تمدن بابل، یکی از قدیمیترین و اصیلترین تمدنهای باستانیست که تاکنون تاثیر بهسزایی در پیشرفت حوزههای مختلف در سطح جهانی داشته است. بابل کشوری باستانی با تمدنی کهن و دیرینه بوده که مردم آن به زبان آکدی سخن میگویند. حدود 2300 سال قبل از میلاد مسیح، درست پس از سقوط سلسلهی آکدیان عراق امروزی شکل گرفته و در این ناحیه به وجود آمد. امپراطوری آکدی پس از سقوط به دو ناحیهی مجزا یعنی آشور (ناحیهی شمالی) و بابل (ناحیهی جنوبی) تقسیم شد. بابل بیش از دو هزار سال مرکز تمدن بینالنهرین واقع شده بود. اولین سلسلهای که در بابل به وجود آمد، آموریان بود که توانست سیصد سال بر این ناحیه سلطنت کند.
در نیمهی اول قرن هجدهم میلادی، یعنی دقیقا زمانیکه حمورابی بر بابل حکومت میکرد این منطقه در بهترین وضعیت به ثبت رسیده در تاریخ خود، قرار داشت. حمورابی یکی از بزرگترین و جاهطلبترین رهبرهایی بود که در بابل حکومت کرد؛ در دوران حکومت وی تغییر و تحولات و همچنین پیشرفتهای زیادی در بابل ایجاد شد.
حس قدرتطلبی و زیادهخواهی حمورابی به قدری زیاد بود که حکومت بر بابل به هیچ عنوان نتوانست او را قانع کند به همین علت هم طولی نکشید که توانست طی یک سال تمامی مناطق بینالنهرین از جمله مناطق شمالی یا همان آشور را هم تحت سلطه و حکمرانی خود قرار دهد. تا زمانیکه بابل تحت سلطهی حمورابی قرار گرفته بود، شاهد تغییر و تحولات بسیار مثبت و رونق و پیشرفتهای شایان این منطقه بودیم. در واقع میتوان این دوران را نقطهی اوج این منطقه دانست و همچنین بابل با داشتن جمعیتی قریب به دویست هزار نفر توانست لقب بزرگترین شهر باستانی دنیا را از آن خود کند. بابل در کرانهی فرات قرار گرفته شده بود به همین علت هم از نظر استراتژیک منطقهای فوقالعاده از نظر تجارت و بازرگانی به حساب میآمد.
معماری بینظیر بابل هنوز هم یکی از زیباترین و بینظیرترین سبک در ساخت به شمار میرود. معبد زیگورات در قلب این شهر باستانی هنوز هم قابل رویت میباشد. این معبد به شکل یک هرم طراحی شده و ارتفاعی نظیر به 300 فوت دارد؛ همچنین علاوهبر ساختارهای معماری خاص میتوان این شهر را از نظر هنر، موسیقی، ادبیات، ریاضی و علم در تاریخ جهان سرآمد دانست.
حال که اندکی با تاریخچهی عظیمالشان این ناحیه و اهمیت آن در تاریخ آشنا شدید، قصد داریم تا در این مقالهی دیجیرو شما را با 13 حقیقت جذاب و جالب در مورد شهر باستانی بابل و تمدن کهن آن آشنا کنیم؛ پس با ما در ادامهی این مقاله همراه شوید.
1- باغهای معلق در بابل
حتما نام این باغها را در فهرست عجایب هفتگانهی جهان به دفعات شنیدهاید. بله این باغهای معلق و بیهمتا در بابل واقع شده است. بختالنصر دوم یا همان نبوکدنصر دوم (Nebuchadnezzar II) یکی از پادشاهان بزرگ بابل بود که باغهای معلق را در واقع پیشکشی برای ملکهی خود قرار داد تا یادآور تپهها و مزارع زمینهای مادری برایش باشد. این باغ 75 فوت ارتفاع داشته و از چند مجموعهی جذاب و فوقالعاده زیبای درختان، گیاهان و گلها تشکیل شده است. کلمهی معلق در واقع از کلمهی یونانی کرماتوس (kremastós) به معنای حلقآویز گرفته میشود.
همچنین این باغ به عنوان عجایب هفتگانه در کل دنیا شناخته شده زیرا با مشاهدهی فضای آن به نبوغ و قدرت فوقالعادهی مهندسان و معماران بابلی در آن زمان پی خواهید برد. گمان میشود که این باغهای معلق توسط زمینلرزهای در قرن دوم تخریب شدهاند.
2- برنامهی حمورابی
پس از به حکومت رسیدن پادشاه قدرتمند و جاهطلبی به نام حمورابی، بابل سریعا شروع به پیشرفت کرد. حمورابی، این رهبر باهوش برنامهای نوشت که طی آن بیش از دویست قانون برای مسائلی نظیر املاک، کشاورزی، زمینها، صنعت و غیره را در برگرفته و توانست مشکلات مردم را به سادگی حل و فصل کند.
حمورابی دستور داد تا این برنامه را روی لوحهایی بلند از جنس سفال و ستونهای سنگی بنویسند. هیچکس حق نداشت تا از زیر این قوانین سفت و سخت قسر در برود و از آن سرپیچی کند. همچنین مردم میتوانستند از این برنامه به عنوان یک راهنما و مشاور برای فعالیتهای روزمره و موقعیتهای پیش آمدهی مختص به خود استفاده کنند. اساس برنامهی حمورابی در واقع بر پایهی شعار ” چشم در برابر چشم، دندان در برابر دندان” نوشته شده بود و حتی امروزه نیز شاهد اجرا شدن این قانون به طرق مختلف در اقسام نقاط جهان هستیم. در آن زمان قوانین و قضاوتها توسط قاضیهایی که از سطح بالای جامعه محسوب میشدند، به اجرا در میآمد.
3- جامعهای لیبرال برای زنان
با بانوان در جوامع بابل به خوبی و با احترام رفتار میشد. همچنین در آن دوران زنان حق داشتند تا کشیش و راهبه شده و حتی آزادانه مشاغل شخصی خود را راهاندازی کنند. زنان شاغل به راحتی میتوانستند در بابل به کسب درآمد بپردازند که این موضوع برای آن دوره یک قدم بسیار بزرگ و مهم در زمینه حقوق زنان تلقی میشد. البته ناگفته نماند که زنان در امور خانه همچنان نقش اصلی را ایفا میکردند و در کنار وظایفشان در منزل میتوانستند به کار مشغول شوند.
جالب است بدانید زنان بابلی حق درخواست جهیزیه از والدین خود را داشتند و همچنین در زمان فوت همسر از حقوق مساوی در تقسیم املاک وی برخوردار بودند.
4- فرزند بیشتر، زندگی بهتر!
در دنیای امروزی، افزایش جمعیت تاثیر بهسزایی در تغییرات آب و هوایی و کاهش منابع طبیعی دارد. با این حال در دوران باستان، جامعه نیازمند افراد بیشتری برای تقویت نیروی کار بوده و از این رو داشتن خانوادهای پرجمعیت یک افتخار محسوب میشد. علاوهبر این داشتن فرزندان بیشتر در یک خانواده تضمینی برای داشتن نیروی کمکی در دوران پیری اعضای خانواده به حساب میآمد.
5- هنر و معماری
هنر بابلیها به زیبایی و خاص بودن در دنیا زبانزد است. مردم بابل هم به داشتن مهارتهای فوقالعاده در زمینهی هنرهای ظریف نظیر جواهرسازی و هم در ابعاد بزرگتر به پروژههای معماری خاصی که از خود به جای گذاشتهاند معروف هستند. از آنجایی که بابلیها در استفاده از سنگهای قیمتی و فلزات گرانبها در ساخت جواهرات توانایی ویژهای داشتند، این مهارت ذاتی در ساخت جواهر آنها بود که باعث شکلگیری طراحیهای مدرن و فوقالعاده جذاب صنعت جواهرسازی امروزی شد. همچنین با دیدن کاخها و مجسمههای بزرگ و مجلل بابلیها متوجه زبردستی آنها در طراحیهای معماریشان خواهیم شد. برای مثال معبد زیگوراتی که در زمان حمورابی ساخته شده تقریبا سیصد فوت ارتفاع داشته و به افتخار خدای اصلی آنها مردوک (Marduk) بنا شده است. همچنین دروازهی معروف ایشتار که هشتمین دروازهی ورود به شهر بابل است و دیوارهای ضخیم اطراف شهرهای بابل هم از نمونههای فوقالعادهی ساختار معماری زیبا و جذاب مردم این منطقه میباشد. علاوهبر این مردم بابل برای حفظ محصولات زراعی خود انبارهای بزرگی ساخته بودند.
6- داد و ستد و تجارت بابلی
بابلیها علاوه بر هنر بی حد و حصری که داشتند، در کارهای تجاری و داد و ستد نیز بسیار زیرک بوده و از آگاهی زیادی برخوردار بودند. آنها اولین کسانی بودند که در طول تاریخ از مفهوم قرارداد فروش استفاده کرده و حتی از مهر نیز در این قراردادها استفاده میکردند. آنها مرتبا طلا، نقره، مس، چوب، نمک، سنگ را وارد کرده و کالاهایی نظیر غلات، گلدانهای سفالی، روغن و کالاهای چرمی از جمله محصولات صادری این ناحیه به حساب میآمد.
7- تحصیلات و ادبیات
حق تحصیل در بابل باستان به همهی افراد فارغ از جنسیت مرد و زن تعلق میگرفت. همانند سومریها، بابلیها نیز با خط میخی مینوشتند و از بیش از 350 نماد در نوشتار استفاده میکردند و همچنین با بامبو و استخوان روی لوحهای سفالی نرم حکاکی کرده و سپس آن را در مقابل نور خورشید قرار میدادند تا خشک شود.
شعر حماسی گیلگامش (Gilgamesh) و خلق اسطورهی آفرینش به نام انوما الیش (Enûma Eliš) توسط این مردم، به دنیای ادبیات در سطح جهانی کمک شایانی کرد. حمورابی به تحصیلات اهمیت زیادی میداد از این رو به فرمان او مدارس زیادی در آن دوران ساخته شد؛ همچنین شواهدی وجود دارد که ثابت میکند بابلیها در آن زمان کتابخانه نیز داشتند. یک اصطلاح سومری میگوید: کسی که در مکتب کاتبان سرآمد است، باید با طلوع فجر قیام کند!
8- علم در تمدن بابل
در زمینهی علم و نجوم هم بابلیها بسیار سرآمد بودند. کاهنان بابلی علم ستارهشناسی، سیارات، ماه و خورشید را بسیار دقیق اموخته و مطالعه میکردند و از طریق آن به پیشبینی آینده میپرداختند. همچنین برای آگاهی از زمان، این افراد از ساعتهای آبی استفاده کرده و درست همانند سومریان تقویم قمری که در آن 12 ماه وجود داشته و هر ماه به 30 روز تقسیم میشده را مورد استفاده قرار میدادند. علاوهبر این بابلیها در ثبت وقایع مهارت خاصی داشته و آنها را به ترتیب زمانی یادداشت میکردند.
9- قدرت نظامی
در زمان حکومت حمورابی، بابل قدرتمندترین ارتش سپاه نظامی را از آن خود کرده بود. سربازان این نظام در یک ارتش قوی و توانمند آموزش دیده و به یک قدرت بزرگ مبدل شده بودند. درست پس از آنکه حمورابی قدرتطلب تمام مناطق بینالنهرین را از شمال تا جنوب فتح کرد تصمیم گرفت تا برای حفظ قدرت خود در تمامی سرزمینهای جدید ارتش قدرتمندی را بنا کند.
10- رشد کشاورزی
تولیدات زراعی این منطقه بسیار متنوع بود چرا که بابلیها در فنون کشاورزی بسیار تبحر داشته و همچنین دانش زیادی را در این زمینه کسب کرده بودند. در باغهای سلطنتی این منطقه پسته پرورش داده میشد و در نواحی دیگر جو، نخود فرنگی، زیتون، انگور، گندم و غیره به وفور کاشت و برداشت میشد.
11- اعتقادات مذهبی
بابلیها به بتپرستی و هچنین پرستش خدایان متعدد اعتقاد داشته و چندین خدا و الهه را مور پرستش قرار میدادند. خدای اصلی این مردم مردوک (Marduk) بود که از آن به عنوان خالق جهان هستی یاد میکردند. ساماس (Samas) خداوند خورشید و دوموزید (Dumuzid) پروردگار زراعت و کشاورزی بود. همچنین ایشتار (Ishtar) را با نام الههی مادر در این فرهنگ میشناختند.
از نظر بابلیها این خدایان درست همانند انسانها روی زمین متولد شده و احساسات فانی نظیر غم و شادی را تجربه کردهاند. عبادتگاه مردم معبد زیگورات بوده و کشیشان در طبقهی آخر ساختمان این معبد زندگی میکردند. وظیفهی این کشیشها نه تنها هدایت مردم به عبادت بلکه پیشبینی حوادث آینده نیز بوده است. شواهدی از اعتقادات مردم بابل و همچنین مذهب آنها روی قطعات لوح سفالی مربوط به دوران نئو-بابل وجود دارد.
12- دانش پزشکی
در حوزهی پزشکی هم بابلیها در آن زمان حرفهای زیادی برای گفتن داشتند. متون اولیهی بابلی که در طی سلسلهی اول بابل به زبان آکدی نوشته شده و همچنین دستنوشتههای تشخیصی به جا مانده که توسط اومانو یا همان پژوهشگر اصلی پاشاه گردآوری شده در واقع یک متن بزرگ به زبان بابلی است که در زمینهی تشخیص و شناسایی بیماریها به کار گرفته میشده. جالب است که بدانید زمینهی تشخیص، تجویز نسخهی درمانی، پیشبینی و معاینات فیزیکی را بابلیها به دنیای پزشکی وارد کردند. همچنین در متون به جا مانده شاهد لیستی از علائم پزشکی و مراحل منطقی برای تشخیص و درمان با کمک باند، قرص و تراپیهای مختلف هستیم؛ همهی اینها نشانگر مهارت فوقالعادهی بابلیها در زمینهی طبابت در آن دوران میباشد.
13-سقوط بابل
همانطور که اشاره کردیم، بابل در زمان حاکمیت حمورابی به اوج قدرت خود رسیده بود اما پس از مرگ این پادشاه بزرگ به طبع شاهد به زوال رفتن سلطنت وی در تاریخ هستیم. متاسفانه فرزندان حمورابی برخلاف پدرشان اصلا بلندپرواز، قوی و قدرتطلب نبودند که بتوانند امپراتوری به جا مانده را گسترش بدهند. به همین دلیل هم خیلی زود شاهد حملات پی در پی کاسیتها (Kassites) به این منطقه بودیم که در نهایت چیزی جز سقوط بابل باستان در سال 1595 قبل از میلاد به دنبال نداشت.
در سال 612 قبل از میلاد ظهور امپراتوری نئو-بابل تحت سلطه و رهبری بختالنصر یا همان نبوکدنصر دوم (Nebuchadnezzar II) دوباره توانست شکوه و قدرت سابق را به بابل بازگرداند. حدود یک قرن بعد، یعنی در سال 539 قبل از میلاد امپراطوری نئو-بابل به تصرف کوروش کبیر، پادشاه ایران در آمد که همین موضوع سقوط نهایی و کامل بابل را نتیجه شد. امروزه میبینیم که شواهد باقی مانده از این تمدن دیرینه تا چه اندازه در پیشرفت علم، هنر، معماری، حقوق مدنی و حتی علم پزشکی در سطح جهانی تاثیرگذار بوده است.
باسلام و تشکر از سایت خوبتون
در قسمت 3 نوشته شده :(بانوان در جوامع بابل به خوبی و با احترام رفتار میشد. همچنین در آن دوران زنان حق داشتند تا کشیش و راهبه شده…)
توجه کنید که این تمدن مربوط به دوران بسیار قبل از میلاد هست و در اون زمان چیزی به اسم کشیش و راهبه وجود نداشته!!کشیش و راهبه مربوط به دوران پس از مسیحیته!! احتمالا این متن اشتباه ترجمه شده و منظور این بوده که زنان اجازه داشتن جزو اشخاص مذهبی درجه یک ادیان اون زمان باشد
کاهنان ک وجود داشتن در اون زمان این کشیش و راهب و ب عنوان کاهن اورده ک اگ همون کاهن و میگفت بهتر بود در کل منظورش همونه چون معنی جفتشون یکی خواهد بود
ممنون.?
یعنی ما ایرانی ها حکومت بابل رو نابود کردیم ؟ زمانی که روبه زوال بودن کاسیت ها میگن همون کاسپی ها بودند و از یک ریشه بودند پس ما زمانی که آن ها رو به زوال بودند به آن ها حمله کرده و پوکوندیمشان
کاسیت ها بابل رو نابود نکردن بلکه اونجا رو تصرف کردن و آونجا رو آباد تر هم کردن تازه باغ های معلق بابل رو هم اونا به یاد دشت ها و جنگل های ایران ساختن
مواد مخدر کمتر مصرف کن
تصاویری که از پزشکی گذاشتید هیچ ربطی به بابل و اصولا بین النهرین نداره و مربوط به هند و بوداییان و هندو هاست و علامت هلال شیوا روی پیشونی یکی از اونها واضح ترین اثبات این اشتباهه عکس رو بردارید
چی میگیی توووو برا خودت
بابلیها از قبل در علم پزشکی پیشرفته بودن
شاید این عکس مربوطه به بوداییها باشه
ولی علم پزشکی وریاضی وستاره شناسی و..از بین النهرین شروع شد