کجخلقی به شما فشار وارد میکند، حس حسادت شما به سرعت تحریک میشود، با خودتان صحبت میکنید، نوسانات خلق و خو شما را راحت نمیگذارد و شما کاملا غیر قابل پیشبینی هستید. بهتر است که با این ویژگیهای خود کنار بیایید. شما در آنِ واحد، کاملا جذاب اما روانی هستید. کنترل این ویژگیها به طور همزمان سخت به نظر میرسد. به خصوص هنگام معاشرت و ارتباط برقرار کردن با شریک زندگی و دوستان نزدیکتان! شما احساس میکنید که ازجنبههای ناپایدار زندگیتان خسته شدهاید و دوست دارید رویِ نرمال و روتین زندگی را هم تجربهکنید.
این حقیقت همیشه شما را آزار میدهد که همهی روابطتان با آشفتگی و شکاکی همراه است و فکر آینده و تردیدها، رهایتان نمیکند.
در ادامه به نشانه هایی اشاره خواهیم کرد که نشان می دهد که شما یک فرد کاملا جذاب هستید، اما با این حال از مشکلات روانی نیز رنج میبرید. بنابراین در ادامه با ما همراه باشید.
15. وقتی همه چیز مطابق میل شما پیش نمیرود؛ نمیتوانید خودتان را کنترل کنید
هنگامی که مسئلهای به گونهی دلخواه شما پیش نمیرود، نیازی نیست به همه بفهمانید که چقدر از این موضوع ناراضی هستید. وقتی در محل کار، ایدههای شما رد میشود، از کوره در میروید یا هنگامی که شریک زندگیتان نمیپذیرد شام را در رستورانی که شما انتخاب کرده اید، صرف کنید؛ او را تهدید به تمام کردن رابطه میکنید. حتی ممکن است با دوستانتان برخورد بدی انجام دهید؛ فقط به این علت که از جشن تولدی که برایتان گرفتهاند سورپرایز نشدهاید.
شما نمیتوانید شرایط مغایر با ایدهآلهایتان را تحمل کنید. بروز ندادن احساسات حقیقی تان و یا کمی برونگرایانه رفتار کردن، برای شما از مشکل ترین کارهاست. به طوری که اطرافیانتان همیشه از مخالفت کردن با شما هراس دارند. همکاران شما به طور مداوم این نگرانی را دارند که شما در جلسات و نشستهای مهم با رفتارتان آنها را شرمسار نکنید.
شریک زندگیتان همیشه احساس میکند که در رفتار با شما پایش روی پوست تخم مرغ است و دوستانتان هنگام معاشرت با شما، فشار زیادی را تحمل میکنند.
14. شما دارای نوسانات دیوانهوار هستید
هنگامی که صبحها از خواب بیدار میشوید و روز جدیدی را شروع میکنید، هیچ ایدهای ندارید از اینکه روزتان چگونه پیش خواهدرفت. احساسات شما بسیار ناپایدار است و هرچیز کوچکی میتواند شما را به هم بریزد! ممکن است یک روز عادی را شروع کنید و درست چند لحظه پس از خارج شدن از تخت، حس کنید که نمیخواهید با دنیا و مردم اطرافتان روبهرو شوید. این درحالی است که اگر در همان لحظه ایمیلی را دریافت کنید که نشان میدهد شما برای شغل رویاییتان پذیرفته شدهاید، از شوق زیاد، اشک میریزید و به رویاپردازی مشغول میشوید. چه چیز دیوانهکننده تر از این میتواند باشد که احساسات شما در عرض چند لحظه از این رو به آن رو میشود؟ با پارتنرتان به یک رستوران میروید و درست در اوج لحظات رمانتیک و عاشقانه، با کوچکترین حرف اشتباهی از سمت او، به راحتی از کوره در میروید، غمگین میشوید و هیجانات رفتاری بیش از حد، به شما اجازهی واکنش درست و کنترل احساساتتان را نمیدهد.
13. هرچه در ذهنتان میگذرد را به زبان میآورید.
اگر در یک مهمانی هستید و بحث، به سمت سیاست کشیده میشود؛ از اینکه اندک اطلاعاتتان را مطرح کنید، خجالت نمیکشید. حتی اگر در آن جمع، دوستان زیادی ندارید و یا حتی کسی را نمیشناسید؛ خود را وارد گفتوگو میکنید و با افراد خو میگیرید. اگر اولین قرار آشناییتان را با فردی که به او علاقه دارید، میگذرانید؛ و او حرفی میزند که برای شما ناخوشایند است، اجازه میدهید او متوجه شود و نگران اتفاقات بعدی نیستید. اگر یکی از دوستانتان، نظر شما را دربارهی مسئلهای بخواهد، صادقانه پاسخ میدهید. درواقع گاهی شما با حرفها و اظهار نظرهای رک، دوستانتان را میرنجانید. شما از این که به غریبهها بفهمانید رفتار درستی نشان ندادهاند، هیچ ابایی ندارید و ترسی ندارید که دیگران متوجه شوند گاهی رفتارهایتان خارج از عرف است. از سوی دیگر، شما بسیار مهربان نیز هستید و جسورانه به افراد میگویید که چقدر زیبا یا خوشسلیقه هستند و هیچ فیلتری برای حرفها و رفتارهایتان وجود ندارد.
12. ایدههای عجیب و غریب دارید
شما یک رویاپرداز هستید، بوده اید و خواهید ماند! هرگز نمیتوانید رویاپردازی را متوقف کنید و از آنجایی که ذهن شما به خیال پردازی عادت کرده است، همیشه ایدههای عجیب در سر دارید. ممکن است دائما به توطئههایی که حوادث جهانی را احاطه کردهاند، بیندیشید. حال اینکه اطلاعات کمی راجع به سیاست داشته باشید. حس شک و ناامنی در روابطتان همیشه در ذهن شما رخنه کرده، اگرچه هیچ مدرکی مبنی بر خیانت همسرتان نداشته باشید! شما در مورد همسایگان، همکاران خود و حتی غریبههای تصادفی داستان پردازیهایی میکنید که در واقعیت بیاساس است. در وقتهای آزاد خود راجع به طرحهایی که جهان را تغییر میدهند فکر میکنید؛ طرحهایی که ناممکن به نظر میرسند اما ذهن شما هرگز متوقف نمیشود و همیشه داستانها، ایدهها و افکار منحصر به فردی تولید میکند. شما به روش متمایزی از سایر مردم دربارهی مسائل فکر میکنید و از آن دسته انسانهایی هستید که “یا راهی خواند یافت یا راهی خواهند ساخت.”
11. مدام ساختار ذهنی خود را تغییر میدهید
هنگامی که شما کودک بودید، آرزوی شغلی خود را هر چند وقت یک بار عوض میکردید. یک روز تصمیم میگرفتید در آینده پلیس شوید، روز بعد میخواستید یک معلم باشید و روز بعد از آن، یک پرستار! به عنوان یک بزرگسال، شما چنان تغییری نکردهاید. چندین زمینهی متفاوت شغلی را تجربه کردهاید که بسیاری از آنها هیچ ارتباطی با یکدیگر نداشته اند و در مجموع، ذهن شما هنوز دربارهی اینکه از زندگی چه میخواهید، به جمعبندی نرسیده است. یک روز شما تصمیم میگیرید که ازدواج کنید، صاحب پنج فرزند شوید و کشورتان را ترک نکنید؛ اما روز بعد میخواهید برای همیشه مجرد بمانید چون از بچهها نفرت دارید. علی رغم این مسئله که شما کاملا به تغییر ناگهانی مواضع ذهنتان آگاهید، هرگاه ساختار ذهنیتان تغییر میکند، در آن لحظه مطمئن هستید که این، همان چیزی است که برای همهی عمرتان میخواهید و همهی اطرافیانتان را ملزم میکنید که با ایدههای جدیدتان خودشان را وفق دهند! این، برای آنها دیوانه کننده است.
10. پیش از اینکه فکر کنید، عمل می کنید.
شما کاملا تحریکپذیر هستید و از روی انگیزههای آنی و بدون فکر قبلی عمل میکنید. اگر فکری به ذهن شما خطور کند، بدون اینکه مدتی جوانب آن را بسنجید، دست به عمل میزنید. اگر احساس کنید همسر شما در حال خیانت است، قطعا او را تعقیب میکنید و برایتان مهم نیست چقدر شکاک به نظر برسید؛ فقط میخواهید بدانید او این کار انجام میدهد یا خیر. اگر رئیستان به شما بیاحترامی کند؛ در همان لحظه کارتان را رها میکنید و ابدا به این فکر نمیکنید که چقدر به کارتان علاقه دارید و به درامد آن احتیاج دارید! یا اگر هماتاقی شما اعصابتان را به هم بریزد، تصمیم میگیرید که از آنجا بروید؛ بدون در نظر گرفتن اینکه جای دیگری برای اقامت، ندارید. شما کسی هستید که به یک باره تصمیم میگیرید برای ماجراجویی به آمریکای جنوبی سفر کنید، از شغل و تمام مسئولیتهایتان دست میکشید و پس از تهیهی بلیط، به این نتیجه میرسید که مسیر اشتباهی را رفته اید. در حقیقت همیشه از یک شاخه به شاخهی دیگر میپرید و زمانی متوجه اشتباهتان میشوید که دیگر همه چیز تمام شده و خیلی دیر است. مدام پس از اغلب کارها و تصمیمهایتان به خودتان میگویید ” لعنتی، نباید این کار را انجام میدادم”. اما با این حال، هیچ وقت روش خود را عوض نمیکنید و این خصلت بارز شماست.
9. شما یک بچهی بازیگوش هستید
در جمع دوستانتان، شما به فردی بسیار پرانرژی و معاشرتی یا اصطلاحا پایه شهرت دارید و همیشه مجلس گرم کن هستید. میتوانید آخرین فردی باشید که محل کار را ترک میکند و تا آخرین لحظه، انرژی لازم را برای مدیریت کردن کارها حفظ کنید. دوستانتان، اگر برنامهای برای بیرون رفتن یا مهمانی گرفتن داشته باشند، اولین نفر، به شما خبر میدهند چون میدانند پرشور و نشاط بودن شما باعث میشود به همه خوش بگذرد. شما انسان تجربهگرایی هستید که ممکن است تا به حال هرچیزی، از جمله مواد مخدر را تجربه کرده باشید. همیشه به فرصتهای مقابلتان پاسخ مثبت میدهید و البته بسیاری اوقات، خود را در دردسر میاندازید.
8. همه چیز را سیاه سفید میبینید
برای شما، هیچ حد وسطی وجود ندارد. اگر عصبانی شوید، تا آخر روز در بدترین حالت خود باقی میمانید. اگر ناراحت باشید، به شدت در یک افسردگی مقطعی فرو میروید. اگر با کسی بحثتان شود، تا همیشه دیدگاه منفی خود را نسبت به او حفظ میکنید و همیشه آخرین نفری هستید که معذرتخواهی میکنید! اما اگر شما عاشق کسی باشید، اولین کسی که علاقهاش را ابراز میکند، شمایید! و تمام بقیهی عمرتان را هر لحظه با او سپری میکنید. هیچ نقطهی خاکستری در زندگی شما وجود ندارد و همهچیز سیاه و سفید است. اگر ورزش میکنید، بسیار به خود سخت میگیرید و محدودیتهای زیادی روی تمرینات و برنامهی غذایی خود اجرا میکنید. اگر شما پیتزا سفارش دهید، به چند اسلایس بسنده نمیکنید و همهی غذای موجود در ظرف را با همهی مخلفات میبلعید. اگر در تعطیلات هستید، موبایل خود را خاموش میکنید و کاملا با جهان بیرون قطع ارتباط میکنید. اگر یک بطری نوشیدنی را باز کنید، همهی بطری را سر میکشید. اگر بخواهید مهمانی بگیرید، تقریبا همهی افرادی را که میشناسید دعوت میکنید و آن را به یک جشن بزرگ تبدیل میکنید! شما ابدا با مفهوم میانه روی و اعتدال آشنا نیستید. اما در عوض، از پیروان اصلی شعار ” سخت کار کن یا برو خانه” هستید.
7. زندگی شما بیثبات است
به نظر میرسد که هر روابط متفاوتی که تا به حال در زندگی داشته اید، همیشه دارای آشفتگی بوده است. هنگامی که شما کودک بودید، همیشه با پدر و مادر و یا خواهر و برادر احتمالیتان سر جنگ داشتید. اگر با فردی رابطهی عاطفی داشتهاید، احتمالا سرشار از لحظات رمانتیک و دلشکستگی بوده و بسیار بالا و پایین داشتهاست. شما به هیچ عنوان معنای یک رابطهی نرمال را نمیدانید. به سرعت دوستان جدید پیدا میکنید و در مقابل، به راحتی نیز آنها را از دست میدهید. دایرهی افرادی که با آنها تعامل دارید، بسیار گسترده است اما برایتان برقراری یک ارتباط صمیمی، مشکل به نظر میرسد. شما زمان زیادی را صرف سخت تلاش کردن میکنید. آرام و قرار ندارید و مدام به دنبال چیزهای متفاوت و جدید هستید. شما هر روز تغییر میکنید و به دنبال آن پیشرفت میکنید. بنابراین میتوان گفت هر روز معنای زندگی برایتان عوض میشود. هنگامی که شبها به تختخوابتان میروید، هیچ ایدهای ندارید که زندگی فردایتان به شکل خواهد بود. زندگی شما پر از پرسشهای بی پاسخ و به طور خستهکنندهای ناپایدار است.
6. شما معروف هستید
مثل همهی افراد جذاب، شما شناخته شده هستید. در میان اطرافیانتان، همه میدانند که شما غیر قابل پیشبینی هستید و کنترل کردنتان سخت است. افراد، در برابر شخصیت رازآلود شما، بسیار کنجکاو هستند اما از طرفی میترسند که به شما نزدیکتر شوند. معمولا مردم پشت سر شما حرف میزنند و میگویند او یک نابغه، اما کاملا دیوانه است. شما میتوانید همین جمله را در معرفی خود به غریبههایی بگویید که قصد دارند قبل از آشنایی بیشتر، یک تصور قبلی از شما داشته باشند. چون افراد دیگر دربارهی شما به آنها هشدار دادهاند! شما هر فردی را که ملاقات میکنید، تحت تاثیر قرار میدهید و در هر جمعی، موضوع اصلی بحث، شمایید!
5. هیچ وقت بران آن چه که هستید، عذرخواهی نمیکنید
هیچ انکاری وجود ندارد که در زندگی، مردم باعث شدهاند حس بدی نسبت به خودتان پیدا کنید. والدینتان همیشه به شما هشدار دادهاند که بهتر است کمی آرامتر و بالغانهتر رفتار کنید. دوستتان میگوید که کنترل کردنتان بسیار سخت است و بیش از حد تمایل به جلب توجه و هیجان دارید. معلمتان اعتقاد دارد که شما به یک آرامش درونی احتیاج دارید و دوستانتان همیشه سعی کردهاند برای تصمیمگیری در زمینههای مختلف به شما مشاوره دهند. البته شما عمیقا معتقد هستید که اغلب حق با آنهاست و میدانید که همیشه راههایی برای تکامل و بهتر شدن وجود دارد؛ اما در مجموع اهمیتی به آن نمیدهید. شما از شخصیتی که دارید، احساس رضایت میکنید و نمیخواهید بخاطر دیگران عوض شوید. حتی اگر برایتان فکر نکردن به حرفهایشان بسیار دشوار باشد، با این حال سعی میکنید آنها را دور بریزید و روی خودتان تمرکز کنید.
4. همیشه در کانون توجه قرار دارید
در مهمانیها و دورهمیها، همهی توجهها به سمت شماست. از نظر دیگران بسیار سرگرم کننده و معاشرتی هستید و با همه به سرعت رفیق میشوید، حتی با آن دسته از افرادی که کمی گوشهگیر و یا بدعنق باشند. شما از کودکی این مهارت را آموختهاید که بحثها را به سمتی هدایت کنید که خودتان نیز حرفی برای گفتن داشته باشید و فرصتی پیش بیاید که دربارهی خودتان صحبت کنید یا با صحبتهای جالب، بقیه را سرگرم کنید. شما همیشه شرترین بچهی مدرسه بودهاید و هنوز هم به عنوان یک انسان سرکش تلقی میشوید. مرکز توجه بودن، به طبیعت شما تبدیل شده و شما آن را درک میکنید. در یک جمع، به آسانی شناخته میشوید؛ شما به شکلی متفاوت از بقیه لباس میپوشید و طوری رفتار میکنید که باعث جلب توجه شود. وقتی وارد جمع جدیدی میشوید؛ همه به شما خیره میشوند و هنگامی که آن محل را ترک میکنید، ناراحت میشوند. اگر در یک مهمانی حضور نداشته باشید، همه تعجب میکنند. برخی افراد به شما حسادت میکنند و برخی دیگر بسیار مشتاق اند که به شما نزدیک شوند.به زبان ساده، شما ذاتا، بسیار جذاب است.
3. همه از شما میترسند
حتی اگر شما نخواهید دیگران را بترسانید؛ اینکار را انجام میدهید. از آن جایی که احساسات و افکار خود را رک بیان میکنید، بارها از غریبهها شنیده اید که دربارهی شما میگویند بسیار عجیب و غریب هستید و بسیاری حتی نمیخواهند در اطراف شما باشند. افرادی که تا به حال با شما قرار ملاقات داشته اند، به شما گفته اند که از ارتباط برقرار کردن با شما میترسند زیرا شما غیرقابل پیشبینی و ناپایدار هستید. پارتنرتان بارها به شما گفتهاست که از ترک کردن شما واهمه دارد؛ زیرا نمیداند عکسالعمل شما چه خواهد بود و پس از اتمام رابطه، هنگامی که او بخواهد با افراد دیگر دیدار کند، شما چه واکنشی نشان خواهید داد. دوستان نزدیکتان همیشه به شما میگویند که اولین بار که شما را ملاقات کردند، از شخصیت شما ترسیده اند و هرگز این فکر را نمیکردند که روزی به یکی از بهترین دوستان شما تبدیل شوند.
2. توسط دیگران به درستی درک نمیشوید
متاسفانه شما با حس تنهایی و اجتماعگریزی، ناآشنا نیستید. و متوجه شده اید که هرگاه عمیقترین احساسات و افکار خود را با دیگران به اشتراک میگذارید، آنها زمان زیادی را صرف میکنند تا کاملا شما را درک کنند و متوجه حرفهایتان شوند. حتی اگر آنها نزدیک ترین دوستانتان باشد، همیشه احساس میکنید خیلی از احساسات درونی شما هیچگاه درک نمیشود، حس تنهایی درونی، رهایتان نمیکند و دوستانتان همیشه با حرفهایتان گیج میشوند. در روابط عاطفی نیز به درستی نمی توانید عمق احساسات و عواطفتان را انتقال دهید و همیشه طرف مقابل را دچار سوتفاهم میکنید. شما همیشه نظرات و ایدههای متفاوتی دربارهی چیزها دارید، به همه چیز به طرز متفاوتی از دیگران نگاه میکنید و به طبع، ارزش متفاوتی برای هر چیز قائل میشوید. به عبارت دیگر، از دیدگاه شما، هر چیزی داستان منحصر به فرد خودش را دارد.
1. از زندگیتان، بهرهی کامل میبرید
اگر شما در رابطهای باشید که به خوبی پیش نمیرود و از آن راضی نیستید، به راحتی از آن خارج میشوید! حتی اگر تنها ماندن برای شما کاملا ناخوشایند باشد. اگر شغلتان را دوست نداشته باشید، آن را ترک میکنید و ابدا به این که چقدر به درامد آن احتیاج دارید، توجه نمیکنید. اگر کسی باعث رنجش شما شود، وانمود نمیکنید که همه چیز خوب است و هیچ اصراری برای کتمان کردن ناراحتیتان ندارید! اگر تصمیم بگیرید کاری را انجام دهید، حتما و به هر قیمتی آن را انجام خواهید داد. شما عقیده دارید که باید از لحظه لحظهی زندگیتان استفادهی بهینه کنید و هیچ لحظهای را هدر نمیدهید. شما علاقه دارید احساساتی را تجربه کنید که دیگران از تجربهی آن میترسند و کارهایی را انجام دهید که برای دیگران بسیار دشوار است و از انجام آن، سر باز میزنند. شما به جاهایی میروید که دیگران جرئت راه رفتن در آن مکانها را ندارند. شما خوب میدانید که زندگی، یک سفر است و تصمیماتی که هر روز میگیرید، تعیین میکنند که به کجا خواهید رفت. هیچگاه برای خود محدودیت قائل نمیشوید؛ و همیشه راهی را پیدا میکنید که محدودیتها را دور بزنید. هیچ چیزی وجود ندارد که بتواند متوفقتان کند و شما همیشه و در هر زمان، راه خود را میروید!