در چند دهه اخیر، کاشت درخت همواره به عنوان یک راهحل ایدهآل و ساده برای حفظ محیط زیست و مقابله با گرمایش جهانی معرفی شده است. این ایده به نظر منطقی میآید؛ درختان دیاکسید کربن را جذب کرده و آن را در زیستتوده و خاک ذخیره میکنند، بنابراین چرا نباید کاشت آنها را به عنوان یکی از ارکان اصلی مبارزه با تغییرات اقلیمی در نظر بگیریم؟ این استراتژی در مناطقی مانند مناطق گرمسیری نتایج مثبتی داشته است، اما در برخی دیگر از مناطق، به ویژه در عرضهای جغرافیایی بالا مانند نواحی قطبی و شبهقطبی، اثرگذار نبوده و حتی ممکن است نتیجه معکوس داشته باشد!
تحقیقات جدید منتشر شده در نشریه علمی Nature Geoscience این موضوع را با دقت بررسی کرده و هشدار داده که کاشت درخت در این مناطق میتواند اثرات گرمایش جهانی را تشدید کند. در این مقاله از دیجی رو دلایل علمی این موضوع، اثرات جانبی و راهحلهای جایگزین مورد بحث قرار خواهند گرفت. پس در ادامه با ما همراه باشید.
چرا کاشت درخت از ابتدا به عنوان راهحلی ایدهآل مطرح شد؟
کاشت درخت به دلیل قابلیتهای خاص خود به عنوان یکی از سادهترین و اقتصادیترین راهحلهای مقابله با تغییرات اقلیمی معرفی شده است. درختان از طریق فتوسنتز، دیاکسید کربن را جذب کرده و آن را به زیستتوده و اکسیژن تبدیل میکنند. این فرآیند باعث کاهش غلظت گازهای گلخانهای در اتمسفر میشود و در نتیجه، دمای زمین را کنترل میکند.
علاوه بر این، درختان مزایای دیگری نیز دارند:
- جلوگیری از فرسایش خاک و حفظ منابع آبی.
- حمایت از تنوع زیستی با ایجاد زیستگاه برای گونههای مختلف جانوری.
- بهبود کیفیت هوا از طریق جذب آلایندهها.
این مزایا باعث شدهاند که کاشت درخت در بسیاری از نقاط جهان، از مناطق گرمسیری تا مناطق خشک، به یک استراتژی کلیدی در حفاظت از محیط زیست تبدیل شود. با این حال، شرایط جغرافیایی و زیستمحیطی میتوانند تأثیرات این استراتژی را تغییر دهند.
کاشت درختان در عرضهای جغرافیایی بالا ایده خوبی نیست
بر اساس تحقیقات انجام شده، کاشت درختان در مناطق قطبی و شبهقطبی میتواند نتایج معکوسی داشته باشد. این مناطق به دلیل ویژگیهای منحصر به فرد خود، بسیار حساس به تغییرات اقلیمی هستند و تغییرات کوچک در این اکوسیستمها میتواند پیامدهای گستردهای به همراه داشته باشد. برخی از دلایل این مسئله عبارتند از:
1. خاکهای غنی از کربن: یک مخزن طبیعی آسیبپذیر
مناطق قطبی و شبهقطبی دارای خاکهایی هستند که بیشترین میزان کربن را در جهان ذخیره کردهاند. این خاکها، که طی هزاران سال در اثر تجمع مواد آلی در شرایط سرد و کماکسیژن شکل گرفتهاند، کربن را در خود نگه داشتهاند. کاشت درختان در این خاکها باعث نفوذ ریشههای درختان و افزایش فعالیت میکروبی میشود. این فرآیند منجر به تجزیه مواد آلی و آزاد شدن کربن ذخیره شده به صورت دیاکسید کربن و متان میشود که هر دو از گازهای گلخانهای بسیار مخرب هستند.
2. اثر آلبدو: جذب بیشتر گرما
سطوح برفی مناطق قطبی و شبهقطبی نقش کلیدی در بازتاب نور خورشید دارند. این بازتاب کمک میکند که زمین انرژی خورشیدی کمتری جذب کند و خنک بماند. وقتی درختان در این مناطق کاشته میشوند، رنگ تیره برگها و تنه آنها باعث کاهش بازتاب نور (آلبدو) و افزایش جذب گرما میشود. این تغییر در انرژی سطحی میتواند به طور مستقیم به افزایش دمای منطقه و حتی گرمایش جهانی منجر شود.
3. آسیبپذیری در برابر اختلالات طبیعی
مناطق قطبی مستعد وقوع رخدادهای طبیعی مانند آتشسوزی، خشکسالی، و ذوب یخهای دائمی هستند. جنگلهای کاشته شده در این مناطق، به ویژه اگر به صورت همگن باشند، در برابر این رخدادها بسیار آسیبپذیر هستند. وقوع یک آتشسوزی یا خشکسالی میتواند تمام کربن ذخیره شده در این درختان را در مدت زمان کوتاهی به جو بازگرداند.
شواهد علمی: چگونه کاشت درختان گرمایش جهانی را تشدید میکند؟
تحقیقات منتشر شده در مجله Nature Geoscience توسط گروهی از دانشمندان بینالمللی نشان داده است که کاشت درختان در عرضهای جغرافیایی بالا میتواند اثرات معکوس داشته باشد. برخی از دلایلی که برای این موضوع مطرح شده عبارتند از:
- افزایش تجزیه مواد آلی خاک: ریشههای درختان با نفوذ به خاک، فعالیت میکروبی را افزایش میدهند. این فعالیت باعث تجزیه مواد آلی و آزادسازی گازهای گلخانهای میشود.
- کاهش اثر آلبدو: برف و یخهای مناطق قطبی تقریباً 80 درصد نور خورشید را بازتاب میدهند، در حالی که جنگلهای تیره تنها حدود 20 درصد نور را بازتاب میدهند. این تغییر باعث افزایش گرمای جذب شده توسط زمین میشود.
- وقوع رخدادهای طبیعی و آزادسازی کربن: آتشسوزیها، خشکسالیها، و سایر رخدادهای طبیعی میتوانند جنگلهای کاشته شده را به جای مخزن کربن، به منبع انتشار آن تبدیل کنند!
جایگزینهای بهتر برای کاهش گرمایش در مناطق قطبی
به جای تمرکز بر کاشت درخت، دانشمندان پیشنهاد میدهند که رویکردهای دیگری برای مدیریت تغییرات اقلیمی در این مناطق اتخاذ شود. این راهکارها شامل استفاده از روشهای طبیعی و پایداری است که نه تنها به کاهش گرمایش زمین منجر میشوند، بلکه به حفظ تنوع زیستی و معیشت جوامع محلی نیز کمک میکنند.
1. حمایت از جمعیت حیوانات گیاهخوار بزرگ
حیواناتی مانند گوزن شمالی و کاریبو میتوانند با تغذیه از گیاهان و برفپیمایی، به حفظ اکوسیستمهای باز کمک کنند. این حیوانات با کاهش تراکم پوشش گیاهی و برف، باعث میشوند دمای خاک پایین بماند و ذوب پرمافراست (یخهای دائمی خاک) کاهش یابد.
2. مدیریت پایدار اکوسیستمها
به جای تغییر ساختار طبیعی اکوسیستمهای قطبی، مدیریت پایدار منابع طبیعی – با مشارکت جوامع محلی – میتواند اثرات مثبت بیشتری داشته باشد. این راهکارها شامل حفظ تنوع زیستی و استفاده از روشهای کشاورزی پایدار است.
3. تقویت مشارکت جوامع محلی
یکی از رویکردهای مؤثر در مقابله با تغییرات اقلیمی، دخیل کردن جوامع محلی در تصمیمگیریها است. این جوامع، به عنوان کسانی که در خط مقدم تغییرات اقلیمی زندگی میکنند، میتوانند نقش کلیدی در مدیریت منابع طبیعی و کاهش اثرات منفی تغییرات اقلیمی ایفا کنند.
نتیجهگیری: کاشت درختان همیشه راهکار مناسبی نیست!
اگر چه کاشت درختان به عنوان یکی از ابزارهای مهم مقابله با گرمایش جهانی شناخته میشود، اما این استراتژی باید با دقت و بر اساس ویژگیهای زیستمحیطی هر منطقه اجرا شود. در مناطق قطبی و شبهقطبی، کاشت درختان به دلیل تأثیرات منفی بر خاک، بازتاب نور خورشید، و حساسیت به اختلالات طبیعی، نمیتواند به کاهش گرمایش جهانی کمک کند.
به جای تمرکز بر کاشت درخت در این مناطق، راهکارهای جامعتری مانند حمایت از جمعیت حیوانات گیاهخوار، مدیریت پایدار اکوسیستمها، و مشارکت جوامع محلی باید در اولویت قرار گیرند. این رویکردها نه تنها به کاهش اثرات گرمایش جهانی کمک میکنند، بلکه به حفظ تنوع زیستی و معیشت پایدار نیز منجر میشوند.