بقایای 6000 سالهای که در کلمبیا کشف شدهاند، شاید راز تازهای از تاریخ بشر را روشن کنند. این بقایای باستانی در فلات بوگوتا (Bogotá Altiplano) پیدا شدهاند و به قبیلهای تعلق دارند که هزاران سال پیش در این منطقه زندگی میکرده است. اما نکته شگفتانگیز اینجاست که تحلیل DNA آنها هیچ پیوند ژنتیکی مشخصی با ساکنان امروزی یا حتی باستانی کلمبیا نشان نمیدهد! چنین نتیجهای میتواند نگاه ما را به تاریخ مهاجرت انسانها به قاره آمریکا تغییر دهد.
در دهههای اخیر، مطالعات ژنتیکی نقش مهمی در فهم تاریخ بشر داشتهاند. پژوهشگران با ترکیب روشهای باستانشناسی و ژنتیک تلاش کردهاند مسیر ورود نخستین انسانها به قاره آمریکا را بازسازی کنند. با این حال، استخوانهای تازه کشف شده در کلمبیا نشان میدهند که خط زمانی شناخته شده برای آمریکای جنوبی ممکن است کامل یا دقیق نباشد.
پژوهش منتشر شده در سال 2025
این تحقیق در نشریه «ساینس ادونسز» (Science Advances) با عنوان «یک گستره ژنومی 6000 ساله از فلات بوگوتا، تغییرات ژنتیکی متعدد در تاریخ جمعیتی کلمبیا را آشکار میکند» منتشر شده است. گروهی بینالمللی از محققان در این پژوهش تلاش کردند تا داستان این قبیله ناشناخته را بازسازی کنند.
فلات بوگوتا دشتی مرتفع در رشتهکوههای آند با ارتفاع میانگین 2600 متر است. آب و هوای معتدل و خاک حاصلخیز این منطقه باعث شده که تمدنهای مختلفی، از جمله مویسکاها (Muiscas)، در آن شکوفا شوند. اما بقایای مورد مطالعه متعلق به دورهای بسیار قدیمیتر از تمدنهای شناخته شده این منطقه است.
تا پیش از این، اطلاعات دانشمندان درباره تاریخ ژنتیکی کلمبیای باستان بسیار محدود بود. مطالعات قبلی بیشتر بر DNA میتوکندریایی تمرکز داشتند که تنها از مادر به ارث میرسد. اما در این پژوهش برای نخستین بار ژنوم کامل افراد باستانی منطقه تحلیل شده و تصویری جامعتر از پیشینه ژنتیکی آنها ارائه داده است.
شیوه تحقیقات انجام شده روی این بقایای باستانی
تیم تحقیقاتی، بقایای انسانهای باستانی نگهداری شده در دانشگاه ملی بوگوتا را مورد بررسی قرار داد. آنها DNA را از 21 جسد مربوط به پنج محوطه باستانی در ارتفاعات کلمبیا استخراج کردند. برای این کار با ابزارهای ظریف دندانپزشکی، نمونههای کوچکی از استخوان و دندان به دست آمد؛ روشی که آسیب بسیار کمی به بقایا وارد میکند. این نمونهها سپس در آزمایشگاه تحلیل شدند و پروفایلهای ژنتیکی آنها بازسازی شد.
پس از توالییابی DNA، دادهها با مجموعههای ژنتیکی شناخته شده مقایسه شد. نتیجه عجیب بود: برخی از این افراد با یکدیگر خویشاوندی دور داشتند که نشان میدهد در جوامعی کوچک و نزدیک به هم زندگی میکردهاند.
کشف یک شاخه گمشده از تبار انسانی
اما مهمترین یافته این بود که این افراد به هیچ یک از موجهای شناخته شده مهاجرت اولیه در آمریکای جنوبی تعلق نداشتند. تبار ژنتیکی آنها بسیار قدیمیتر به نظر میرسید و شاید با گروههای باستانی ونزوئلا و پاناما پیوند نزدیکتری داشته است.
از آنجا که DNA این افراد نه با قبیلههای امروزی و نه با گروههای باستانی شناخته شده مطابقت ندارد، محققان نتیجه میگیرند که آنها به جمعیتی متمایز تعلق داشتند که احتمالاً در نخستین مراحل ورود انسانها به قاره آمریکا از دیگران جدا شده بودند. به عبارت دیگر، این بقایا ممکن است به یک «شاخه گمشده» از انسانهای اولیه تعلق داشته باشند.
این کشف یادآور یافتههای دیگری است که نشان میدهند «هوموساپینس» (Homo Sapiens) تنها انسان اولیه حاضر در قارهها نبوده و گروههای باستانی دیگری مانند دنیسووانها (Denisovans) نیز در نقاط مختلف جهان زیستهاند.
پیامدهای گسترده این تحقیق
این پژوهش میتواند مدلهای فعلی درباره مسیر حرکت انسانهای اولیه در آمریکا را دگرگون کند. گروه باستانی مورد مطالعه نه با مهاجرتهای شناخته شده پیوند دارد و نه با قبایل بعدی. آنها بخشی از شاخهای عمیق و ریشهدار بودهاند که پیش از شکلگیری تمدنهای بعدی در ارتفاعات کلمبیا از جمعیتهای دیگر جدا شده بود. پس از ناپدید شدن ژنتیک این گروه، جمعیتهای تازهای که در موجهای بعدی مهاجرت وارد منطقه شدند جای آنها را گرفتند.
برخی محققان حتی معتقدند که این یافتهها به وجود نوعی سرزمین مادری در آمریکای مرکزی اشاره دارد که از آنجا انسانها به سمت شمال و جنوب پراکنده شدهاند. چنین فرضیهای میتواند نقشه مهاجرتهای باستانی در قاره آمریکا را تغییر دهد.
محدودیتها و مسیرهای آینده پژوهش
با وجود اهمیت این پژوهش، هنوز دادهها محدود هستند و تنها 21 نمونه تحلیل شده است. برای دستیابی به تصویر کاملتر، نمونههای بیشتری از مناطق مختلف باید بررسی شوند.
پژوهشهای آینده با استفاده از روشهای پیشرفته توالییابی DNA میتوانند اطلاعات دقیقتری ارائه دهند، به ویژه از نمونههایی که به دلیل قدمت بالا تخریب شدهاند. محققان قصد دارند بقایای دورههای زمانی مختلف را نیز بررسی کنند و مطالعات را به مناطق دیگری مانند ونزوئلا و غرب کلمبیا گسترش دهند. چنین پژوهشهایی میتواند به درک بهتر چگونگی شکلگیری جمعیتهای اولیه در آمریکای جنوبی کمک کند.
نتیجهگیری: بقایای 6000 ساله و رازهای ناگفته
بقایای 6000 ساله کشف شده در کلمبیا نشان میدهند که تاریخ استقرار انسان در قاره آمریکا از آنچه تصور میشد پیچیدهتر است. این قبیله ناشناخته که هیچ ردپای ژنتیکی در جمعیتهای امروزی بر جای نگذاشته، یادآور این نکته است که شاخههای گمشده بسیاری از تبار بشری هنوز کشف نشدهاند.
اهمیت این یافتهها تنها علمی نیست؛ بلکه میتواند در درک ریشههای فرهنگی و تاریخی بومیان آمریکای لاتین نیز نقش مهمی داشته باشد. با پیشرفت فناوری و مطالعات گستردهتر، امید میرود بخشهای بیشتری از داستان پیچیده مهاجرت انسان به قاره آمریکا روشن شود.


