سرمایهگذاری در بازارهای مالی همواره با ریسکهای خاص خود همراه است. معمولا عوامل مختلف و متعددی بر بازارها تاثیر میگذارند و جهت گیری بازارها را تغییر میدهند. بنابراین لازم است که سرمایهگذاران از عوامل موثر بر بازار مربوطه آگاه باشند که بتوانند ریسک تاثیر عوامل گوناگون را کنترل کنند.
در مسیر سرمایهگذاری، مسئله ریسک و بازده بدلیل رابطه مستقیمی که با یکدیگر دارند، مورد توجه سرمایهگذاران قرار دارد. فعالیت در بازارهای مالی نیازمند آن است که معاملهگران با مفاهیم ریسک و بازده به خوبی آشنا باشند و علاوه بر استفاده از روشهای تحلیلی مختلف، با مدیریت ریسک سرمایهگذاری به بازدهی مناسبی دست یابند.
سرمایهگذاران در ازای تحمل سطح مشخصی از ریسک در یک بازه زمانی معین میتوانند بازدهی کسب کنند. بنابراین در روند سرمایهگذاری، افراد ممکن است که به بازدهی مورد انتظار خود دست پیدا کنند یا با سطح متفاوتی از بازدهی که عملا محقق میشود، روبرو شوند.
به عنوان مثال، سرمایهگذار انتظار دارد که از یک سرمایهگذاری معین، ۲۰ درصد بازدهی کسب کند که به بازدهی مورد انتظار موسوم است. چنانچه این انتظار در پایان سرمایهگذاری به هر دلیلی محقق نشود، بازدهی که عملا بدست آمده به عنوان بازدهی تحقق یافته یا بازدهی واقعی شناخته میشود.
ریسک چیست؟
ریسک در حقیقت اختلاف میان بازده مورد انتظار و بازده واقعی است. بنابراین ریسک یک دارایی مشخص به تغییرات احتمالی بازده آن دارایی در آینده اشاره میکند. میتوان گفت که هر چه افراد بیشتر ریسک کنند، بازدهی احتمالی بیشتری میتوانند کسب کنند.
در بازارهای مالی از جمله بورس، بازدهی را نمیتوان تضمین کرد. حتی صندوقهای سرمایهگذاری کم ریسک نیز با ریسکهای خاص خود همراه هستند. از سوی دیگر نمیتوان انتظار داشت که در سرمایهگذاری کم ریسک به بازدهی بالا رسید.
به طور کلی دو نوع ریسک وجود دارد. بعضی از ریسکها به ساختار یک شرکت یا یک صنعت خاص مربوط میشود. این دسته از ریسکها که از طریق شیوه ها و ابزارهای موجود قابل کنترل هستند، ریسکهای غیر سیستماتیک نامیده میشوند.
دسته دوم ریسکهایی هستند از کنترل مدیران و سهامداران شرکت خارج بوده و توسط عوامل کلان به بازار تحمیل میشوند. این ریسکها قابل پیشبینی نیستند. تغییرات نرخ بهره، اعمال تحریم ها و تغییرات نرخ ارز از جمله نمونه ریسکهای سیستماتیک به شمار میروند.
شاید نتوان ریسک سرمایهگذاری را کاملا از بین برد اما میتوان با استفاده از شیوهها و راهکارهای مناسب آن را به حداقل رساند. یکی از راههای کنترل و مدیریت ریسک، سرمایهگذاری در صندوقهای پوشش ریسک است.
آشنایی با صندوقهای پوشش ریسک
صندوق پوشش ریسک (Hedge Fund) از جمله نهادهای مالی است که برای تحقق بازدهی بالا از استراتژیهای مالی متنوعی استفاده میکند. ساختار صندوقهای پوشش ریسک به گونهای طراحی شده که بتواند با به کارگیری انواع ابزارهای سرمایهگذاری، دارایی تحت مدیریت خود را حفظ کرده و آن را افزایش دهد. به همین دلیل میتواند از تدابیری کمک بگیرد که از نظر قانونی برای سایر انواع صندوقهای سرمایهگذاری میسر نیست.
کارشناسان و تحلیلگران فعال در صندوقهای پوشش ریسک تلاش میکنند تا با ارزیابی ریسکها، فرصتهای سرمایهگذاری مناسب را شناسایی کرده و برای کسب حداکثر بازدهی اقدام کنند. بر خلاف انواع دیگر صندوق ها، صندوق پوشش ریسک سعی میکند به روندهای بازار وابستگی چندانی نداشته باشد و در شرایط مختلف بازار با سرمایهگذاری در داراییهای گوناگونی مانند سهام، اوراق مشتقه، کالاها و … بازدهی مطلوبی کسب نماید.
به دلیل انعطافپذیری در انتخاب استراتژیهای متنوع در سرمایهگذاری، صندوقهای پوشش ریسک انواع مختلفی دارند. صندوقهای کلان جهانی (Global Macro Funds)، صندوقهای بازار خنثی (Market Neutral Funds) و صندوقهای بازده نسبی (Relative Value Funds) از رایجترین انواع صندوقهای مذکور در دنیا هستند.
ویژگیهای صندوق پوشش ریسک
این صندوقها معمولا از ریسک و بازده بالاتری نسبت به سایر انواع صندوقهای سرمایهگذاری برخوردار هستند. همانطور که پیش تر بیان شد، صندوقهای پوشش ریسک از استراتژیهای مختلفی استفاده میکنند که شامل امکان سرمایهگذاری در انواع کالا، اوراق بدهی، سهام، ابزار مشتقه و حتی معاملات ارز است. صندوقهای یاد شده همچنین از اهرمهای مالی استفاده میکنند تا با پذیرش ریسک بالاتر، بازدهی را به حداکثر برسانند.
از سوی دیگر، سرمایهگذاری در صندوقهای پوشش ریسک معمولا به سرمایه اولیه قابل توجهی نیاز دارد که نشان میدهد افراد با سرمایه کم امکان حضور در این صندوق ها را ندارند. همچنین این صندوق ها تحت قوانین نظارتی کمتری هستند تا بتوانند در سرمایهگذاری با انعطاف بیشتری عمل کنند.
در سرمایهگذاریهای موفق، مدیریت ریسک از اهمیت بالایی برخوردار است. افراد میتوانند جهت صرفه جویی در زمان و بهره بردن از دانش متخصصان، سرمایه خود را در اختیار صندوقهای سرمایهگذاری معتبر قرار دهند تا به جای آنها به سرمایهگذاری در داراییهای مناسب طبق قوانین و مقررات بپردازند.
مطابق آنچه بیان شد، برای رسیدن به بازدهی بالا راهی نیست جز آن که سرمایهگذاران ریسک بیشتری بپذیرند. مدیریت ریسک در بورس و سایر بازارهای مالی به دانش تخصصی و صرف زمان زیاد نیاز دارد. مدیران صندوقهای سرمایهگذاری نسبت به شناسایی، تحلیل و کنترل عواملی که میتوانند زیان قابل توجهی در سرمایهگذاری به وجود آورند، شناخت بیشتری دارند و میتوانند ریسکهای موجود را به حداقل رسانده و به سرمایه گذاران در تحقق بازدهی مطلوب کمک کنند.
#توجه: این مطلب یک رپرتاژ تبلیغاتی بوده و محتوای آن توسط تبلیغ دهنده تهیه و نگارش شده است.
دیجیرو مسئولیتی در قبال محتوای تبلیغاتی ندارد.