به سادگی میتوان بر این باور بود که هر چیز جدیدی بهتر از چیزهای قبلی است. این طرز تفکر سیلیکونولی است، اینکه باید سریع حرکت کنیم، مرزها را بشکنیم و به مواردی که قبلاً وجود داشتند توجهی نکنیم و البته که چنین طرز تفکری مشکلآفرین است.
این روزها تمام افرادی که رژیم غذایی میگیرند دنبال یک تکنولوژی جادویی میگردند تا آنها را از این عذاب رژیم گرفتن نجات دهد. جهانی که در آن زندگی میکنیم جلوی چشمانمان در حال نابودی است و با مشکلاتی همچون تغییرات آبوهوا، فقر، جنگ و افراط گرایی مواجه هستیم، اما ما با دهانی باز و نگاهی خیره به گوشیهایمان نگاه میکنیم، نگاه میکنیم و میبینیم که جهان در آتش میسوزد و دریا به جوش آمده است و انگار که همه عقل خود را از دست دادهاند.
اما فروختن قرصهای لاغری سود بیشتری نسبت به فروش سبزیجات دارد و به همین دلیل است که هیچ شرکتی دنبال حل کردن مشکلات ما نیست. میتوانیم امید داشته باشیم که نابغهای پیدا شود و راهحلی برای مشکلاتمان پیدا کند اما چنین اتفاقی نمیافتد.
باور کنید میتوانید چند جعبه قرص لاغری بخرید و پول زیادی بدهید اما این قرصها جواب نمیدهند. چیزی که جواب میدهد و همیشه جواب میداده تغییر آهسته و منطقی رژیم غذایی و ورزش کردن است.
اما جهان تکنولوژی با چنین طرز تفکری موافق نیست.
«وقتی کمک میکنیم که افراد بیشتری با اتومبیلهای کمتر، بهینهتر و با سرنشین بیشتر جابهجا شوند باعث ذخیرهی سوخت و بهبود کیفیت هوا میشویم.» اینها جملات اوبر هستند، اوبر میگوید این شرکت با تبدیل کردن همهی اتومبیلها به تاکسیهایی بالقوه به محیط زیست کمک کرده است. مدیر عامل اجرایی سابق این شرکت، تراویس کالانیک، یک بار نوشت که شهرهایی که از اوبر استقبال میکنند شهرهایی خواهند بود که با کمک اوبر ترافیک کمتری خواهند داشت. این حرف، تاکسی های آنلاین ایران نیست است!
متخصصان حمل و نقل مخالف چنین حرفی هستند. بروس شالر (Bruce Schaller) میگوید تاکسیهای آنلاین باعث «5.7 میلیارد مایل یا 9 میلیارد کیلومتر رانندگی اضافهتر» در فقط 9 منطقهی تحت پوشش مترو شدهاند. یکی از مقامات رسمی پیشین نیویورک گفته بود اوبر و لیفت فقط ترافیک زیاد این شهر را با اتومبیلهای بیشتر تشدید میکنند. مسافتی که از زمان پیاده شدن مسافر قبلی تا سوار شدن مسافر بعدی به صورت خالی طی میشود باعث بدتر شدن این مشکل میشود. سازمان حفاظت از محیط زیست ایالات متحده میگوید یک مایل رانندگی باعث ایجاد 404 گرم دیاکسیدکربن میشود (250 گرم دیاکسیدکربن به ازای هر یک کیلومتر رانندگی). این عدد را ضرب در 5.7 میلیارد مایل (یا 9 میلیارد کیلومتر) کنید و مشکلی که با آن مواجه هستیم مشخص میشود.
اوبر و لیفت یا اسنپ و تپسی در ایران برای حل مشکلی که برای آن طراحی شدهاند هیچ کاری انجام نمیدهند. تحقیق دیگری نشان میدهد تاکسیهای آنلاین به جای اینکه افراد را از سفر با اتومبیل شخصیشان منصرف کنند آنها را از پیادهروی، دوچرخهسواری و استفاده از سرویس حمل و نقل عمومی نیز دور میکنند. در نتیجه حرفهای این شرکتها مانند این است که به شخصی که در حال غرق شدن است توصیه کنیم که یک گالن از آب دریا را بخورد تا نجات پیدا کند.
اما همین حالا هم میدانیم که اتومبیلهای بیشتر به مشکل ترافیک یا آلودگی هوا کمک نميکنند. همیشه میدانستیم. برای مثال آمستردام را در نظر بیاورید که برنامهریزی متناسب با دوچرخهسواری و مسیرهای مخصوص دوچرخه در این شهر باعث شده است 58 درصد شهروندان به طور روزانه دوچرخهسواری کنند. چنین چیزی کار یک شرکت تکنولوژی نبود. افرادی که خود را سازماندهی کردند و صدایشان را به گوش مسئولین رساندند باعث ایجاد این فشار شدند تا دوچرخهسواری رواج پیدا کند. پیوند هلند با صنایع بزرگ نفتی به این معنی است که نمیتوان انتظار داشت این کشور یک بهشت سبز باشد اما سیاستهای حمل و نقل این کشور در مسیر درستی قرار گرفتهاند.
اگر میخواهیم تغییری جدی در شهرها و محیط زیستمان ایجاد کنیم به حمل و نقل عمومی بهتری نیاز داریم. این مشکلی است که استارتاپهای زیادی به سمت آن نمیروند چون پول کمی در حل این مشکل نهفته است. از طرف دیگر با افراد دربارهی هایپرلوپ صحبت کنید و میتوانید در چهرهشان ببینید که دوست دارند چنین چیز هیجانانگیزی را امتحان کنند و کمک کنند تا به واقعیت بپیوندد.
عدم وجود سیستم حمل و نقل عمومی مناسب به دلیل سرمایهگذاری پایین در شبکههای حمل و نقل فعلی رخ ميدهد، شبکهای که کند و غیر قابل اتکا است و افراد از آن اجتناب میکنند. در یک گزارش به این نکته اشاره میشود که به دلیل وضعیت وخیم شبکهي حمل و نقل آمریکا، این کشور سالیانه 340 میلیارد دلار ضرر میکند. فقط در نیویورک، ترافیک بزرگراه که مشکلی هر روزه است باعث 389 میلیون دلار ضرر در هر روز میشود.
در چنین شرایطی تعجبی ندارد که به دنبال روشی قابل اتکا و بهینه برای جابهجایی بینشهری هستیم. این مشکلی نیست که نیاز به تکنولوژی پیشرفتهای داشته باشد، فقط باید از روش سخت، قدیمی و امتحانشدهی نگهداری و حمایت از سیستم حمل و نقل فعلی استفاده کنیم. حتماً دلیلی دارد که کشورهایی همچون سوئیس، فرانسه و ژاپن به دلیل سیستم حمل و نقل عمومیشان مورد ستایش جهان قرار میگیرند.
میتوانید این درگیری بین زیرساختهای سنتی و شرکتهای تکنولوژی را در لسآنجلس ببینید. شرکت بورینگ کمپانی (The Boring Company) متعلق به ایلان ماسک، تونلی آزمایشی در این شهر حفر کرده است تا نوع جدیدی از حمل و نقل را به نمایش بگذارد. تونلی 1.1 مایلی (1.7 کیلومتری) که نوعی بزرگراه خصوصی برای اتومبیلها و عابران پیاده است، در این تونل اتومبیلها و عابران پیاده با استفاده از جابهجایی صفحهي زیرین تونل حرکت میکنند. در اولین نمایش این تونل، این شرکت اتومبیل تسلایی را به نمایش گذاشت که در میانهی این مسیر منتقل میشد.
هنوز خیلی زود است و ممکن است تکنولوژی این تونل بهبود پیدا کند اما در این نقطه به سختی میتوان آیندهای برای این پروژه دید. هر چه نباشد در حال حاضر چنین چیزی فقط یک جادهی دیگر برای ماشینها است، جادهای که زیر زمین قرار دارد و راهحلی برای بهبود حمل و نقل عمومی نیست. این تونل به جای اینکه مشکل سیستم فعلی را حل کند، آن را تشدید میکند و به همین دلیل تعجبی ندارد که در ذهن بیاوریم که ایلان ماسک صاحب یک شرکت خودروسازی است.
همین طرز تفکر دربارهی استخراج دیاکسیدکربن از هوا و تولید سوخت با آن نیز مطرح است. شرکتهایی همچون شرکت «مهندسی کربن» (Carbon Engineering) سیستمهایی ایجاد کردهاند تا دیاکسیدکربن هوا را استخراج کرده، آن را با هیدروکربنها پیوند داده و بنزین مصنوعی ایجاد کنند. این پروژه عالی به نظر میرسد: داریم دیاکسیدکربن را از هوا استخراج میکنیم! آن را به سوختی ارزان تبدیل میکنیم! چنین چیزی برای محیط زیست خوب است!
سوختهای مصنوعی راه حلهای موقتی شسته و رفتهای هستند و در عین حال به این نکته نیز باید توجه کنیم که این سوختها باز هم روشی برای سوزاندن کربن هستند، همان کاری که در تلاش برای اجتناب از آن هستیم. مخصوصاً الان که از حد مجاز 350ppm بسیار فراتر رفتهایم، اگر میخواهیم به زندگی کردن ادامه دهیم باید راهحلهای موقتی را کنار بگذاریم. نیازی به ذکر نیست که سوختهای مصنوعی در مصرف انرژی بسیار غیربهینه هستند و در بهترین حالت و با استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر نیز کاملاً تمیز نیستند. با هیدروژن نیز دچار همین مشکل میشوید: وقتی نیروی مورد نیاز را تولید کردید، مقدار زیادی از آن را برای تولید سوخت مایع هدر میدهید.
همهي این موارد نشان میدهد که هر روز در حال دورتر شدن از راهحلهای عقل سلیم برای حل بحرانهای محیط زیستی هستیم. هیچ رازی در کار نیست. به سیستم حمل و نقل عمومی بهتری نیاز داریم که هم با انرژیهای تجدیدپذیر کار کند و هم آنقدر خوب باشد که افراد به استفاده از آن تشویق شوند. باید از بنزین و گاز فاصله بگیریم و به سمت انرژیهای هستهای، بادی، خورشیدی و آبی حرکت کنیم. و البته فراموش نکنید که چیزی که میتواند کمک زیادی به کاهش انتشار کربن کند.
و میدانیم که هیچ استارتاپ، میلیاردر، رؤیاپرداز و هیچ غول صنعتی در این راه به ما کمک نخواهد کرد. پس دیگر زمان آن است که این انتظارات را کنار بگذاریم و به شیوهای عمل کنیم تا باعث ایجاد تغییر شویم. باید بدون منتظر ماندن برای یک چوب جادو وارد سال 2019 شویم. و از شما ميخواهم که در این مسیر همراه ما باشید تا با یکدیگر تلاش کنیم تا قبل از اینکه از خونسردیمان بمیریم کاری انجام داده باشیم.