هنوز به سختی میتوان مشخص کرد که پیچیدگیهای چشمگیر مصر باستان به چه دورهای از تاریخ برمیگردد. خواندن داستانهای مربوط به فراعنه مصر، یکی از منابعی است که ما را در درک بیشتر این تمدن شگفتآور کمک میکند و شناخت تمدنی 3000 ساله که 170 فرعون بر آن فرمانروایی کردهاند بسیار ارزشمند و قابل اعتنا است.
فراعنه در مصر باستان از دو جهت سیاسی و دینی دارای منزلت بودند. با وجود اینکه رویکرد هر کدام از این فرمانروایان متفاوت بود، اما تقریباً همه آنها نقشی الهی در نظر مردم داشتند و مصریان، ایشان را به عنوان واسطهای میان خود و خدایانشان میدانستند.
با این وجود، فراعنه علیرغم مقامهای معنویشان، مسئولیت رهبری سیاسی مردمان مصر را نیز بر عهده داشتند و هر کدام از آنها میراث منحصر به فردی از خود، بر جای گذاشته است. برخی از آنها ابتکارات معماری درخشانی داشتند، بعضیهایشان رهبران نظامی کاربلد و عدهای دیگر، دیپلماتهای ماهر و بافکری بودند.
با این مقدمه، در ادامه 10 مورد از معروفترین فراعنه مصر را به شما معرفی میکنیم. با دیجی رو همراه باشید.
-
جوزر (سلطنت: 2686 تا 2649 قبل از میلاد)
جوزر شاید معروفترین فرعون مصر از سلسله سوم باشد، اما از زندگی او اطلاعات کمی در دسترس است. آنچه که باعث شهرت این فرمانروا شده است، دستور ساخت هرم معروف پلکانی در ساقارا میباشد که به عنوان یک نقطه عطف در معماری مصر باستان شناخته میشود. این هرم اولین سازهای بود که به صورت پلکانی طراحی گردیده و پیکر جوزر نیز پس از مرگش در اعماق این هرم دفن شده است.
-
خوفو (سلطنت: 2589 تا 2566 قبل از میلاد)
خوفو یکی از فراعنه سلسله چهارم میباشد که هرم بزرگ جیزه (یکی از عجایب هفتگانه جهان)، عظیمترین میراثش است. این بنای یادبود شاهدی بر پیچیدگی معماری مصر است و تقریباً نزدیک به 4000 سال است که رکورد بلندترین بنای دستساز بشر را به خود اختصاص داده است. خوفو این سازه پلکانی را به عنوان راه پلهای تصور میکرد که او را به بهشت میرساند. هنوز هم نحوه ساخت این سازه عظیم به عنوان یک راز باقی مانده است.
-
حتشپسوت (سلطنت: 1478 تا 1458 قبل از میلاد)
حتشپسوت همسر توتموس دوم بود و پس از مرگ شوهرش، به عنوان دومین زنی که نقش فرعون را بر عهده گرفته در سلسله هجدهم سلطنت کرد. پسر ناتنی او، توتموس سوم، تنها دو سال داشت که پدرش در 1479 قبل از میلاد درگذشت و بنابراین حتشپسوت بلافاصله پس از مرگ شوهرش، نقش فرعون را بر عهده گرفت (هر چند از لحاظ فنی توتموس سوم نیز با عنوان نایب السلطنه حکمرانی میکرد).
-
توتموس سوم (سلطنت: 1458 تا 1425 قبل از میلاد)
توتموس سوم، در زمانی که مادر خواندهاش فرعون بود، وقت خود را به تعلیمات نظامی گذراند و زمانی که حتشپسوت در سال 1458 درگذشت، نقش فرمانروای اصلی مصر را بر عهده گرفت. تمرینات نظامی برای فرعون بسیار سودمند بود و در نهایت باعث شد او به عنوان یک نابغه نظامی شهرت یابد. در واقع، مصرشناسان گاهی او را ناپلئون مصر مینامند. توتموس سوم هرگز نبردی را از دست نداد و فتوحات نظامی او احترام مردمش را برانگیخت و برای بسیاری، مقام بزرگترین فرعون تاریخ را به دست آورد.
-
آمنهوتپ سوم (سلطنت: 1388 تا 1351 پیش از میلاد)
در طول 38 سال سلطنت آمنهوتپ سوم، صلح و رفاه تا حد زیادی در مصر برقرار بود. در واقع، دستاوردهای آمنهوتپ سوم به عنوان فرعون، بیشتر فرهنگی و دیپلماتیک بود تا نظامی. تعداد کمی از فرعونها میتوانند با میراث معماری و هنری او رقابت داشته باشند.
-
آخناتون (سلطنت: 1351 تا 1334 قبل از میلاد)
آخناتون، پسر آمنهوتپ سوم بود که در بدو تولد، آمنهوتپ چهارم نامیده شد. اما او مطابق با اعتقادات توحیدی خود نامش را تغییر داد. معنای نام جدید او، “کسی که به آتن خدمت میکند” است. او این نام را در تقدیس آتن (خدای خورشید)، یعنی آنچه که معتقد بود خدای واقعی است، برگزید.
اعتقاد مذهبی آخناتون به حدی بود که وی پایتخت مصر را از تبس به آمارنا منتقل کرد و نام آن را آخاتاتن به معنای “افق آتن” گذاشت. همسر آخناتون، نفرتیتی، در دوران سلطنت او حضور پررنگی داشت و سهم قابل توجهی در انقلاب دینی وی داشت. البته، پس از مرگ آخناتون مصر به سرعت به شرک و خدایان سنتی که در دوره وی نفی شده بودند، بازگشت.
-
توتعنخآمون (سلطنت: 1332 تا 1323 قبل از میلاد)
توتعنخآمون در بین همه فراعنه، مشهورترین است. او هنگامی که به سلطنت رسید، فقط 9 یا 10 سال داشت و جوانترین فرعون تاریخ مصر بود. اما شهرت این فرعون جوان نتیجه دستاوردهای خارق العاده او نیست، بلکه کشف آرامگاه وی در سال 1922 که یکی از بزرگترین یافته های باستان شناسی قرن بیستم بود، عامل اصلی شهرت اوست. پادشاه توت، عنوانی است که به این پادشاه جوان نسبت دادهاند. این فرمانروا، فقط 10 سال سلطنت کرد و در 20 سالگی درگذشت. علت مرگ وی هنوز هم برای مصر شناسان نامعلوم است.
-
رامسس دوم (سلطنت: 1279 تا 1213 قبل از میلاد)
سلطنت رامسس دوم بدون شک بزرگترین سلطنت سلسله نوزدهم بود و حتی با استانداردهای فراعنه نیز بسیار چشمگیر بود. رامسس دوم، پسر ستی اول بود که با او یک دوره همعهدی داشت. او در دوره 67 ساله حکمرانی خود، صاحب 96 فرزند شد و به عنوان یک جنگجوی بزرگ که شهرتهای فراوانی کسب کرده بود، خود را خدا معرفی کرد.
اشتباه نکنید، رامسس بزرگ یک فرعون فروتن نبود. میراث گسترده معماری دوران سلطنت وی گواه این امر است. و این واقعیت نیز وجود دارد که تصور می شود او در هنگام مرگش، تاج و تخت را طوری رها کرد که به دلیل افراط و تفریط او به ورشکستگی و سقوط رسید.
-
خشایارشا اول (سلطنت: 486 تا 465 قبل از میلاد)
خشایارشا اول در سلسله 27 که مصر بخشی از امپراتوری پارس بود، بر این سرزمین فرمانروایی میکرد. مصر در سال 525 قبل از میلاد توسط امپراتوری پارس فتح شده بود. در آن زمان، پادشاهان هخامنشی پارس به عنوان فرعون شناخته میشدند و خشایارشا بزرگ، به عنوان یکی از این فراعنه، به دلیل شهرت بالایش در این لیست جای گرفته است.
او اغلب به عنوان فردی ستمگر به تصویر کشیده میشود و این احتمالا به این خاطر است که بی توجهی او به عنوان یک پادشاه پارسی، به سنتهای محلی، باعث شده بود که مصریان او را دوست نداشته باشند. تلاشهای نافرجام خشایارشا اول برای تجاوز به یونان، تصویر خشن او را که توسط مورخان یونانی ارائه شده، تایید میکند.
-
کلئوپاترا هفتم (سلطنت: 51 تا 30 قبل از میلاد)
کلئوپاترا در زمان سقوط امپراتوری مصر، به عنوان آخرین حاکم فعال بطلمیوسی، فرمانروایی میکرد. اما شهرت اصلی او از طریق فولکلور، شکسپیر و هالیوود است. تفکیک کلئوپاترای واقعی و افسانهای دشوار است، اما محققان معتقدند که تصویر او به عنوان یک اغواگر بسیار زیبا، زیرکی و ذکاوتش را کم رنگ جلوه داده است.
کلئوپاترا یک حاکم زیرک و از نظر سیاسی باهوش بود که موفق شد صلح و رفاه نسبی را برای یک امپراتوری بیمار به ارمغان آورد. داستان روابط عاشقانه او با جولیس سزار و مارک آنتونی کاملاً مستند است، اما کشف پیچیدگیهای این داستان عاشقانه آسان نیست و تنها نتیجه غم انگیز آن بر ما آشکار است؛ خودکشی کلئوپاترا، که در 12 اوت سال 30 قبل از میلاد اتفاق افتاد و پایانی بر امپراتوری مصر بود.