دروغ را میتوان به انواع مختلفی دستهبندی کرد که رایجترین آنها دروغهای مصلحتی، بلوف زدن، مبالغه کردن، شایعه ساختن و دروغهای عمدی هستند. محققان زمان زیادی را صرف تحقیق درباره این موضوع کردهاند و تلاش میکنند رازها و علل دروغ گرفتن افراد را کشف کنند. دروغ گفتن یکی از عادات اخلاقی زشت و ناپسندی است که همیشه افراد از انجام آن منع میشوند. اما متاسفانه دروغ گفتن بسیار شایع است. با این حال، دروغ گفتن یا فریب دادن افراد گاهی عواقب جدی دارد و باعث آسیب به خود و دیگران میشود. اگرچه ترس یکی از اصلیترین علل دروغ گفتن است اما دلایل دیگری هم وجود دارد که مردم دروغ میگویند. در ادامه، به این علل و راههایی برای دست برداشتن از دروغ گفتن اشاره میکنیم. با دیجی رو همراه باشید.
دلایل شخصی افراد برای دروغ گفتن
جدای از ترس، فرار از تنبیه و مجازات یکی از دلایل اصلی دیگری است که مردم دروغ میگویند. وقتی شخصی میداند که به خاطر رفتار و اعمالش تنبیه یا مجازات میشود به دروغ گفتن متوسل میشود. این یک واکنش طبیعی و غیرارادی فرد برای دور کردن خود از تنبیه حاصل از خطاها، اشتباهات و کارهای نادرست است. این نوع دروغ به خصوص در کودکان دیده میشود که برای خلاصی از دردسر از آن استفاده میکنند.
یکی از دلایل رایج دیگری که مردم به دروغ گفتن روی میآورند این است که میخواهند تصویر خوبی از خود به نمایش بگذارند یا تصویری که دیگران از آنها دارند را بهبود ببخشند. آنها دائما میخواهند خود را خوب، مؤدب، موفق و غیره نشان دهند. به طور خلاصه، این گونه افراد میخواهند خود را به عنوان کسی که تمام ویژگیهای مثبت انسانی را دارد معرفی کنند. بلوف زدن و بزرگنمایی کردن دو نوع دروغ است و از آن دسته روشهایی هستند که مردم برای تحت تاثیر قرار دادن یا فریب دادن دیگران از آن استفاده میکنند.
اگرچه همه ما میدانیم که روابط بر پایه اعتماد و صداقت بنا شدهاند اما افرادی که یکدیگر را دوست دارند معمولا به یکدیگر دروغ میگویند یا چیزهایی را از همدیگر پنهان میکنند. فریب دادن کسی که دوستش دارید، یک جرم غیر قابل بخشش و غیرقابل توجیه است چون وقتی عشق شما از آن باخبر شود باعث ایجاد بیاعتمادی، بدبینی شده و گاهی حتی موجب به هم خوردن یک رابطه میشود. فریب دادن شریک زندگی خود با دروغ گفتن عواقب بسیار بدی دارد. گاهی مردم در روابط عاشقانه خود به دروغ گفتن ادامه میدهند تا تمایل یا حسن نیت خود را نشان دهند. هرچند ممکن است انگیزههای مخرب دیگری پشت این دروغ گفتنها وجود داشته باشد.
دروغ گفتن به صورت یک شوخی یا مسخره کردن ضرر آنچنانی به دیگران نمیرساند. گاهی اوقات افراد نمیخواهند این واقعیت را بپذیرند که واقعیت را نمیدانند و بنابراین دروغ میگویند که این نوع دروغها ” افسانه و خیال” نامیده میشوند. انتشار اطلاعات بدون داشتن آگاهی کامل از آن شایعه نامیده میشود و نوع دیگری از دروغ گفتن به حساب میآید.
دلایل اجتماعی افراد برای دروغ گفتن
گاهی مردم در جامعه دروغ میگویند تا فردی سازگار و موافق دیگران به نظر رسند و روابط خوب خود را حفظ کنند و از اختلاف با دیگران بپرهیزند. این دروغها را دروغ مصلحتی مینامند. مردم وقتی در جامعه کار میکنند بیشتر دروغ میگویند. در چنین وضعیتی، هیچ تفاوتی بین مردی که دروغ میگوید و یا زنی که دروغ میگوید وجود ندارد. مردم دروغ میگویند تا از حریم خصوصی خود همانند دیگران حفاظت کنند و هم چنین عزت نفس و ارزش خود را حفظ کنند. اگر کسی برای جلوگیری از آسیب زدن به احساسات دیگران دروغ بگوید، دروغ گفتن مخرب و فریبنده محسوب نمیشود.
دروغ گفتن با حذف اطلاعات، امروزه یک بخش و جزوی از تجارت محسوب میشود؛ برای مثال، یک فروشنده با حذف واقعیات مشخص به صورت هدفمندانه، یک تصور غلط را ایجاد میکند. در فضای کسبوکار، یک فرد ممکن است دروغ بگوید تا روابط خوب خود را حفظ کند یا حتی محصولات خود را به فروش برساند. دروغ گفتن در کسبوکار و تجارت یک نوع مخرب از دروغ گفتن تلقی میشود. از سویی دیگر، یک پزشک، گاهی حقیقت را در مورد وضعیت سلامتی بیمار خود نمیگوید تا از ترساندن و وحشتزده کردن خانوادهی او جلوگیری کند یا پلیسی برای اجتناب از ترس و وحشت در جامعه دروغ میگوید که این نوع دروغها شرافتمندانه هستند.
دروغ گفتن بر حسب عادت
برخی افراد از یک اختلال که دروغ گفتن بر حسب عادت نامیده میشود، رنج میبرند. این افراد که به عنوان دروغگویانی بیمار شناخته میشوند، به دروغ گفتن عادت دارند و در هر شرایطی دروغ میگویند. دروغ گفتن برای آنها طبیعی به نظر میآید و گفتن حقیقت برای آنها سخت است. دروغ گفتن بر حسب عادت اختلالی است که از اوایل دوران بلوغ شیوع پیدا میکند. هر فردی باید با علائم این نوع دروغگویی آشنا شود. هم چنین باید به این نکته اشاره کرد که دروغهای این افراد آسیبی به دیگران نمیزند و بیشتر اوقات آنها، این کار را به صورت غیر عمدی انجام میدهند. این اختلال سبب به هم خوردن روابط در هر سطحی میشود و علاوه بر آن، ممکن است نشانه پنهانی از برخی اختلالات جدی دیگر باشد و فرد باید هر چه زودتر درمان شود.
چگونه دست از دروغ گفتن برداریم؟
همان طور که قبلاً گفته شد، دلایل پنهانی بسیاری وجود دارد که مردم دروغ میگویند. بنابراین برای ترک دروغ گفتن، باید ریشهی اصلی آن را پیدا کنیم. در زیر چند روش برای دست کشیدن از دروغگویی را ذکر میکنیم که به شما کمک میکند دیگر دروغ نگویید یا کمتر دروغ بگویید.
- یکی از دلایل رایج دروغ گفتن نداشتن اعتماد به نفس است. فرد دروغ میگوید تا تصویر خوبی از خود در جامعه و بین دیگران به نمایش بگذارد و مورد پذیرش دیگران قرار بگیرد. بالا بردن اعتماد به نفس از طریق انگیزه دادن به خود و روشهای الهامبخش دیگر میتواند یکی از راههای مفید برای رها شدن از دروغ گفتن بیاختیار باشد.
- توضیح دادن نتایج دروغگویی برای فرد یکی دیگر از روشهای مفیدی است که میتوان به کار برد. این روش بیشتر در مورد کودکان و نوجوانان، به کار میآید.
- دروغ گفتن بر حسب عادت، اختلالی است که نیازمند این است که به طور حساس کنترل شود. فردی که از این عادت بد رنج میبرد در قدم اول باید بپذیرد که در اشتباه است و به کمک نیاز دارد تا بر آن غلبه کند. مشاوره و هیپنوتیزم کردن برخی از روشهای موثر برای رهایی از دروغ گفتن بر حسب عادت هستند.
- در نهایت، لازم است کاری کنید که فرد بفهمد اقرار کردن به اشتباه و معذرت خواهی اگرچه سخت است اما یکی از بهترین راهها برای غلبه بر دروغگویی و ساختن تصویری جدید از خود و احترام به خود نیز هست .
اگر دیدید یکی از عزیزان، دوستان و نزدیکانتان به طور مرتب دروغ میگوید تلاش کنید تا دلیل اصلی آن را درک کنید. شما میتوانید قبل از اینکه دروغ گفتن برای فرد تبدیل به یک عادت شود و به نتایج بدی منجر شود به داد فرد برسید. مراقب باشید.