تفکر استراتژیک نوعی تفکر سازمان یافته و آگاهانه است که برای پیشبرد اهداف سازمانی، به ویژه در شرایط رقابتی امروز، ضرورت دارد. مدیرانی که از مهارت تفکر استراتژیک برخوردارند، میتوانند مسائل پیچیده را در سازمان حل کرده و فرصتهای پنهان در چالشها و مشکلات را درک کنند. در دوره mba میتوانید به این مهارت چند بعدی مجهز شده و آن را به یکی از بزرگترین مزایای رقابتی سازمان خود تبدیل کنید.
تمام کسب و کارها جهت رسیدن به اهداف مشخصی شکل میگیرند و ادامه حیات میدهند. اهدافی چون سودآوری، بازگشت سریع سرمایه، نرخ فروش معین و اهداف کمی و کیفی مشابه که هسته اولیه سازمان یا کسب و کار را شکل میدهند.
پیشبرد اهداف سازمانی نیازمند نوعی تفکر ویژه است که به آن تفکر استراتژیک میگویند. در ادامه مقاله بعد از نگاه اجمالی به موضوع «اهداف سازمانی»، مباحث کاربردی در مورد این نوع تفکر ارائه خواهیم داد. اما این مطالب برای تسلط بر چنین موضوع مهمی کفایت لازم را ندارند. از این رو صاحبان مشاغل، مدیران و کارآفرینان باید با شرکت در دورههای تخصصی همچون دوره mba و دوره dba خود را به این مهارت مهم مجهز ساخته و به یک متفکر استراتژیک تبدیل شوند.
منظور از اهداف سازمانی چیست؟
منظور از اهداف سازمانی، اهدافی است که برای کل کسب و کار تعیین میشوند. این اهداف تفاوتهای ظریفی با اهداف فردی و اهداف واحدهای کاری دارند. اهداف سازمانی به عنوان آرمانهای کل سازمان محسوب میشوند و تصویری جامع از آنچه که قرار است سازمان در آینده باشد یا به آن برسد، ترسیم میکنند. این اهداف انواع مختلفی دارند. در یک دسته بندی میتوان آنها را به 6 دسته تقسیم کرد که عبارتند از:
- اهداف کوتاه مدت و اهداف بلند مدت: اهداف کمی یا کیفی که در طول بازههای خاصی از زمان (مثلا هر هفته یا هر شش ماه) باید به دست آیند.
- اهداف عملیاتی: اهداف روزانه که مانند ستون فقرات، فعالیتهای روزانه را شکل میدهند.
- اهداف استراتژیک: چشماندازهای بزرگی که سازمان قرار است در آینده به آنها دست یابد.
- اهداف تاکتیکی: وظایف و ابتکارات خاصی که شما را به اهداف اصلی نزدیکتر میکنند.
- اهداف فرآیند: اهدافی هستند که بر اقدامات و رفتارهای انتخابی در فرآیند رسیدن به نتایج تمرکز دارند.
- اهداف نتیجه: این اهداف مقصد یا نتیجه نهایی را ترسیم میکنند. حفظ تعادل بین اهداف فرآیند و اهداف نتیجه اهمیت زیادی دارد.
منظور از تفکر استراتژیک چیست؟
- نوعی تفکر نظاممند، آگاهانه و منطقی است.
- فرآیندی مستمر و پویا است که بر تجزیه و تحلیل فرصتها، تهدیدها، نقاط ضعف و قوت تمرکز دارد.
- به دنبال پیش بینی چالشها و روندهای آینده و یافتن راه حلهای کارآمد برای حل مسائل بالقوه و بالفعل است.
- کارایی استراتژیها و برنامه ریزیهای سازمانی را افزایش میدهد.
- برای بقا و توسعه و کسب و کار و همچنین حفظ و رشد سهم بازار در هر فعالیت اقتصادی ضرورت دارد.
خلاقیت، تفکر انتقادی، توانایی نگاه از بیرون و عمل گرایی از دیگر شاخصههای تفکر استراتژیک است. در ادامه به عناصر کلیدی این نوع تفکر اشاره خواهیم کرد.
عناصر کلیدی در تفکر استراتژیک
تفکر استراتژیک دارای چند عنصر کلیدی است:
تمرکز بر هدف: در تفکر استراتژیک تمرکز بر اهداف قابل اندازهگیری، عینی و مشخص، مانند قطب نما عمل میکند. در این صورت میتوان تصمیمات را اولویت بندی نموده و منابع را به گونه ای مطلوب تخصیص داد.
دیدگاه سیستمی: متفکران استراتژیک پیوستگی اجزای مختلف سازمان را به عنوان یک سیستم درک میکنند. میدانند چطور تغییری کوچک در یکی از واحدها، با اثر موجی به تمام سازمان انتشار پیدا کرده و تاثیرات بزرگ ایجاد میکند. متفکر استراتژیک همچنین سازمان را به عنوان یک جزء پیوسته از اکوسیستم بزرگتر، درک کرده و تاثیرات عوامل بیرونی، بازار، رقبا، سهامداران و روند تغییرات صنعت و جامعه را در نظر میگیرد.
توجه به وقایع گذشته و آینده: متفکر استراتژیک اهمیت زمان را در تصمیم گیریها درک میکند. ضمن آموزشپذیری از موفقیتها و شکستهای گذشته، با آینده پژوهی نگاهی به روندها، فرصتها و چالشهای آینده دارد. بنابراین تصمیماتی اتخاذ میکند که هم از گذشته و هم از آینده نشات میگیرند.
فرصت طلبی هوشمندانه: فرصت طلبی هوشمندانه به این معناست که از فرصتهایی که به طور غیر منتظره در طول مسیر رسیدن به اهداف سازمانی پیش میآید، به نحو احسن استفاده شود. متفکران استراتژیک چابک و انعطافپذیر هستند و فرصتهای پنهان در پشت چالشها و مسائل را کشف میکنند. سپس با عملکرد درست و استفاده از این فرصتها، سازمان خود را جلوتر از رقبا پیش میبرند.
ذهنیت فرضیه محور: یکی از عناصر کلیدی در تفکر استراتژیک فرموله کردن فرضیات مختلف و سپس آزمون کردن آنها بر اساس دادههای موجود است. به عبارت دیگر فرضیات با تحقیق و تکنیکهای آماری مدون، تجزیه و تحلیل شده و رد یا تایید آنها، نقشه راه را ترسیم میکند. متفکر استراتژیک با این روش ریسک تصمیمات را کاهش داده و نتایج استراتژیک خود را بهینه میکند.
مزایای تفکر استراتژیک بر پیشبرد اهداف سازمانی
تفکر استراتژیک مزایای بسیاری برای پیشبرد اهداف سازمانی و دستیابی به موفقیت بلند مدت و پایدار دارد. در ادامه برخی مزایا به صورت خلاصه تشریح میگردند.
جهتیابی واضح و روشن: تفکر استراتژیک اهداف و اقدامات سازمان را در یک جهت مشخص هماهنگ کرده و به تخصیص کارآمد منابع و جلوگیری از حواس پرتیهای مستمر میانجامد.
رویکرد پیشگیرانه: تفکر استراتژیک به مدیران و سایر افراد این توانایی را میدهد که در برابر تغییرات به جای پاسخ واکنشی، رویکرد فعالانه داشته باشند. آنها به جای اینکه به مسائل پاسخهای فوری و نسنجیده بدهند، ریسکها، فرصتها و روندهای آینده را بررسی کرده و با آمادگی کامل ظاهر میشوند.
بهبود تصمیم گیری: یکی از مزایای اصلی تفکر استراتژیک، تصمیم گیری بر مبنای تجزیه و تحلیل دقیق جوانب مختلف مسئله است. بنابراین نتایج موثر و موفقیت آمیزی از تصمیم گیریها حاصل میشود.
حل موثر مشکلات: برخی راه حلها صرفا مانند مسکن عمل کرده و مسئله را به طور کامل حل نمیکنند. در مقابل، تفکر استراتژیک مسائل را صورت ریشهای حل کرده و به جای پرداختن به علائم، علل را شناسایی میکند.
مزیت رقابتی: تفکر استراتژیک سازمان را به مزیتهای رقابتی پایداری مجهز میکند که موفقیت بلند مدت سازمان را ممکن میسازد.
با توجه به مزایایی که ذکر شد، مهارت تفکر استراتژیک برای انواع کسب و کارها، به ویژه در دوران تغییرات سریع امروز، ضرورتی انکارناپذیر است. حال باید دانست چگونه و از طریق چه مراجعی میتوان این مهارت را آموخت و توسعه داد؟
دوره mba چیست؟
دوره MBA یک برنامه تخصصی در مدیریت کسب و کار است که به دلیل مزایای آن برای مشاغل، به محبوبترین دوره آموزشی در جهان تبدیل شده است. این دوره از اوایل قرن بیستم به دنبال تحولات ناشی از انقلاب صنعتی و چالشهای جدید اقتصادی و مدیریتی شکل گرفت. دانشگاه هاروارد به عنوان پیشگام در برگزاری این دوره، با ارائه آموزشهای نوین به حل مسائل پیچیده کسب و کارها پرداخت.
کلاسهای MBA با شیوههای تحلیلی و مشارکتی طراحی شدهاند و شامل بحث و بررسی مشکلات با کمک استادان و ارائه راهحلهای علمی است. به دلیل کارایی این دوره، MBA به سرعت در سایر دانشگاهها در آمریکا، اروپا و دیگر نقاط جهان گسترش یافته است. همچنین، این دوره دارای گرایشهای مختلفی است که متقاضیان میتوانند بر اساس علاقه و نیاز خود یکی را انتخاب کنند و به صورت آنلاین یا حضوری تحصیل نمایند.
mba برای چه کسانی مناسب است؟
شرکت در دوره mba برای گروههای زیر مناسب و سودمند است:
- مدیران، مشاوران، کارآفرینان و صاحبان مشاغل کوچک و بزرگ: همان طور که در قسمت قبل اشاره شد دوره mba مخصوص کسانی است که به صورت عملی با چالشهای راهاندازی، مدیریت و پیشبرد اهداف سازمانی در ارتباط هستند.
- فارغ التحصیلان دانشگاهی که میخواهند در پستهای مدیریتی مشغول به کار شوند یا کسب و کار مستقلی برای خود راه اندازی کنند: در گذشته راه اندازی کسب و کار و مدیریت آن بسیار ساده تر از امروز بود. زیرا رقابت در فضای عرضه چندان فشرده و چالشی نبوده است. اما صاحبان کسب و کار در عصر حاضر، باید مهارتهای نوینی چون تفکر استراتژیک را بیاموزند تا بتوانند بهترین تصمیمات را در بهترین زمان ممکن اخذ نموده و پیاده سازی نمایند. در غیر این صورت از عرصه رقابت حذف خواهند شد. بنابراین نمیتوان تنها به آموزشهای سنتی یا آموزشهای دانشگاهی نظریه محور اکتفا نمود.
- کارکنان و کارمندانی که به ارتقا خود و کسب مشاغل در سطوح بالاتر فکر میکنند: دوره mba فرصت آموزشی بسیار مناسبی جهت ارتقا سطح علمی و عملی کارکنان است. از این طریق میتوانند بر قابلیتها و توانمندیهای خود بیفزایند و مسیر را برای ارتقای شغلی و کسب درآمد بیشتر هموار نمایند.
کلام آخر
حفظ و توسعه کسب و کار و پیشبرد اهداف سازمانی در دوران معاصر، نیازمند مهارتهای چند بعدی مانند تفکر استراتژیک است. این نوع تفکر در مدیران، توانایی سازمان را برای عبور از چالشهای پیچیده و دستیابی به موفقیتهای بلند مدت و پایدار افزایش میدهد. نکته مهم این است که یادگیری چنین مهارتهایی به آموزش تخصصی و تمرین مستمر نیاز دارد. اما پاداش آن قابل توجه و بسیار شیرین است.شما در مدرسه کسب و کار دانشگاه تربیت مدرس بعد از پایان دوره از وزارت علوم گواهی معتبر دریافت میکنید.
#توجه: این مطلب یک رپرتاژ تبلیغاتی بوده و محتوای آن توسط تبلیغ دهنده تهیه و نگارش شده است.
دیجیرو مسئولیتی در قبال محتوای تبلیغاتی ندارد.