بتهوون، هنرمند نابغهای است که نامش در تاریخ موسیقی کلاسیک برای همیشه جاودان باقی خواهند ماند. کمتر کسی پیدا میشود که تا به حال حداقل برای یک بار هم که شده نام این موسیقیدان مشهور را نشنیده باشد. همه ما حداقل دسته کم تا به امروز یکی از آهنگهای لودویگ فان بتهوون به گوشمان خورده است. سمفونیهای به یادماندنی از این نابغه جهانی کم نیستند و بیشک میتوان او را به عنوان تاثیرگذارترین آهنگساز در تاریخ موسیقی جهان دانست. امروز در دیجی رو قصد داریم تا شما را با این شخصیت تکرارنشدنی بیشتر آشنا کنیم. پس با ما در ادامه همراه شوید.
دانستنیهایی جالب در مورد بتهوون
- بتهوون در دسامبر سال 1770 در شهر بن (Bonn) در آلمان به دنیا آمد.
- پدر و پدربزرگ بتهوون هر دو مجری یک گروه کر دولتی بودند.
- درست زمانی که بتهوون 17 سال داشت در شهر وین در حضور موتزارت موسیقی نواخت. با وجود اینکه از آن روز اطلاعات دقیقی وجود ندارد اما به دفعات گفته شده که موتزارت که خود یکی از برجستگان افراد موثر در تاریخ موسیقی دنیا میباشد، بعد از ملاقات با بتهوون، تأکید داشته که روزی بتهوون به جهان چیزی ارائه خواهد کرد که همگان از آن صحبت خواهند کرد.
- آموزگار بتهوون در طول دوران آموزش موسیقی، پدر سمفونی جهان یعنی جوزف هایدن (Joseph Haydn) بوده است. گفته میشود بر خلاف تصورات اغلب مردم، این دو غول موسیقی به سرعت از یکدیگر کلافه میشدند و خیلی خوب باهمدیگر کنار نمیآمدند!
- زمانی که بتهوون به سن 27 سالگی رسید، به صورت مداوم صدای وزوز در گوش خود میشنید. او معتقد بود این اتفاق از وقتی که زمین خورده به وجود آمده است اما به احتمال خیلی زیاد دلیل این موضوع بیماری تیفوس یا آبله بوده که او در دوران کودکی به آن دچار شد. برخی از محققان عقیده دارند که وی از بیماری پاژه استخوانی (ضخیم شدن جمجمه) و یا مسمومیت با سرب در دوران حیات خود رنج میبرد.
- بتهوون در ابتدا ناپلئون بناپارت را به عنوان نمادی از یک دوره جدید میدانست و او را به شدت تحسین میکرد. این تمجید به قدری از جانب بتهوون زیاد بود که حتی سمفونی سوم خود را هم به ناپلئون تقدیم کرد. اما تاجگذاری ناپلئون و خطاب خود به عنوان یک امپراتور به شدت باعث ناامیدی این شاهکار موسیقی شد.
- بتهوون در سن 56 سالگی در سال 1827 درگذشت. مرگ او در هالهای از ابهام باقی ماند اما گمان میرود که وی به دلیل داشتن بیماریهای سفلیس، سیروز و مسمومیت با سرب یا عفونت دار فانی را وداع گفت. با این حال علت دقیق مرگ بتهوون هنوز هم ناشناخته باقی مانده است.
- پدر بتهوون نتوانست در صنعت موسیقی و خوانندگی موفقیتی کسب کند. این موضوع سبب شد تا ستاره شدن بتهوون تنها امید او باشد و از همین رو گاهاً رفتارهای ناهنجاری داشت و به زور و با اعمال خشونتهای فیزیکی او را مجبور به تمرین نوازندگی میکرد!
- پدر بتهوون درست همانند پدربزرگ او یک الکلی تمام عیار بود. با این حال تاریخ نویسان معتقدند که بتهوون با وجود علاقه به نوشیدن الکل، به آن اعتیاد نداشت.
- شاهکار معورف بتهوون به نام مونلایت سوناتا (Moonlight Sonata) از جانب خود او به هنرآموزش کانتس گیولیتا گیوچاردی (Countess Giulietta Guicciardi) تقدیم شد. با وجود اینکه بتهوون عاشق او بود اما داستان عشق این دو هیچگاه فاش نشد.
- شنوایی بتهوون با رسیدن سن او به 25 شروع به کم شدن کرد و گفته میشود در 27 سالگی او وزوزهایی را درون گوش خود میشنید. در سن 46 سالگی اما بتهوون کاملاً ناشنوا شد.
- آخرین کلمات بتهوون قبل از مرگ “افسوس، افسوس، خیلی دیر است” بود. دوستی برای او چند بطری شراب قرمز هدیه آورده بود در حالیکه جسد بتهوون روی تخت بیجان بود. منابع دیگری نیز وجود دارند که اظهار میکنند آخرین کلمات بتهوون “کف بزنید دوستان من، نمایش کمدی به پایان رسید” بوده است.
- بتهوون اولین موسیقی خود را تنها وقتی که 12 سال داشت آهنگسازی کرد.
- مانند اکثر افرادی که در اواخر قرن 18 و اوایل قرن 19ام زندگی میکردند، بتهوون نیز از چند بیماری همزمان از جمله شکم درد مزمن، اسهال، افسردگی، مشکلات تنفسی، درد مفاصل، التهاب چشم و سیروز کبدی رنج میبرد.
- بتهوون قبل از مرگ ماهها در بستر بیماری بود. بعد از کالبد شکافی متوجه شدند او به سیروز شدید، گشاد شدن اعصاب شنوایی و سایر اعصاب گوش هم دچار شده بود.
- گفته میشود به احتمال زیاد بتهوون بر اثر نارسایی کبد و کلیه، پریتونیت، مایع شکمی و انسفالوپاتی درگذشت. همچنین تشخیصاتی که بعد از کالبد شکافی صورت گرفت بیانگر تشدید این بیماریها بر اثر بیماریهای دیگر بوده است.
- بتهوون در سن 47 سالگی به طور کامل ناشنوا شد. جراحان گوش معتقد بودند که مصرف مداوم شراب آلوده به سرب سبب ناشنوایی او شده است. به احتمال زیاد بتهوون از نوشیدن شراب از یک جام سربی مسموم شده است. البته ناگفته نماند که در آن زمان از سرب به عنوان شیرینکننده در شراب استفاده میکردند.
- محبوبیت بتهوون هنوز هم پابرجاست و فیلمهای مدرن همچنان موسیقیهای او را در قالب خود میگنجانند. فیلمهایی نظیر Clockwork Orange، Dead Poets Society، Die Hard، Knowing و Immortal Beloved از جمله آثاری هستند که از شاهکارهای او برای جذابتر شدن هر چه بیشتر محتوای خود استفاده کردهاند.
- آخرین سمفونی کامل بتهوون، سمفونی شماره 9 در دی مینور (Symphony No. 9 in D Minor) میباشد که به عنوان یکی از بزرگترین آثار وی و یکی از مهمترین دستاوردهای موسیقی غرب در سرتاسر دنیا شناخته میشود.
نتها به صدا در میآیند و تا زمانی که آنها را در یادداشتهایم کنار یکدیگر مرتب نکنم به غرش و بانگ خود ادامه میدهند.
– لودویگ فان بتهوون - اولین اجرای بتهوون به صورت حرفهای در الکتور مکس فرانز در سال 1784 بود. او بعدها در ارکستر دربار به نواختن ساز ویولا پرداخت.
- بتهوون فقط یک آهنگ تمام شده برای رقص باله نوشت که نام آن The Creatures of Prometheus بود.
- بتهوون وصیتنامهای از خود برای برادرانش یوهان و کارل به جای گذاشت. طی این نامه طولانی وی اعتراف کرد که به دلیل افزایش میزان ناشنواییاش گاهی به خودکشی فکر میکرده اما در نهایت برای ادامه حرفه خود تصمیم به ادامه زندگی گرفته است.
- زمانی که ناپلئون بناپارت در سال 1809 به وین حمله کرد، بتهوون در زیرزمین خانه برادرش پنهان شد و گوشهایش را با بالش پوشاند چرا که میترسید که سر و صداهای ناشی از این حملات ناشنوایی کم باقی مانده برای او را نیز از بین ببرد.
- بتهوون به دلیل داشتن رنگ پوست تیره در مدرسه ملقب به “اسپانیولی” بود.
- بتهوون هیچگاه ازدواج نکرد و هیچ فرزندی هم از خود نداشت؛ با این حال، بعد از مرگ برادرش وی حضانت فرزند او کارل را به عهده گرفت.
- بتهوون یکبار مرثیهای برای یک سگ پودل نوشت. این قطعه ساخته شده “Tod eines Pudels” یا همان “مرثیهای برای مرگ یک پودل” نام دارد.
- با وجود اینکه بتهوون هیچگاه ازدواج نکرد، اما طبق گفتهها این شخصیت به یاد ماندنی زندگی عشقی شلوغی داشت. یکی از دوستان او به نام فرانتس گرهارد وگلر (Franz Gerhard Wegeler) میگوید: بتهوون همیشه درگیر روابط عاشقانهاش در وین بود!
- یکی از ویژگیهای بارز شخصیتی بتهوون، بینظمی او بود. وی اغلب باقی مانده مواد غذایی خود را در اطراف اتاق پراکنده میکرد.
- بتهوون زمان نوشتن آهنگ “قصیدهای برای شادی” ناشنوا بود. در 7 می سال 1824 زمانی که این سمفونی به اجرا در آمد او حتی قادر به شنیدن صدای تشویق پیدرپی مردم نیز نبود.
- نهمین سمفونی بتهوون با عنوان “سرود شادی” در سال 1970 بسیار مورد استقبال مردم قرار گرفت و در لیست آهنگهای برتر قرار داده شد.
- جالب است بدانید استاندارد 80 دقیقهای CDها در سال 1982 بر اساس نهمین سمفونی بتهوون بود که 70 دقیقه به طول انجامید. رهبر مشهور ارکستر هربرت فون کاراجان (Herbert von Karajan) میگفت که یک CD باید به اندازه سمفونی نهم بتهوون فضای خالی داشته باشد!
- تلاش برای جلوگیری از ناشنوایی روز افزون بتهوون نه تنها دردناک بود بلکه التهاب بیشتر و در نتیجه رنج او را در پی داشت.
- هنگامی که بتهوون درگذشت، بین 10 تا 30 هزار نفر در مراسم خاکسپاری او در کلیسای تثلیث مقدس (Church of the Holy Trinity) حضور داشتند. فرانتز شوبرت در مراسم تشییع جنازه او تابوتش را حمل کرد.
- بتهوون قطعه معروف Piano Sonata No. 14 in C sharp minor یا همان “سونات مهتاب” را برای گیلتا گوچاردی 16 ساله نوشت. زمانی که بتهوون او را از والدینش خواستگاری کرد، آنها قبول نکرده و دخترشان را مجبور به ازدواج با شخص دیگری کردند.
- بتهوون در ابتدا به افتخار ناپلئون عنوان یکی از قطعاتش را “Eroica Bonaparte” نامگذاری کرد. با این حال هنگامی که ناپلئون در سال 1804 خود را امپراتور نامید، بتهوون ظالم بودن او را درک کرد و صفحهای که عنوان این قطعه را در آن نوشته بود پاره کرد.
- گوته برای بتهوون بسیار قابل احترام بود. زمانی که این دو همدیگر را در شهر تپلیتز (Teplitz) در سال 1812 ملاقات کردند؛ گوته در نامهای به همسرش نوشت که بتهوون شخصیتی به شدت غیر قابل کنترل دارد این در حالی بود که بتهوون در نامهای به ناشر خود اظهار داشت که گوته به شدت از جو حاکم خرسند است!
- بنیانگذار جمهوری روم، لوسیوس جونیوس بروتوس (Lucius Junius Brutus)، قهرمان بتهوون بود و او هیچگاه مجسمه این شخصیت را از روی میزکارش برنداشت.
- با بدتر شدن اوضاع شنوایی، بتهوون یک قطعه چوب را میان دندانهای خود میفشرد و آن را در مقابل پیانو نگه میداشت تا صداهای ضعیفتر را بشنود.
- با وجود اینکه این اسطوره به بدخلقی معروف بود، نامههای شخصی او افکار واقعیاش را آشکار میسازند. وی در این نامهها اینگونه وضعیت خود را توصیف میکند:
“شنوایی ضعیف من درست همانند یک روح در همهجا مرا تعقیب میکند و همین باعث شده تا من از اجتماع فراری باشم. از نظر دیگران به عنوان یک فرد انسانگریز دیده میشوم اما اینگونه نیست.“ - بتهوون به واسطه موهای آشفته خود، بیاعتنایی به قدرت و همچنین انقلابی که در موسیقی ایجاد کرد به عنوان اولین ستاره راک دنیا نیز لقب گرفته است.
- بتهوون از فاصله طبقاتی و همچنین مقامات و اولیای امور متنفر بود. اگر جامعه اشرافی توجه کافی و کامل خود را به او نداشت، وی اهمیتی به این موضوع نمیداد.
- بتهوون در سالهای آخر زندگی خود، در ناشنوایی و اندوه آهنگسازی قطعههای “Late Quartets” را انجام داد. او همیشه از زمان خود جلوتر بود به طوری که امروزه این قطعات به عنوان بزرگترین آثار موسیقی تاریخ به حساب میآیند.
- این نابغه موسیقی عاشق قدم زدن در جنگل بود و پیادهرویهایی که داشت الهام بخش برخی از بزرگترین آثار او مانند سمفونی پاستورال (Pastoral Symphony) بودند.
- فضاپیمای ویجر (The Voyager) یک دستگاه وینیل از جنس طلا دارد که دو قطعه از آثار بتهوون را در کنار سایر آثار برجسته حمل میکند.
- قصیدهای برای شادی که ساخت بتهوون میباشد در سال 1988 در موسیقی فیلم Die Hard مورد استفاده قرار گرفت.
- آهنگ اصلی سمفونی نهم بتهوون به عنوان یکی از بهترین آهنگها در سطح جهانی شناخته میشود.
- سمفونی نهم بتهوون حاوی شعر فردریچ شیلر (Friedrich Schiller) به نام قصیدهای برای شادی است که بر صلح و هماهنگی جهانی تاکید دارد.
- شوبرت، موسیقیدان معروف قبل از مرگ خود درخواست کرد که در کنار الگوی خود یعنی بتهوون دفن شود.
نمیدونم چرا ولی خیلی دلم واسش میسوزه….
شاید دیگه موسیقیدانی مثل بتهوون پیدا نشه
منم یه ذره دلم براش می سوزه…. اما شاید دیکه موسیقیدانی پیدا نشه اما اثارش همیشه ماندگارن❤
البته شاید کسایی پیدا شن که همچین استعدادی داشته باشن😌😌
کسی چه می دونهه!!!!
اما، به هرحال من اهنگ for elise ــش رو خیلی دوست دارم و اهنگ های این اسطوره بزرگ گوش منو می نوازه و موسیقیش روح رو می نوازه🤤💚💚
اهنگ هاش بی نهایت زیبان،
یچیزی که باعث تعحب من شده اینه که بتهوون با اینکه ناشنوا بود باز به کارش ادامه داد! 😁😁🤪🤓