حافظه انسان همواره یکی از جذابترین و پیچیدهترین موضوعات در علم روانشناسی بوده است. ما به حافظه خود اعتماد داریم و آن را به عنوان یکی از ابزارهای اصلی برای درک گذشته و تصمیمگیریهای آینده استفاده میکنیم. اما آیا واقعاً هر آنچه به یاد میآوریم حقیقت دارد؟ پژوهشها نشان دادهاند که حافظه نه تنها میتواند تحت تأثیر عوامل مختلف تغییر کند، بلکه حتی امکان ایجاد خاطراتی کاملاً ساختگی نیز وجود دارد. این مقاله به بررسی چگونگی شکلگیری خاطرات کاذب و اهمیت آن در زمینههای علمی و حقوقی میپردازد. با ما در دیجی رو همراه باشید.
حتماً تا به حال شنیدهاید که میگویند خاطرات مثل یک فیلم در ذهن ما ضبط میشوند و هر وقت بخواهیم میتوانیم آن را دقیقاً مثل روز اول ببینیم! اما تحقیقات علمی نشان دادهاند که این تصور رایج چندان هم کامل نیست. حافظه انسان بسیار پیچیدهتر از این حرفهاست و میتواند تحت تأثیر عوامل مختلفی تغییر کند یا حتی خاطراتی کاملاً جدید و دروغین در آن شکل بگیرد! به این خاطرات دروغین، “خاطرات کاذب” میگویند.
تحقیقات جدید، ایده سادهای که قبلاً در مورد کاشت خاطرات کاذب وجود داشت را به چالش میکشد. منظور از “کاشت خاطرات کاذب” این است که بتوانیم خاطرهای را که اصلاً اتفاق نیفتاده، در ذهن فردی ایجاد کنیم. تحقیقات جدید نشان میدهد که این کار آنقدرها هم که فکر میکردیم آسان نیست. این تحقیقات به طور خاص، بر روی یک مطالعه بسیار معروف به نام “گم شدن در مرکز خرید” تمرکز دارد و نقصهای آن را بررسی میکند.
مطالعه “گم شدن در مرکز خرید” چه بود؟
در سال 1995، مطالعهای انجام شد که به “مطالعه گم شدن در مرکز خرید” معروف شد. در این مطالعه، محققان تلاش کردند خاطرهای دروغین را در ذهن شرکت کنندگان ایجاد کنند. آنها به شرکت کنندگان داستانی در مورد گم شدنشان در کودکی در یک مرکز خرید یا سوپرمارکت گفتند، در حالی که این اتفاق هرگز برای آنها نیفتاده بود. نتیجه این مطالعه نشان داد که 25 درصد از شرکت کنندگان، این داستان دروغین را به عنوان یک خاطره واقعی از کودکی خود پذیرفتند و آن را به یاد آوردند.
این مطالعه بسیار مشهور شد و حتی در برخی دادگاهها، به ویژه در پروندههای مربوط به سوء استفاده جنسی که مربوط به سالهای خیلی قبل بودند، مورد استناد قرار گرفت. برای مثال، تیم وکلای هاروی واینستین، تهیهکننده مشهور هالیوود که به اتهام تجاوز جنسی محاکمه میشد، از این مطالعه برای زیر سوال بردن حافظه شاکیان استفاده کردند. آنها ادعا میکردند که شاید خاطرات شاکیان واقعی نباشد و در ذهن آنها کاشته شده باشد.
در سال 2023، گروه دیگری از روانشناسان تصمیم گرفتند این مطالعه را دوباره انجام دهند، اما با تعداد بیشتری شرکت کننده (123 نفر به جای 24 نفر). آنها از همان روشهای مطالعه اصلی استفاده کردند و نتیجه آنها نشان داد که 35 درصد از شرکت کنندگان، داستان دروغین گم شدن در کودکی را به عنوان یک خاطره واقعی به یاد آوردند. این نتیجه، به ظاهر تأییدی بر آسان بودن کاشت خاطرات کاذب بود.
بررسی دقیقتر نتایج و کشف حقایق جدید
اما اخیراً، گروه دیگری از محققان، دادههای مطالعه سال 2023 را به دقت بررسی کردند و به نتایج جالبی رسیدند. آنها متوجه شدند که هیچ کدام از آن 35 درصدی که گفته میشد خاطره کاذب دارند، داستان گم شدن را به طور کامل و دقیق به یاد نیاوردند. در واقع، بسیاری از آنها حتی اصل گم شدن خود را هم به یاد نمیآوردند!
این محققان با بررسی دقیقتر متوجه شدند که نیمی از افرادی که به عنوان دارای خاطره کاذب شناخته شده بودند، در واقع قبلاً در زندگی واقعی خودشان تجربه گم شدن را داشتند، اما نه دقیقاً در همان مکان و زمانی که در داستان گفته شده بود. به عبارت دیگر، آنها به جای به یاد آوردن یک خاطره دروغین، خاطره واقعی گم شدن خودشان را، البته با جزئیات متفاوت، به یاد میآوردند.
گروه دیگری از شرکت کنندگان هم بودند که در مورد جزئیات داستان دروغین بسیار مردد بودند و نمیتوانستند با اطمینان آن را تأیید کنند. به گفته محققان، گفتههای این افراد نیز ارزش چندانی ندارد، زیرا آنها مطمئن نبودند که واقعاً چنین اتفاقی برایشان افتاده یا نه.
این یافتههای جدید چه اهمیتی دارند؟
این یافتههای جدید، اهمیت بسیار زیادی دارند، به ویژه در زمینه حقوقی. پروفسور کریس بروین، از دانشگاه UCL، میگوید:
این یافتهها نشان میدهند که چقدر خطرناک است که یافتههای تحقیقات آزمایشگاهی را به طور مستقیم در دادگاهها و برای شهادت شهود استفاده کنیم. افرادی که در این مطالعات شرکت میکنند، در مورد چیزهایی که به یاد میآورند بسیار محتاط هستند و خیلی کمتر از محققان، قبول میکنند که خاطره کاذب داشتهاند. متخصصان باید بسیار مراقب باشند که چگونه یافتههای تحقیقات را ارائه میدهند تا سیستم قضایی را گمراه نکنند.
به عبارت سادهتر، این تحقیقات نشان میدهند که نمیتوان به راحتی با استفاده از روشهای آزمایشگاهی، ادعا کرد که حافظه کسی کاذب است. حافظه انسان بسیار پیچیدهتر از آن است که بتوان آن را به این راحتی دستکاری کرد.
محققان در این بررسی، بر روی شش مورد از جزئیات اصلی داستان دروغین تمرکز کردند: گم شدن، گریه کردن، کمک گرفتن از یک زن مسن، پیدا شدن توسط خانواده، محل گم شدن و زمان گم شدن. آنها دریافتند که افرادی که گفته میشد خاطره کاذب دارند، به طور متوسط فقط یک و نیم مورد از این شش مورد را با اطمینان به یاد میآوردند و 30 درصد از آنها اصلاً هیچ کدام از این جزئیات را به یاد نمیآوردند!
این یافتهها با نتایج تحقیقات قبلی همخوانی دارد که نشان میداد قضاوت محققان در مورد خاطرات کاذب، همیشه با نظر خود شرکت کنندگان مطابقت ندارد. پروفسور برنیس اندروز، از دانشگاه رویال هالووی، میگوید:
این اولین بار است که دادههای خام یک مطالعه در مورد کاشت خاطرات کاذب به صورت عمومی منتشر شده و توسط محققان مستقل مورد بررسی قرار گرفته است.
یافتههای اخیر در مورد خاطرات کاذب، نشان دهنده پیچیدگی حیرتانگیز حافظه انسان است. این نتایج به ما یادآوری میکنند که باید در استناد به حافظه، چه در زندگی روزمره و چه در مسائل حقوقی، با دقت و هوشیاری بیشتری عمل کنیم. تحقیقات بیشتر در این زمینه میتواند به درک بهتر محدودیتها و تواناییهای حافظه کمک کند و به ما نشان دهد که چرا حافظه چیزی بیش از یک «فیلم ضبط شده» است؛ بلکه مجموعهای پیچیده از تجربهها، احساسات و تفاسیر است که گاهی از مرز واقعیت فراتر میرود.