همه ما با فرمول خاصی برای زندگی بزرگ شدهایم: سخت کار کن، پول پس انداز کن، خانه بخر و پس از آن به خوبی و خوشی زندگی کن. اما این فرمول مسیر درست زندگی همه ما را تعیین نمیکند. حتی کسانی که شغل خوب و پردرآمدی دارند پس از مدتی احساس میکنند که در مسیر نادرستی قرار گرفتهاند و نیاز دارند کارهای بیشتری انجام دهند. علاوه بر این، پیچیدگی و سرعت زندگی امروزی، استرس، اضطراب و فشارهای روحی ناشی از اتفاقات پیش بینی نشده میتواند در عرض چند سال قویترین افراد را از پا در آورد و یافتن مسیر درست زندگی را غیرممکن کند. اما نورمن وینسنت پیل میگوید: “ناملایمات زندگی نمیتواند کسی را که روحش با آتش اشتیاق گرم شده، شکست دهد.”
فشارهای کار و زندگی که ما بر خود حس میکنیم میتواند فلج کننده باشد و ما را به رخوت و بیحسی و لذت نبردن از زندگی برساند. فکر کردن بیش از حد به جنبههای مختلف زندگی و ارائه تصویری ترسناک از آن میتواند ناامیدی را بر فرد مستولی کرده ادامه مسیر را غیرممکن کند. بسیاری از مشکلات عصبی و روانی در این شرایط بروز میکنند و افراد را تا لبه پرتگاه پیش میبرند. اما پیدا کردن مسیر درست زندگی چندان هم دشوار نیست. برای این کار گاهی لازم است از گود خارج شوید و از دور نگاهی به زندگی خود داشته باشید، مدتی را با آرامش و تفریح سپری کنید و پس از آن مسیر درست زندگی خود را پیدا کنید. در ادامه چهار درس مهم را برای شما بیان خواهیم کرد که در پیدا کردن مسیر درست زندگی بسیار موثر هستند.
درس اول: تفکر بیش از حد را متوقف کنید
شما زمانی دچار استرس و نگرانی میشوید که به تحلیل و تفکر بیش از اندازه بپردازید. بسیاری از افراد بزرگسال دچار این مشکل هستند و تا زمانی که تفکر بیش از اندازه و تحلیلهای بیمارگونه را کنار نگذارند نمیتوانند بر استرسها و فشارهای روانی خود غلبه کنند. این افراد مدام در مورد احتمالات مختلف، حوداث پیش بینی نشده، ایدههای جدید و آینده نامعلوم از خود سوال میکنند اما نمیتوانند پاسخی درست و محکم برای سوالات خود پیدا کنند و زیر فشار این پرسشها، دچار احساس شکست و ناامیدی میشوند. واقعیت این است که تفکر بیش از حد اگرچه نشان از ذهن خلاق و دوراندیش شما دارد اما در پیدا کردن مسیر درست زندگی به شما کمکی نمیکند و تنها باعث اتلاف وقت و افزایش فشارهای روانی میشود.
واقعیت این است که ما هر چقدر هم باهوش و دوراندیش باشیم باز هم نمیتوانیم آینده را به طور دقیق پیش بینی کنیم. همه متغیرهای اطراف ما به سرعت در حال تغییر هستند و هیچ کس نمیتواند برای شرایط چند ماه و چند سال آینده کاملا آماده باشد. شما از آینده خبر ندارید و این اصلا چیز بدی نیست، پس نمیتوانید و نباید تصمیمات خود را بر اساس شرایطی بنا کنید که ممکن است اشتباه باشند. شما باید انتخابهای زندگی خود را بر اساس چیزهایی که در حال حاضر برای شما اهمیت دارد انجام دهید، نه فردا و روزهای دیگر. با شناخت و پذیرش این که بسیاری از جنبههای زندگی به طور طبیعی غیرقابل پیش بینی هستند شما میتوانید تفکر و تحلیل بیش از اندازه را کنار بگذارید و با زندگی کردن در لحظه، آرامش بیشتری داشته باشید. با این کار احتمالات و فرصتهای پیش روی شما در زمان حال، مشخصتر خواهند بود و انتخاب مسیر درست زندگی نیز سادهتر خواهد شد.
درس دوم: بیکار ننشینید
وقتی وارد عمل میشوید و انجام کاری را شروع میکنید بلافاصله احساس بهتری به شما دست میدهد. پس به جای فکر کردن درباره احتمالات بیشمار و غیرقطعی، بهتر است سراغ چیزی بروید که دارای قطعیت کامل است، یعنی کارهایتان. حتما برای شما هم بارها پیش آمده است که در کششها و ناملایمات کار و زندگی گرفتار شدهاید اما در این شرایط به جای پیش بینی کردن و کنترل کردن حوادث آینده میتوانید وارد عمل شوید و کارهایی را انجام دهید که کنترل آنها به طور کامل در دست شما است. زیبایی واقعی زندگی هم در همین است، دانستن این که شما بر همه افکار، کلمات و اعمال خود کنترل کامل دارید.
پس سعی کنید به جای وقت تلف کردن و مقدمه چینیهای بیهوده بلافاصله وارد عمل شوید، ساکن و بیکار ننشینید، تلاش کنید، در چیزهای که به آن علاقه دارید مشارکت کنید، چیزهایی را که نمیدانید بپرسید، چیزهای تازه را امتحان کنید و به جلو حرکت کنید. با این کارها شما در مسیر درست زندگی قرار میگیرید و با گذشت هر روز نسبت به روز قبل چند گام جلوتر خواهید بود، بدون آن که لازم باشد بدانید و پیش بینی کنید که گام بعدی چیست. مطمئن باشید هر تلاشی که انجام میدهید بینتیجه نخواهد بود و شما در آینده نزدیک نتیجه آن را به وضوح در زندگی خود احساس خواهید کرد.
درس سوم: از ندای درونی خود پیروی کنید
گاهی تصور میکنیم اگر دانش و اطلاعات بیشتری در مورد چیزهای مختلف داشتیم میتوانستیم بهتر تصمیم بگیریم و مسیر درست زندگی را سادهتر انتخاب کنیم. اما وقتی برای کسب اطلاعات کاملتر و بیشتر تلاش میکنیم نه تنها فرآیند انتخاب و تصمیمگیری سادهتر نمیشود بلکه ما را در میان انبوهی از دانستنیهای غیرلازم و بیمورد گرفتار میکند. این که خودتان را در معرض اطلاعات بیشمار قرار دهید تنها باعث گیج شدن شما خواهد شد، چون ممکن است برخی از این اطلاعات در تناقض با یکدیگر باشند و شما نتوانید تشخیص دهید که کدام درست و کدام نادرست است.
در چنین شرایطی، بهترین راه این است که کاری به این اطلاعات و شواهد نداشته باشید و تنها از ندای درون و غریزه خود پیروی کنید. شانس خود را امتحان کنید و به جای تعیین کردن دقیق مسیر از قبل، (که با توجه به غیرقابل پیش بینی بودن حوادث ممکن نیست) گامهایی کوچک و نامشخص بردارید. اگرچه ممکن است به لغزش، شکستهای کوچک و انحراف از مسیر دچار شوید اما ناامید نشوید و دوباره و دوباره تلاش کنید. گفته میشود اولین قدم همیشه دشوارترین قدم است و وقتی این قدم برداشته شود راه شما مشخص میشود و مسیر درست زندگی در مقابل چشمان شما قرار میگیرد. چنین موفقیتی از اطلاعات و نمودارها و تحلیلهای دقیق ناشی نمیشود بلکه منشاء اصلی آن اتکا کردن به ندای درونی شما است. به طور قطع طی کردن مسیر به این شکل ممکن است به بیراهه هم برود اما در نهایت شما را به مقصد میرساند چون با انجام دادن و یاد گرفتن است که میتوان به موفقیت رسید نه با نشستن و منتظر بودن.
درس چهارم: به خودتان ایمان داشته باشید
وقتی به دنبال یافتن مسیر درست زندگی خود هستید ممکن است تلاش شما تحت الشعاع رقابت با دیگران قرار گیرد چون افراد بسیاری هم هستند که هدف شما را دنبال میکنند و مانند شما در تلاش و تکاپو هستند. در این شرایط کمک گرفتن از دوستان هم نمیتواند کمک کننده باشد چون بسیاری از افرادی که ما از نزدیک میشناسیم برای تشویق و روحیه دادن به ما تلاش نمیکنند و در عوض ممکن است با جملاتی مثل “چرا عملگرایانهتر رفتار نمیکنی؟” سعی کنند ما را به خانه اول برگردانند. کاشتن این بذرهای ناامیدی، تاثیر منفی در روحیه شما خواهد داشت و ممکن است خارج شدن از این حس و حال منفی، مدتی طول بکشد و حتی شما را از مسیر دور کند.
اما خواندن مطالب روحیه بخش کتابها و سایتها و تماشای ویدئوهای انگیزشی در فضای مجازی میتواند شما را هرچه سریعتر به حس و حال و روحیه مثبت بازگرداند و به ادامه راه تشویق کند، شما میتوانید خودتان را مخاطب این رسانهها قرار دهید و انرژی مثبت خود را به دست آورید. اما قبل از هر کسی، این خود شما هستید که میتوانید با دید مثبت به قضیه نگاه کنید و انرژی و نور وجودی درون خود را کشف کنید. پس برای پیدا کردن مسیر درست زندگی به خودتان ایمان داشته باشید و تحت تاثیر نظرات و ایدههای دیگران قرار نگیرید. هرچه بیشتر به ندای درونی خود و انرژی مثبت اطراف خود تمرکز کنید ایمان شما نیز به خودتان افزایش خواهد یافت.
برای برخی افراد، پیدا کردن مسیر درست زندگی ممکن است یک عمر طول بکشد اما باور داشته باشید که برای هر کسی یک مسیر درست وجود دارد و آن هم حرکت رو به جلو است. با برداشتن گامهای کوچک اما مستمر در هر روز از زندگی و کنار گذاشتن تفکر بیش از حد و گوش دادن به ندای درون شما میتوانید مسیر درست زندگی خود را پیدا کنید. این مسیر شاید با چیزی که تصور میکردید تفاوت داشته باشد اما قطعا برای شما ساخته شده است.
عالی کامل جامع .خدا بهتون سلامتی بده