انتقادی که اغلب شما از دنیای امروزی دارید این است که بسیاری از مردم زمان زیادی را برای عکس گرفتن از تجربیات خود به جای زندگی کردن صرف میکنند. اما اگر از سمت دیگری به این قضیه نگاه کنیم کسانی که عکاسی را مهم میشمارند چنین تفکری دارند: با عکاسی کردن، ما میتوانیم خاطرات را حفظ کنیم، گوشهای از زندگیمان را به بقیه جهانیان نشان دهیم و در نهایت داستانی را بازگو کنیم.
هرکسی باید کمی عکاسی یاد بگیرد چرا که تمامی افراد میتوانند از آن بهرهمند شوند. نه تنها این یک سرگرمی لذت بخش است؛ بلکه عکاسی میتواند شما را شخصیت شما را نیز رشد دهد. در اینجا قصد داریم به پنج دلیل مهمی بپردازیم که شما باید حداقل کمی عکاسی را یاد بگیرید. در ادامه همراه دیجی رو باشید.
برای حفظ خاطرات
آرون سیکیند: عکاسی راهی برای حس کردن، لمس کردن و عشق ورزیدن است. آن چه که شما در فیلم ضبط میکنید برای همیشه میمانند و پس از آن که شما حتی آن چیزهای کوچک را از یاد بردید تصاویر هستند که آنها را برای شما بازگو میکنند.
نگهداری خاطرات گرانبها ممکن است قدیمیترین دلیلی باشد که ما عکاسی میکنیم و هیچگاه این قضیه حتی پس از گذشت این همه سال کم اهمیت نشده است. اگر روز خاصی برای شماست که میخواهید آن را به خاطرات بسپارید (نظیر یک جشن عروسی، تولد و یا تجدید دیدار با دوستانتان)، بدون شک گرفتن تصاویری زیبا به شما اجازه میدهد تا به بهترین شکل ممکن به خاطراتتان بازگردید و به نیکی آن تصاویر را نگاه کنید.
حتی اگر روز دیگری هم با خانواده و یا دوستان خود به بیرون رفتید حتماً عکس بگیرید. این کار به شما اجازه خواهد داد تا لحظات خاص با هم بودن را ثبت کنید و با علاقه در کنار خانواده خود باشید.
مارک ریبود: گرفتن عکس به شدت زندگی را لذت بخش میکند؛ حتی برای صدم ثانیه
اگر شما هم میخواهید مهارتتان را در عکاسی بهبود ببخشید به مدت یک سال یک عکس در هر روز بگیرید. تلاش کنید که این تصاویر روزانه را در یک پوشه در کامپیوتر و یا موبایل خود به نام تصویر روز ذخیره کنید. بدون شک هر بار که این تصاویر را مشاهده میکنید هم خاطرات برای شما زنده خواهد شد و هم مهارتتان در عکاسی بهبود میابد.
__________
برای پرورش خلاقیت
آنسل آدامس: شما تنها با یک دوربین عکاس نخواهید شد. شما باید با هر عکسی که میگیرید، کتابهایی که خواندهاید، موسیقی که گوش کردهاید و انسانهایی که به آنها عشق ورزیدهاید را تداعی کنید.
مهم نیست که چه سبکی از عکاسی مد نظرتان خواهد بود؛ عکاسی خود یک هنر است. موضوع خودتان را تعیین کنید، شات بزنید و خلاقیت بزرگ را با هر دوربینی که در دست درید رقم بزنید. با وجود این ساده به نظر میرسد که عکاسی خلاقیت بیشتری نسبت به نوشتن، نقاشی و یا هر شکل دیگری از هنر را به ارمغان میآورد.
حتی یک چیز ساده و پیش پا افتاده همانند عکس سلفی نیز میتواند با خلاقیت شما همراه شده و در نتیجه تصویری جذاب را تولید کند. البته نباید انتظار داشته باشید که به سرعت شما تمام مهارتهای لازم را به دست میاورید؛ بلکه این کار تنها با صبر و شکیبایی شما در ذهنتان ساخته میشود.
__________
برای سهیم بودن در زندگی دیگر مردم
سوسان سونتاگ: تمامی عکس ها یادگاری هستند. عکسی بگیرید که شما را با زندگی، مرگ و میر، آسیب پذیری و غیره شخص (یا چیز) دیگری سهیم کند.
بله عکاسی میتواند گاهی اوقات فعالیتی انفرادی باشد اما گاهی اوقات گرفت یک عکس به شما این فرصت را خواهد داد تا بخشی از زندگی شخص دیگری باشید. عکاسان مجالس عروسی، عکاسان خیابانی و هر کسی که شما را برای چند لحظه در خیابان مجبور به ایستادن میکند تا عکسی بگیرد، میتواند این قضیه را به خوبی درک کند.
من عکس بالا را زمانی گرفتم که در حال قدم زدن در پیاده یکی از خیابانهای قاهره بودم. نمیدانم چرا این مرد تصمیم گرفته تا کاسه را با سر خود حمل کند؛ اما آن چه که من میدانم این است که او با دیدن من و دوربینم فوراً به سمت من آمد. من عکسی از او گرفتم سپس لبخندی به یکدیگر زدیم و از کنار هم رد شدیم. او کاملاً میدانست که من یک عکس از او گرفتهام اما خیلی بی صدا بدون آن که کوچکترین حرفی به زبان بیاورد از کنار من عبور کرد و رفت.
لحظاتی مثل این دقیقاً یکی از مهمترین دلایلی است که من را به عکاسی علاقهمند میکند. یک عنصر انسانی عمیقی وجود دارد که به هر عکاس اجازه میدهد تا با دیگر افراد ارتباط برقرار کرده و با آن در راهی ویژه همراه شود.
__________
برای روایت داستانها
لویس هین: اگر من میتوانستم داستانی را با کلمات روایت کنم، عملا نیازی به استفاده از یک دوربین نداشتم.
عکاسان میگویند که یک تصویر ارزشی معادل هزار کلمه خواهد داشت. این حرف کاملاً کلیشهای است اما کلیشه بودن آن به خاطر یک دلیل خواهد بود. یک تصویر دارای قدرت خاصی برای انتقال بسیاری از احساسات است که گاهی بیش از یک شعر و یا داستان به انجام این کار میپردازد. این قضیه در هیچ کجا بیش از عکاسی خبری مشهود نخواهد بود.
به عنوان مثال باید به تصویر بالا اشاره کرد که خود بازگوی ماجرای تاریخی قتل عام ایالت کنت یا همان قتل عام 4 مه است که نشان میدهد دانشجویان در حال قرار دادن گلوله در داخل لوله تفنگ سربازان هستند. با دیدن این تصویر یک داستان طولانی از این قتل عام را به یاد میآوریم. آمریکا در روز 4 مه سال 1970 میلادی از ارتش خود برای مقابله با دانشجویانی که مقابل دانشگاه کنت استیت به جنگ با ویتنام اعتراض میپرداختند استفاده کرد و طی آن گارد ملی اوهایو دست به کشتار این دانشجویان زد.
چه در عکاسی خبری، عکاسی خیابانی و یا حتی عکاسی خانوادگی همیشه داستانی برای روایت وجود دارد. آن داستان را شما میتوانید با دوربین خود شکار کنید.
__________
برای دیدن جهانی متفاوت
گالن راول: من با دوربین خود شروع به تماشای متفاوتی از جهان نسبت به آن چیزی که انسان میبیند کردم و دیدم که در واقع آن چیزی که شما با عکس میبینید به مراتب تأثیرگذارتر است.
عکس های شما به چیزهای کوچکی که ممکن است از دید سایرین دور بماند اشاره خواهد کرد. این عمل سودمند است چرا که آنها رضایت آنی را با دیدن صحنه مورد نظر به دست میآورند ولی شما علاوه بر لذت بردن در آن لحظه، با به ثبت رساندن آن چیزهای متفاوتی را مشاهده خواهید کرد که شاید در آن لحظه آنها را ندیدهاید.
در حالی که برخی مردم استدلال میکنند که گرفتن عکس با گوشی های هوشمند به یک عادت بد در بین مردم تبدیل شده اما تمام طول کار شما فشردن یک دکمه خواهد بود. مگر اینکه شما قصد داشته باشید به صورت کاملاً حرفهای و با یک دوربین حرفهای از سوژه خود عکس بگیرید که آن نیز به طبع داستانی متفاوت را به همراه دارد.
مت هاردی: زیبایی را میتوان در همه چیز دید ولی زیبایی های موجود در یک تصویر لحظات جداگانهای را رقم میزند.
یکی از بزرگان عکاسی «چما مادوز» خواهد بودکه با عکس های گرفته خود همهی اشیاء اطرافش را به گونهای متفاوت به تصویر میکشد و شما را متعجب میکند. برای دیدن نمونه کارهای وی میتوانید به وبسایت شخصی چما مراجعه کنید.
عالی بود.مرسی