فیلمهای علمی تخیلی و دیگر فانتزیهای آینده نگرانه، تصورات ما را با ایدههای شگفتانگیزی در مورد اینکه چه چیزهایی در آینده میتواند منتظر ما باشد پر کرده است. این داستانها ما را وادار میکنند چیزهای را در دنیای واقعی بخواهیم که روزی تنها در ذهنمان میتوانستیم آنها را تصور کنیم، و اکنون دانشمندان در تلاش هستند تا برخی از آنها را به واقعیت تبدیل کنند. در حالی که گاهی اوقات این مفاهیم آینده نگرانه به ایدههای مفیدی تبدیل میشوند، اما در اغلب مواقع دانشمندان تنها به دلیل دیدن ایده آنها در یک فیلم، و نه لزوماً به این دلیل که مبنای عملی دارند، سعی در خلق چنین فناوریهای آینده نگرانهای دارند!
در ادامه با ما در دیجی رو همراه باشید تا 10 مورد از فناوریهای آینده نگارنهای را که در ظاهر باحال و خفن به نظر میرسند، اما در عمل چندان کاربردی یا ممکن نیستند، با هم مرور کرده و در موردشان صحبت کنیم.
10- ماشینهای پرنده: مشکلاتی مشابه هلیکوپترها و عملی نبودن
ماشینهای پرنده یکی از آن ایدههایی است که بسیاری از مردم دههها به دنبال آن بودهاند و یک دهه پیش بسیاری از افراد فکر میکردند که در سال 2023 حتماً ماشینهای پرنده را در آسمان شهرهای خود خواهیم دید! همه اینها به انتظارات عجیبی برمیگردد که برخی از مردم در ذهن خود داشتهاند، چرا که ماشینهای پرنده را فقط به این دلیل که آن را در یک فیلم دیدهاند و چند دانشمند نیز از ایده آن خوششان آمده، عملی و در دسترس دانستهاند. اما مشکل این است که فانتزیها بسیاری از اوقات با واقعیت فاصله زیادی دارند و حتی با رسیدن به فناوریهای پیشرفته امروزی نیز ساخت یک ماشین پرنده که واقعاً کاربردی باشد، منطقی نیست.
مسئله این است که یک ماشین پرنده تمام مشکلاتی را که یک هلیکوپتر ایجاد میکند دارد، بدون اینکه در قبال این مشکلات واقعاً سود قابل توجهی داشته باشد. در حالی که به کمک این وسیله نقلیه میتوان توانایی پرواز را به دست آورد، اما واقعیت این است که تنها تفاوت آن با هلیکوپتر معمولی، حالت هیبریدی یا دو حالته بودن آن است (هم برای پرواز و هم برای رانندگی در جاده میتوان استفاده کرد). اگر قرار باشد یک ماشین پرنده مکانهای مناسبی برای فرود نداشته باشد، پس توانایی پرواز کردن آن چندان کاربردی نخواهد بود و اگر چنین نقاط فرودی به صورت گسترده وجود داشته باشند، دیگر نیازی به ماشین بودن ندارد! علاوه بر این، با شروع به کار گسترده ماشینهای پرنده، مسیرهای هوایی نیز به سرعت مسدود خواهند شد و نیاز به کنترل ترافیک هوایی دارند. تصادفات مرگبارتر خواهند شد و دریافت گواهینامه برای افراد سختتر میشود که همه اینها باعث خواهند شد، در عمل چنین وسیله نقلیهای چندان کاربردی و همهگیر نباشد.
9- صفحه نمایشهای لمسی: دشمن بهرهوری!
صفحه نمایشهای لمسی در فیلمها واقعاً جذاب به نظر میرسند و بیشتر فیلمهای آینده نگرانه صفحههای لمسی را به عنوان راه اصلی تعامل با رایانهها نشان میدهند. به خصوص فیلمهای محبوب و پرفروشی مانند «گزارش اقلیت» (Minority Report)، در جذاب نشان دادن صفحات نمایش لمسی بسیار تأثیرگذار بوده و قهرمانی را به تصویر میکشند که با استفاده از دستکشهای دیجیتالی خود، تکههایی از صفحه نمایش لمسی را در هوا گرفته و به این سو و آن سو میکشد! این فیلمها آنقدر جذاب به نظر میرسند که میخواهیم خودمان هم کار با نمایشگرهای لمسی را در عمل تجربه کنیم. همین علاقه کاربران باعث شد تا طراحان دستگاههای دیجیتال شروع به قرار دادن نمایشگر لمسی در محصولات خود کنند و ما به سرعت متوجه شدیم که کار کردن با صفحه نمایش لمسی آنقدرها هم جذاب و کاربردی نیست!
هنگامی که تبلتها عرضه شدند، استیو جابز فقید گفت که فکر میکند این محصول برای همیشه رایانههای شخصی را از دور خارج خواهد کرد. اما با گذشت این همه سال، معلوم شد که این پیشبینی نسبتاً نادرست بوده است. نه تنها رایانههای شخصی و لپتاپها همچنان برای انجام کارهای جدی به کار گرفته میشوند، بلکه تولید کنندگان تبلتها نیز به سرعت به سراغ ساخت صفحه کلید برای محصولات خود رفتند تا بهرهوری این دستگاه را افزایش دهند! بنابراین، ثابت شد که آنچه مردم در مورد نمایشگرهای لمسی در ذهن داشتند، بسیار با واقعیت متفاوت است. صفحههای لمسی روی گوشی خوب کار میکنند، اما وقتی میخواهید از آنها برای کارهای جدید و سریع استفاده کنید، با مشکل مواجه میشوید. یکی از بزرگترین مشکلات، اگر نگوییم بزرگترین آنها، نوشتن مطالب طولانی و حرفهای است. تایپ کردن روی نمایشگر لمسی بلافاصله آزاردهنده میشود و کاربر را مجبور میکند تا دوباره به سراغ صفحه کلید فیزیکی برود.
8- رباتهای با احساس: ناجور و غیرعملی
تقریباً در هر فیلم علمی تخیلی میتوان نوعی ربات را دید که نوعی احساسات مصنوعی دارد و معمولاً به شکلی حامی شخصیتهای انسانی داستان است! این رباتها ممکن است بتوانند زبانهای مختلفی را ترجمه کنند یا ابزارهای خاصی داشته باشند. معمولاً آنها آنقدر مفید به تصویر کشیده میشوند که همواره در کنار شخصیت انسانی هستند و به شکل یک همدم بااحساس همه جا او را دنبال میکنند!
با این حال، وقتی کمی مکث کرده و برای لحظهای به آن فکر کنید، خواهید دید که قرار دادن هوش مصنوعی در یک پوسته فلزی که در اطراف به این سو و آن سو حرکت میکند، چندان نمیتواند کاربردی و کمک کننده باشد. هوش مصنوعی ممکن است کاربردهایی در برنامههای کامپیوتری داشته باشد، اما به هیچ وجه نمیتوانند به سمت انسان بودن حرکت کرده و احساساتی مشابه ما داشته باشند.
یک محقق مطالعهای انجام داد و متوجه شد که رباتی مانند R2-D2 و ابزارهایش در دنیای ما بسیار بیفایده خواهند بود و یا اگر رباتی همچون BB-8 را در بیابان قرار دهید، وضع حتی بدتری هم خواهد داشت. در مورد C-3P0 هم گفته که این ربات فوقالعاده غیرعملی است و در جهانی با این سطح از فناوری اصلاً منطقی نیست. او اساساً یک مترجم گوگل است که به جای استفاده از گوشی خود باید آن را با خود این ور و آن ور ببرید!
7- فیلمهای سهبعدی: هرگز آنطور که انتظار میرفت، مورد توجه مردم قرار نگرفت
با اینکه از ظهور فناوری فیلمهای سهبعدی سالهای زیادی میگذرد اما این فناوری نتوانسته به یک تکنولوژی محبوب و همهگیر تبدیل شود. هنوز هم هر چند وقت یکبار، چند استودیوی بزرگ فیلمسازی برای تبدیل کردن دوباره فیلمهای سهبعدی به سوژه داغ دنیای فناوری، اقدام به تولید و اکران فیلمهای این چنینی میکنند. سالنهای سینما با دریافت کمی پول بیشتر، عینکهای فانتزی سهبعدی را در اختیار افراد قرار میدهند تا فیلم را به صورت سهبعدی تماشا کنند. دیدن یک دایناسور که از صفحه سینما یا تلویزیون به سمت شما میآید یا چیزی شبیه به آن میتواند جالب باشد، اما بیشتر مردم برای دیدن چنین صحنهای حاضر نیستند زیاد هم به خود زحمت بدهند! اینجا جایی است که کار برای تولیدکنندگان فیلمهای سهبعدی سخت میشود. زیرا به نظر میرسد که آنها واقعاً میخواهند این فناوری را به یک تکنولوژی بزرگ و مهم تبدیل کنند، اما به نظر میرسد مصرفکنندگان چندان علاقهای ندارند.
البته، دلیل خوبی وجود دارد که چرا مصرف کنندگان واقعاً به فیلمهای سهبعدی علاقه ندارند. اولاً به نظر میرسد که تقریباً یک چهارم خوب مردم با دیدن فیلمهای سهبعدی مشکل دارند و در کمترین حالت به خستگی چشم و سردرد خفیف مبتلا میشوند. این بدان معناست که تلاش برای تبدیل آن به موج جدید دنیای سینما کارساز نخواهد بود، زیرا شما بخش عظیمی از مخاطبان خود را از همان ابتدا از دست دادهاید. بدتر از آن، برخی از مردم به هیچ وجه نمیتوانند فیلمهای سهبعدی را ببینند، زیرا فاقد درک عمق مناسب برای تماشای چنین فیلمهایی هستند.
6- واقعیت مجازی: رویای عاشقان فیلم، اما در عمل کاربردی نیست
واقعیت مجازی چیزی است که بسیاری از مردم دوست دارند به شکل یک فناوری ساده و فوق العاده عملی به آن نگاه کنند. بسیاری از آنها به کتابها یا فیلمهایی اشاره میکنند که واقعیت مجازی به این شکل در آنها ترسیم شده و البته محققان زیادی هم در تلاش هستند تا این اتفاق بیفتد. با این حال، گاهی محققان به دنبال یک ایده و فناوری جذاب میروند، نه به این دلیل که علمی و منطقی است، بلکه به این دلیل که در کودکی خود از یک کتاب یا فیلم الهام گرفتهاند و اکنون میخواهند آن را به واقعیت تبدیل کنند.
با اینکه این محققان و مخترعان ممکن است در مسیر درستی قرار داشته باشند، اما بعید به نظر میرسد که به این زودیها، بتوانند به واقعیت مجازی، آن طور که در فیلمها و داستانهای علمی تخیلی ترسیم شده، دست پیدا کنند. فناوری واقعیت مجازی که در حال حاضر به کمک عینکهای مخصوص در دسترس قرار گرفته میتواند باعث عوارضی مانند بیحسی، حالت تهوع، مشکلات ادراکی، سردرد و مواردی از این دست شود که مانعی جدی برای خرید یک هدست گران قیمت هستند.
با این حال، حتی اگر بتوان بر همه این مشکلات غلبه کرده و واقعیت مجازی را به یک تکنولوژی همهگیر و کاربردی تبدیل کرد، ممکن است مشکلات بزرگتری ایجاد شوند. فراگیر بودن واقعیت مجازی در واقع میتواند منفی باشد، زیرا به عنوان مثال، بسیاری از والدین دوست دارند به رفتار بچههای خود در دنیای فناوری نظارت داشته و مثلاً آنها را در حین انجام دادن بازیهای ویدیویی تماشا کنند. اما وقتی بچهها هدست را روی سر خود گذاشته و در دنیای مجازی غرق میشوند، نمیتوان رفتار آنها را نظارت و از آنها به درستی مراقبت کرد.
5- تماس ویدیویی: چیزی که بسیاری به هر قیمتی از آن اجتناب میکنند
تماس تصویری چیزی است که تقریباً در هر فیلم علمی تخیلی، کتاب یا داستان دیگری درباره آینده دیدهایم. در واقع، تماس تصویری یک نشانه برای فناوریهای آینده نگرانه تلقی شده و به محض دیدن آن، ذهن ببینده به سمت یک دنیای مدرن و پیشرفته منعطف شده و باعث میشود که همه چیز واقعاً جالب به نظر برسد. این فناوری باعث میشود با دیدن مخاطبین و درک وضعیت عاطفی آنان، احساس ارتباط بیشتری با آنها داشته باشیم. بنابراین بسیاری از دانشمندان به این نتیجه رسیدند که ایده تماس تصویری واقعاً عالی است. آنها تلاش کردند و آن را به چیزی تبدیل کردند که امروزه در زندگی واقعی میتوانید انجام دهید.
اما وقتی تماس تصویری به واقعیت بدل شد، بسیاری از افراد متوجه شدند که از تماس ویدیویی متنفر هستند و این فناوری واقعاً بد است! این طور که به نظر میرسد، تماس ویدیویی تقریباً در سراسر جهان مورد بیمهری قرار گرفته و بیشتر مردم از تماسهای ویدیوی در اپهایی مانند Zoom، Facetime و موارد دیگر اجتناب میکنند. آنها احساس میکنند که در تماسهای ویدیویی مجبورند همیشه تظاهر به چیزی کنند که نیستند و این موضوع آنها را آزار میدهد. همچنین، تماس تصویری دردسرهای بیشتری دارد، چرا که باید مطمئن شوید ظاهر درست و مرتبی دارید و در ضمن، حریم خصوصی شما را نیز از بین میبرد. این نقض حریم خصوصی هم از بابت ظاهر و قیافه شما است و هم ممکن است در پس زمینه چیزهایی دیده شوند که مایل نیستید کسی از آنها اطلاع پیدا کند.
4- خودروهای خودران: در سیستمهای حمل و نقل عمومی موثرتر هستند
خودروهای خودران ایدهای است که به نظر میرسد اولین بار سالها پیش تستهای آن توسط گوگل آغاز شد و سپس وقتی شرکتهای خودروسازی متوجه علاقهمندی مخاطبان شدند، شروع به تلاش کردند تا خودشان وارد عمل شده و چنین خودروهایی تولید کنند. همه کمپانیهای خودروسازی مشهور، از فورد گرفته تا تسلا، اکنون در تلاش هستند تا ماشین خودران خود را بسازند و به پیشرفتهای خود در این حوزه از فناوری ادامه دهند. با این حال، به نظر میرسد که آنها به ارائه خودروهای خودران به شکلی که در ذهن ما مخاطبان وجود دارد، زیاد هم نزدیک نشدهاند. عملکرد محدود خودروهای خودران حتی در هنگام آزمایش نیز با مشکلات زیادی همراه بوده است. موضوع دیگر هم این است که هنوز هیچ کس به ایمنی خودروهای خودران اعتماد ندارد.
در کنار احتیاط و نگرانی کاربران، مشکل بزرگتر به تنظیم مقررات در خصوص خودروهای خودران مرتبط است. مطالعات نشان دادهاند تا زمانی که با پیشرفت بزرگی در این زمینه مواجه نشویم، احتمالاً در آیندهای قابل پیشبینی شاهد خودروهای کاملاً خودران نخواهیم بود. اتومبیلهای خودران نمیتوانند در برابر شرایط غیرمنتظره به خوبی یک انسان واکنش نشان دهند. از همین رو به نظر میرسد استفاده از خودروهای خودران به عنوان به وسایل حمل و نقل عمومی منطقیتر و مقبولتر است. به عنوان نمونه، این کار در جنوب شرق آسیا آغاز شده و 25 درصد از حمل و نقل عمومی بدون وجود راننده انجام میشود.
3- سفر با سرعت نور: به ما در کاوش فضا کمک زیادی نمیکند
برخی از مردم دوست دارند در مورد تئوری سفر با سرعت نور صحبت کنند و اینکه چگونه ممکن است روزی بتوانیم به آن دست پیدا کنیم. دانشمندان در حال تلاش برای کشف راهی برای دستیابی به سرعت نور هستند و فکر میکنند نشانههایی وجود دارد که ممکن است در آینده بتوان آن را محقق کرد. البته، این مسئله توجه ما را به این موضوع جلب میکند که در وهله اول باید مطمئن شویم که انسان میتواند به صورت ایمن با سرعت نور سفر کند. با این حال، حتی اگر چنین چیزی نیز به واقعیت بدل شود و امکان آن وجود داشته باشد، بعید است که سفر با سرعت نور واقعاً به ما کمکی کند!
در فیلمهایی مانند جنگ ستارگان، وقتی صحبت از سفرهای فرافضایی میشود، منظور سفر با سرعت نور است، اما حتی با سرعت نور هم تنها میتوان به یک سری سیارات که فوقالعاده به هم نزدیک باشند، سفر کرد. در واقع، مشکل این است که از نظر کیهانی، سرعت نور واقعاً کند است! بنابراین، اگر هدف ما تنها کشف و شناسایی سیارات منظومه شمسی باشد، سفر با سرعت نور بسیار مفید خواهد بود، اما برای فراتر از آن، چندان مفید نیست. نزدیکترین ستاره به منظومه شمسی ما، پروکسیما قنطورس نام دارد که بیش از چهار سال نوری با ما فاصله دارد اما چندان جذابیتی هم برای مطالعه و اکتشاف ندارد. نزدیکترین منظومه ستارهای بعدی و یکی از جالبترین آنها، Betelgeuse است و با سفر با سرعت نور حدود 700 سال طول میکشد تا به آن برسیم!
2- نمایشگرهای روی سر: میدان دید ما را مسدود کرده و ما را آزار میدهد
برای کسانی که نگران بودند عینک گوگل گلس (Google Glass) همه ما را در دنیای دیگری گرفتار کند یا اینکه آخرین تلاش اپل یا متای فیسبوک همه چیز را تحت کنترل خود درآورد، احتمالاً دیگر دلیل چندانی برای نگرانی ندارند! متا در توسعه هدست خود خیلی خوب عمل نمیکند و به نظر میرسد با اینکه اکثر مردم ایده واقعیت مجازی را دوست دارند، اما در عین حال ترجیح میدهند در دنیای واقعی زندگی کنند و نه دنیای مجازی یا واقعیت افزوده.
آمارها نیز این مسئله را ثابت میکنند که مردم واقعاً از این فناوری خوششان نمیآید. کمپانی تولید عینک مشهور Ray Bans مجموعهای از عینکهای هوشمند واقعیت افزوده را مخصوصاً برای تطبیق با متا تولید کرد و معلوم شد که مردم نه تنها از آنها زیاد استفاده نمیکنند، بلکه حتی به ندرت به محصول گرانقیمتی که خریدهاند دست میزنند!
کمتر از ده درصد از عینکهای خریداری شده یک بار در ماه استفاده میشد و این با چیزی که شرکتها در خصوص استفاده روزمره از آنها انتظار داشتند، فاصله داشت. در مورد اینکه چرا کاربران از چنین عینکهای گران قیمتی استفاده مرتب نمیکنند، نمیتوان با اطمینان اظهارنظر کرد. در برخی موارد مشکلات فنی وجود دارد و البته، مسدود شدن میدان دید توسط این عینکها و هدستها نیز معضل بزرگی است. به هر حال، دلایل هر چه باشد، تقاضایی در بین مصرف کنندگان وجود ندارد.
1- ایمپلنتهای مغزی: پیامدهای ترسناک و ارزش اندک
Neuralink پروژهای است که اکثر افراد را هیجانزده میکند. برخی فکر میکنند که با این فناوری همه چیز واقعاً جالب خواهد بود و همین الان دوست دارند آن را تجربه کنند، در حالی که برخی دیگر یا به طور کلی این نوع فناوری را قبول ندارند و یا از آن میترسند. صرف نظر از اینکه چه احساسی دارید، شکی نیست که این فناوری فوق العاده پیشرفته است، و این چیزی است که بسیاری فکر میکنند ممکن است روزی به آن دست پیدا کنیم، حتی اگر کمی ترسناک به نظر برسد.
با این حال، با نزدیکتر شدن این نوع دستگاه به واقعیت، ترس از مشکلات ناشی از آن بسیاری از افرادی که حتی به آن علاقهمند هستند را نگران میکند و واقعیتهای وحشتناکتری وجود دارند که احتمالاً باید همه ما به آنها فکر کنیم. برای نمونه، به یاد داشته باشید که تراشههای تعبیه شده در مغز یک دستگاه الکترونیکی هستند، بنابراین به انرژی نیاز دارند و این به معنای استفاده از باتری لیتیوم یونی است، زیرا ما هنوز بهتر از آن را سراغ نداریم. اگر این باتری نشت کند، میتواند آسیب جدی به بافت مغز شما وارد کند، و نیازی به گفتن نیست که تا چه حد خطرناک است. حتی ترسناکتر اینکه، این تراشه میتواند هک شود، و اگر چه احتمالاً نمیتواند شما را کنترل کند، اما هنوز هم پیامدهای وحشتناکی در پی خواهد داشت.