتر و از نظر ذهنی، انعطافپذیرترند. همچنین بررسیهای انجام شده در کانادا ثابت کرد بیماری آلزایمر و زوال عقل، دیرتر به سراغ دوزبانهها میرود؛ به این معنی که دانستن یک زبان دوم میتواند کمک کند که از نظر شناختی در سالهای بعد سالمتر زندگی کنیم. مهم هم نیست که این زبان را در چه سن و سالی یاد گرفته باشیم، کودکی یا نوجوانی، میانسالی یا پیری.
آگاهی بیشتر به زبان مادری
وقتی زبان جدیدی یاد میگیریم به زبان مادریمان بهتر فکر میکنیم. به خصوص زمانی که کتاب زبان اصلی میخوانیم، ذهنمان ناخودآگاه دست به مقایسه میزند و این مقایسه باعث میشود نسبت به زبان مادریمان آگاهتر شویم. با دانستن یک زبان جدید ما دیگر آن آدمی نیستیم که در جایی خارج از مرزها از معاشرت با دیگران یا ورود به جمعهای دوستانه میترسد.
خلاقیت بیشتر
دانستن زبان دوم به ما این امکان را میدهد که فقط از ذهن خودمان به مسائل نگاه نکنیم، خودمان را جای دیگران بگذاریم و از چشم آنها قضایا را ببینیم. ما با دانستن زبانی دیگر به انسانی تبدیل میشویم که همیشه به یک صورت فکر نمیکند و این تاثیر ناشی از وجود دو مرکز اصلی زبان در مغز است. هر دوی این قسمتها در سمت چپ مغز قرار دارند و وقتی زبانهای بیشتری یاد میگیریم، اندازه و فعالیت برخی از آن مناطق بیشتر میشود و دیگر تنها به همان دو بخش محدود نیست. زبان به بخشی از هویت ما تبدیل میشود، درست مثل یک قطعه که نمیشود از هم جدایشان کرد.
این نوشته توسط انتشارات جنگل نوشته شده. این انتشارات بیش از 30 سال است که در زمینه چاپ کتابهای زبان و حقوقی فعالیت میکند. پرفروشترین کتابهای چاپ شده در انتشارات جنگل، کتابهای آموزش زبان خارجی، فرهنگ لغت، رمان و … است. همچنین اگر شما به دنبال شرکت در آزمون آیلتس باشید میتوانید منابع آزمون آیلتس را به راحتی و با قیمت مناسب از این انتشارات تهیه کنید.