دروغ گفتن یک چیز مخرب و وحشتناک است. دروغ گفتن برای هر دو طرف درد بوجود آورده و صدمه وارد میکند. دروغ گفتن چیزی است که مردم در حال مبارزه با آن هستند، ولی شاید در جریان نباشید که در واقع انواع مختلفی از دروغگوها وجود دارند. در این مطلب ما قصد داریم شما را با همین انواع مختلف دروغگوها و نحوهی کنار آمدن با آنها آشنا کنیم.
دروغگوهای مصلحتی
ما اغلب تمایل داریم که دروغهای مصلحتی را خیلی دروغ حساب نکنیم و کسانی که همچنین دروغهایی میگویند اغلب حس میکنند که این دروغها یا سودی داشته و یا حداقل بیضرر هستند. دروغهای مصلحتی قسمتی از حقیقت را هم میگویند، بنابراین بعضیها ممکن است فکر کنند که اینها اصلا دروغ نیستند. گاهی اوقات هم افراد ممکن است از چنین دروغهایی برای محافظت از دیگران استفاده کنند.
اگر میدانید کسی دارد به شما دروغ میگوید شاید بخواهید با او مقابله کنید و دروغش را برملا کنید، اما باید به اینکه بعدش چه کاری میخواهید انجام دهید هم فکر کنید. اگر فکر میکنید دروغ مصلحتیاش واقعا چیز مهمی نیست، بگذرید، اما اگر اعتمادتان را خدشهدار میکند شاید بهتر باشد با آن برخورد کنید.
دروغگوهای حواس پرت
دروغگوهای حواس پرت با دروغگوهای مصلحتی فرق دارند، چون تمام مدت در حال دروغ گفتن هستند و به اخلاق و معنای دروغشان فکر نمیکنند. اکثر افراد میدانند که آنها خالی میبندند، چون حواس پرت بوده و زیادهروی میکنند.
اگر کسی که برایتان مهم است همچنین آدمی است، بد نیست که این مسئله را به آنها گوشزد کنید. احتمالش هست که آنها میدانند دقیقا دارند چکار میکنند ولی بدان معنا هم نیست که قرار است به این موضوع اعتراف کرده یا تغییر کنند. شاید بخواهید از زندگی چنین آدمی بروید، مگر اینکه بخواهند روی خودشان کار کنند.
دروغگوهای گاه و بیگاه
بعضی مردم هستند که بعضی وقتها دروغ میگویند که البته تعدادشان هم کم نیست. نکتهی مثبت در مورد این افراد آن است که به دروغ گفتن عادت ندارند.
آنها معمولا آنقدر تحت تاثیر حس عذاب وجدانشان قرار میگیرند که به دروغشان اعتراف کرده و به دنبال بخشش هستند. اگر در این مورد با آنها صحبت کنید به احتمال زیاد در خودشان تغییر ایجاد کرده و سعی میکنند خیلی به ندرت این کار را انجام دهند.
دروغگوهای عادتی
این افراد کسانی هستند که به شدت عادت به دروغ گفتن دارند. دروغ گفتن راه پیشفرض این افراد برای جواب دادن به سوالات است. فرقی نمیکند سوال یا مشکل چقدر بزرگ یا کوچک باشد، فرقی نمیکند موضوع چقدر جدی یا بی اهمیت باشد، آنها به هر حال واقعیت را میپیچانند. آنها اصلا با دروغ گفتن احساس راحتی میکنند.
طبق مطالعات روان شناسی این موضوع ریشه در کودکی دارد. این فرد ممکن است در محیط یا شرایطی بوده باشد که دروغ گفتن تنها گزینهی موجودش تلقی میشده است. حال آنکه ممکن است این مسئله صرفا برای موذیگری و صدمه زدن به دیگران نباشد و فرد کلا همچنین آدمی باشد و نتواند جلوی این رفتارش را بگیرد.
مشکلی که با این افراد وجود دارد این است که آنها نمیتوانند عادتشان را از بین ببرند چون مدت طولانیای است که این کار را میکردهاند. وقتی با چنین دروغگوهایی روبهرو میشوید باید با دقت و به طور مناسب از خود عکس العمل نشان بدهید.
دروغگوهای ضد اجتماعی
دروغگوهای ضد اجتماعی بیشک بدترین نوع دروغگوها هستند. آنها هر چقدر که لازم باشد دروغ میگویند تا کار خودشان را پیش ببرند و به احساسات و زندگی دیگران هیچ اهمیتی نمیدهند. برای آنها دروغ گفتن بخشی از استراتژیشان در زندگی است و اصلا از بابت آن احساس گناه نمیکنند.
وقتی به این نوع دروغگوها بر میخورید، بسته به شرایط باید با احتیاط رفتار کنید، چرا که آنها میتوانند بسیار فریبکار و حیله گر باشند.
حواستان باشد که مدرکی دال بر دروغگویی یک فرد داشته باشید. اگر با کسی که به طور عادت دروغ میگوید در رابطهای هستید شاید بهتر باشد به خاتمهی آن رابطه فکر کنید، مخصوصا اگر طرف مقابل تمایلی به تغییر ندارد. دروغگوها هیولا نیستند و اگر اولین بار است که کسی بهتان دروغ میگوید با برنامه و محبت با او برخورد کنید، که صد البته این موضوع به شرایط هم بستگی دارد. مدرکتان را رو کنید و به سلاحتان بچسبید.