روابط انسانی سنگ بستر زندگی اجتماعی ما هستند. یک رابطه سالم میتواند راضی کننده، لذت بخش و تغذیه کننده روح باشد اما چنین روابطی میتوانند در عین حال چالش برانگیز هم باشد. همه پیچیدگیها، اختلافات و مشکلات در روابط انسانی از ارتباطات غلط، سوء تفاهمها، مخالفتها و الگوهای نادرست ناشی میشوند، در کنار این مسائل از فشارهای زندگی روزمره که بر روح و روان ما اثر منفی میگذارند نیز نمیتوان گذشت. علت آن هم کاملا واضح است. وقتی دو انسان مختلف با طرز تفکر متفاوت، ارزشها، ایدهها، اعتقادات متفاوت که تجربیان متفاوتی را هم پشت سر گذاشتهاند با هم برخورد میکنند احتمالا بروز این مسائل و اختلافات همیشه وجود دارد. اما چطور میتوان یک رابطه سالم با دیگران و با خود برقرار کرد؟ در این مقاله از دیجی رو ما به این سوال پاسخ خواهیم داد.
رابطه سالم با خود و دیگران
مناسبتهایی مثل روز ولنتاین، موقعیتی برای جشن گرفتن عشق و احساسات در زندگی است اما در چنین مناسبتهایی میتوانید سفری هم به درون خود داشته باشید و به روابطی که دارید عمیقتر نگاه کنید، رابطه با همسر، همکار، فامیل، دوستان و حتی رابطه با خودتان. بذر هر رابطه سالم و موفقی که دارید یا میخواهید داشته باشید ابتدا در ذهن شما کاشته میشود و پس از آن به دنیای واقعی راه پیدا میکند. با این روش است که میتوانید با کسانی که برایتان اهمیت دارند روابطی موفق و هماهنگ داشته باشید.
خودتان را جای دیگران بگذارید، بودن در کنار کسی که همیشه استرس دارد، عصبانی و اخمو و یا بیصبر است چه احساسی دارد؟ حال تصور کنید که بودن در کنار یک فرد واقعا شاد (نه کسی که تظاهر به شادی میکند) و راضی که به خود سخت نمیگیرد چه احساسی دارد؟ تفاوت بین این دو بسیار زیاد است پس از خودتان بپرسید: دلتان میخواهد که دوستان شما در کنار شما چه احساسی داشته باشند؟ در اولویت قرار دادن شادی و رضایت دیگران ممکن است در نگاه اول غیرمنطقی و متناقض به نظر برسد اما این طرز تفکر، دیدگاهی بسیار عاقلانه و دوراندیشانه به شما خواهد داد و بذر رابطه سالم را بین شما و دیگران خواهد کاشت.
این به معنای آن نیست که چیزهایی را که برایتان اهمیت دارد کنار بگذارید، به فکر شادی خود نباشید و یا به هر نحوی خودتان را به خاطر یک رابطه سالم و شاد قربانی کنید. این به معنای شناخت تعادل و نگاه کردن به روابط به عنوان یک خیابان دو طرفه است. ما در آموزش ذهن خود، یاد میگیریم که چه کسی هستیم و به چه چیزی نیاز داریم و محدودهها و مرزهای دلسوزی و شفقت را برای خود شکل میدهیم. ما میآموزیم که شادی کسانی که به ما نزدیک هستند جدا از شادی خود ما نیست. ما هر چه شناخت بهتر و دقیقتری از این حقیقت داشته باشیم بهتر میتوانیم یک رابطه سالم با خود و دیگران به وجود آوریم.
کنکاش در رابطهها
اما چطور میتوان این مهارتها را کسب کرد و روابطی قوی و سالم با خود و دیگران به وجود آورد؟ برای این که عاشق خودتان باشید چه کارهایی باید انجام دهید؟ برای این که بتوانید به دیگران عشق بورزید و روابط خود را با آنها مستحکم کنید به چه ترفندهایی نیاز دارید؟
عشق ورزیدن به خودتان
با خودتان مهربان باشید: مهربانی با خودتان به اندازه مهربانی با دیگران اهمیت دارد. سعی کنید قضاوت درستی درباره خودتان داشته باشید و تفکرات منفی و بدبینانه در مورد خود را کنار بگذارید.
خلوت و تنهایی همیشه بد نیست: معنای تنهایی را درک کنید. تنهایی و خلوت گزیدن با تنها ماندن تفاوت اساسی دارد. شما در خلوت است که میتوانید احساسات واقعی خود را بشناسید و ارزش ارتباط واقعی با جهان اطراف را درک کنید.
مدیتیشن کنید و احساسات بد را دور بریزید: گاهی اوقات لازم است که یک قدم به عقب بردارید و دوباره شروع کنید. اگر کسی با حرفی شما را آزرده است تنها به این روش میتوان احساسات بد و منفی حاصل از آن را کنار گذاشت.
عشق ورزیدن به دیگران
ارتباطات خود را ارتقاء دهید: در هر مرحلهای از یک رابطه که باشید میتوانید عشق ورزیدن را آغاز کنید. اما این فرآیند یک فرآیند خطی و ساده نیست بلکه به تمرین و تمرکز ذهنی نیاز دارد و به مرور زمان شکل خواهد گرفت.
تشکر و قدردانی کنید: بهترین راه برای ارزش دادن به رابطهها، قدردانی است. همه ما دوست داریم که دیگران برای تلاشها و احساساتمان ارزش قائل باشند و آن را با زبان و عمل نشان دهند.
اختلافات را مدیریت کنید: واضح است که در هر رابطهای اختلاف پیش میآید، مساله مهم، مدیریت کردن این اختلافات است. سعی کنید دیدگاه متفاوتی به موضوع داشته باشید و خودتان را جای طرف مقابل قرار دهید. محیط را آرام نگه دارید و با یک گفتگوی سازنده از تنش و تشدید اختلافات پیشگیری کنید.