زندگی همۀ ما از همان بچگی، پر است از آرزوهای دور و دراز. یادتان هست وقتی دندانهای شیریمان را زیر بالش قایم میکردیم تا بلکه فرشته مهربانِ دندانها سروکلهاش پیدا شود و برایمان هدیهای بهجا بگذارد؟
اما حالا که بزرگتر شدیم، رنگ و بوی آرزوهایمان هم فرق کرده است؛ بعضیهایمان دوست داریم فلان ماشین آخرین مدل را بخریم، رتبه تک رقمی کنکور شویم، به کشور موردعلاقهمان سفر کنیم، افراد مهم زندگیمان را خوشحال کنیم و … .
حالا در این میان، بعضیها به آرزوهایشان میرسند و بعضیها هم نه؛ اما فکر میکنید دستۀ اول (یعنی کسانی که به آرزوهایشان میرسند) چه کار میکنند که بقیه آن را نمیدانند؟ در ادامه میخواهم رازهایی را بگویم که شما را به یک قدمی آرزوهایتان میرساند.
قانون اول: آرزوهایتان را به هدف تبدیل کنید
بیایید رو راست باشیم. آرزو کردن راحت است؛ اما مسیر رسیدن به آن آرزو چندان هم راحت نیست. برای اینکه به آرزوهایتان برسید، اولین قدم این است که آن را به یک هدف تبدیل کنید.
فرق هدف با آرزو این است که، رسیدن یه هدف نیازمند برنامهریزی است. وقتی که برنامه داشته باشید، میدانید که چطور برای رسیدن به هدفتان تلاش کنید.
فقط فراموش نکنید که هدف شما باید قابل مناسب و دستیابی باشد (یعنی نه خیلی بزرگ باشد نه خیلی کوچک)، و همچنین بهتر است که برای رسیدن به آن، زمان هم تعیین کنید.
نکته: اگر آرزو یا همان هدفتان آنقدر بزرگ است که احساس میکنید قابل دستیابی نیست، آن را به هدفهای کوچکتری تقسیم کنید و سعی کنید که خُرد خُرد برای آن تلاش کنید.
مثلاً اگر هدفتان این است که جهانگرد شوید، برای درآمد داشتن برنامهریزی کنید، از شهرهای کوچک شروع کنید و بعد قدم به قدم، به آرزویتان نزدیک شوید.
قانون دوم: با هدفی شروع کنید که به شما انگیزه میدهد
واقعیت این است که ما آدمها خیلی صبور نیستیم و دوست داریم که هر چه سریعتر لذت رسیدن به نتیجه را تجربه کنیم. خیلی وقتها اگر مسیر رسیدن به نتیجه طولانی شود، از خودمان ناامید میشویم، سگ سیاه افسردگی گوشه لباسمان را میگیرد و دست از کار میکشیم.
برای اینکه با چنین شرایطی روبرو نشوید، بهترین کار این است که از اهداف سادهتر و کوچکتر شروع کنید و بعد از اینکه به آن رسیدید، یک جایزه به خودتان بدهید. اینطوری برای همیشه انرژی و انگیزه دارید و تا رسیدن به هدف اصلی، خسته نمیشوید.
قانون سوم: روند اجرای برنامههایتان را مدام بررسی کنید
میدانم که خیلیهایتان میانۀ چندان خوبی با برنامهریزی ندارید؛ اما بهتر است یک بار برای همیشه لجبازی را کنار بگذارید و قلم و کاغذ به دست، برنامه بلند مدت، میان مدت و کوتاهمدت خود را بنویسید. اینطوری هر هفته یا هر ماه میتوانید چک کنید و ببینید که به چند درصد کارها رسیدهاید و نقطه ضعفتان کجا بوده است.
یادتان هست که همان اول گفتم هدفهای قابل اندازهگیری برای خودتان ترسیم کنید؟ خب اینجا همان جایی است که اندازهها مهم میشوند. مثلاً اگر آرزویتان رسیدن به 50 میلیون پول بوده و آن را به هدفهای 5 میلیونی تقسیم کردهاید، خیلی راحت میتوانید درصد نزدیک شدن به آن را اندازه بگیرید.
قانون چهارم: تلاش کنید، تلاش کنید و تلاش کنید
خب دیگر، اصل کار همین قانون چهارم است. بد نیست بدانید که خیلی از افراد موفق و مشهوری که میشناسیم، یکشبه به اینجا نرسیدهاند و برای رویاهایشان به معنای واقعی کلمه «جنگیدهاند»!
فکر کنم همۀ شما ایلان ماسک، بنیانگذار شرکت تسلا را بشناسید. آقای ماسک روزانه فقط 6 ساعت میخوابد و به سختکوشی و تلاش معروف است. غیر از ایلان ماسک هم، هر فرد موفق دیگری که میشناسید، با تلاش و پشتکار خیلی زیاد به جایگاه الانش رسیده است.
پس تنبلی را کنار بگذارید و بهجای شنبه، از همین حالا شروع کنید. زود بیدار شدن از خواب، استفاده از تعطیلات و به تعویق نینداختن کارها، از شما یک آدم کوشا میسازد؛ آنها را جدی بگیرید.
بسیار خب، شما با 4 تا قانون مهمی که باید میدانستید، آشنا شدید. اما جادۀ آرزوها همینجا به پایان نمیرسد. من یک پیشنهاد جذاب دیگر هم برای رسیدن به آرزوهایتان دارم.
یک پیشنهاد: از فرشتههایی با بالهای نامرئی کمک بگیرید
ما گاهی هم برای رسیدن به آرزوهایمان میتوانیم از دیگران (حتی کسانی که نمیشناسیم) کمک بگیریم. چطور ممکن است؟
مردم همیشه همراه شما میآیند، اگر که با شما احساس همدلی و نزدیکی کنند. ما سالهای سال است که به شکل جمعی و اجتماعی زیستهایم. کنار همدیگر و با همدیگر. وقتی یکی از همسایهها مریض است برایش دکتر خبر میکنیم، و وقتی یکی عروسی دارد به اندازهی او ذوقزدهایم.
چند سال پیش، در آغاز عصر گوشیهای موبایل هوشمند افرادی که عضو شبکههای اجتماعی بودند نیز به طور خودکار و طبیعی شروع به اشتراکگذاری زندگی طبیعیشان کرده بودند.
مردم از سرتاسر کشور با استفاده از این گوشیها زندگی افراد را دنبال میکردند، با غمهای آنها غمگین و با شادیهایشان شاد میشدند. حتی زمانی که کسی در این شبکههای اجتماعی به مشکلی برمیخورد، همه واکنش نشان میدادند. اگر کسی تصادف میکرد، یا موبایلش را میدزدیدند مردم واکنش نشان میدادند.
کمکم بعضی از افراد شروع کردند به درخواست حمایت از کسانی که دنبالشان میکردند. اگر نقاشی بود که برای فروش نقاشیهایش به مشکل خورده بود از مردم درخواست میکرد نقاشیهایش را به کسانی که میشناسند معرفی کنند تا مشتری پیدا کند.
خیلی از کسبوکارها از همین طریق به وجود آمدند. شبکههای اجتماعی و اینترنت، رفتهرفته کاری کردند که مردم بتوانند آرزوهایشان را کمی آسانتر از گذشته برآورده کنند.
حالا این عمل همدلانه، به شکل یک وبسایت به نام ویشاتو (Wishato.com) درآمده است.
ویشاتو چیست؟
ویشاتو، یعنی ویشهای تو (آرزوهای تو) که یک سرویس آنلاین بهاشتراکگذاری آرزوهاست. با این سرویس هم میتوانید آرزویتان را به اشتراک بگذارید و از دیگران بخواهید در رسیدن به آن از شما حمایت کنند و هم از دیگران حمایت (هرچند خیلی کوچک) کنید تا به آرزوهایشان برسند. پیشنهاد میکنم برای آشنایی کامل با ویشاتو راه رسیدن به آرزوها را بخوانید.
حرف آخر
دیگر حرفی ندارم، جز اینکه آرزو میکنم همۀ شمابه تکتک آرزوهایتان برسید و لبخند رضایت روی لبهایتان بنشیند.
چه باحال
سلام
اگر ارزو ما دوباره دیدن فقط برای یک دقیقه ی شخصی مرده باشد چی
اگر بخواییم برای یک دقیقه کسی رو که از دست دادیم و مرده چی؟
من ایکس باکس و ساعت هوشمند می خواهم
اگر کسی را بخواهیم که مرده باشد چی؟
من گوشی آیفون ۱۳ و پلیستشن مخوام