راز انسان های موفق در چیست؟ آنها چطور موفقیت و تحسین دیگران را به دست آوردهاند؟ وقتی صحبت از انسانهای موفق میشود همه شما میدانید که ما از چه کسانی سخن میگوییم. این افراد در نظر شما فوقالعاده هستند، آنها به قلههای موفقیت رسیدهاند و زندگی شادی دارند چون تواناییها و استعدادهای خاصی دارند. اما آیا این مساله واقعیت دارد؟ آیا راز انسانهای موفق در داشتن استعدادها و تواناییهای منحصربه فرد است؟ نمیتوان انکار کرد که برخی افراد به طور ذاتی دارای تواناییهای خاص هستند که این تواناییها در موفقیت آنها نقش داشته است اما بیشتر افراد موفق، نابغه به دنیا نمیآیند. پس راز انسانهای موفق در چیست؟
افراد موفق هم انسانهایی مانند شما هستند که توانستهاند مهارتهای خاصی را در خود توسعه و پرورش دهند، یعنی مهارتهای مربوط به تجارت و صنعت و تواناییهایی مثل هوش عاطفی. اگر باور ندارید در ادامه این مقاله از دیجیرو با ما همراه باشید و پنج راز انسانهای موفق را بهتر بشناسید.
اولین راز انسان های موفق: خودآگاهی
اگر جستجوی مختصری در اینترنت داشته باشید افراد زیادی را خواهید دید که درباره خودآگاهی و شناخت خود، به شما آموزش میدهند. اما میدانید واقعیت چیست؟ هیچ کس نمیتواند خودآگاهی را به شما آموزش دهد، این افراد شاید بتوانند تکنیکهای خاصی را به شما ارائه دهند اما این تنها خود شما هستید که میتوانید به خودآگاهی برسید و شناخت کاملی از خودتان داشته باشید. سعی کنید ابتدا تکنیکهای لازم را در این زمینه فرابگیرید سپس با کنکاش آن چیزی را که واقعا هستید بشناسید. از شناخت عیبها و کاستیهای شخصیت خود نهراسید، به خودتان دروغ نگویید و سعی کنید با شناخت خود و کاستیها و تواناییهایتان، مسیر درست زندگی را پیدا کنید. فراموش نکنید که هیچ کس نمیتواند دقیقا مانند کس دیگری باشد و وقتی شما در موردی ضعف دارید به معنای آن است که توانایی دیگری در شما قویتر است. پس باید آن توانایی را پیدا کرده و روی آن تاکید کنید.
دومین راز افراد موفق: مدیریت شخصی
همان طور که گفتیم خودآگاهی اولین گام برای موفقیت است اما پس از آن چه باید کرد؟ توانایی مدیریت خود، گام بعدی در تحول شخصی است. اگر شما نتوانید خودتان را مدیریت کنید توانایی اداره یک تجارت و یا انجام کار به عنوان یک کارمند، همسر و پدر یا مادر را نیز نخواهید داشت. مدیریت شخصی یکی از شاخههای علم مدیریت است که نیاز به مطالعه و آموزش دارد و شما با تمرین و تمرکز میتوانید در این شاخه مهارتهای لازم را کسب کنید. کتابهای متعددی وجود دارند که مدیریت شخصی را به صورت گام به گام به شما آموزش میدهند. یکی از این کتابها “مدیریت شخصی” اثر پیتر دراکر است که از طریق مشاهده، تمرین و تکرار این مهارت را به خوبی در شما تقویت میکند، این کتاب به فارسی هم ترجمه شده است. البته مطالعه چنین کتابهایی به افزایش دانش شما در زمینه مدیریت شخصی کمک میکند اما برای این که این دانش به بخشی از وجود شما تبدیل شود گاهگاهی باید را زمین بگذارید و چیزهایی را که یاد گرفتهاید در عمل انجام دهید.
سومین راز انسانهای موفق: انگیزه شخصی
داشتن انگیزه، کلید انجام کارها است و قبل از هرچیزی شما باید این انگیزه را در خود به وجود آورید. اگرچه ترفندهای بهرهوری میتوانند محرکی برای انجام کارها باشند اما این ترفندها در اولویت دوم هستند. در گام اول شما باید انگیزههای درونی و ذاتی خود را بیدار کنید، پس از آن دیگر چیزی جلودار شما نخواهد بود. بنجامین پی هاردی، یکی از نویسندگان انگیزشی معروف و مطرح است که درباره محرکهای اجباری و اختیاری مطالبی را بیان کرده است. او میگوید:
محرک اجباری به شما فشار میآورد، خسته کننده است و انرژی شما را تخلیه میکند. علاوه بر این چنین محرکهایی به نیروی پیوسته نیاز دارند که دوام زیادی نخواهد داشت. اما محرکهای اختیاری قدرت بیشتری دارند، آنها شما را به سمت جلو میرانند و شما همزمان با انجام دادن کارها انرژی بیشتری به دست میآورید.
پیدا کردن انگیزه مناسب برای انجام دادن کارها و رسیدن به اهداف، نیاز به تلاش و جستجوی فراوان دارد. افرادی که از هوش عاطفی بالایی برخوردار هستند بهتر از هر کس دیگری میتوانند انگیزههای مناسب را پیدا کنند و انگیزههای نامناسب را کنار بگذارند.
چهارمین راز افراد موفق: همدردی و همذات پنداری
همذات پنداری به معنای درک احساسات و نیازهای دیگران در شرایط مختلف است. ارتباطات کاری و انسانی موفق برپایه همدردی و همذات پنداری بنا شدهاند، همذات پنداری به شما کمک میکند تا به شکلی مناسب با افراد دیگر ارتباط برقرار کنید، حتی افرادی که چندان به شما نزدیک نیستند. مریل استریپ ستاره موفق دنیای سینما میگوید:
بزرگترین هدیه بشریت، داشتن حس همدردی و همذات پنداری است.
حس همذات پنداری میتواند برای هنرمندان، به خصوص نویسندگان یک ابزار حیاتی باشد که آنها را در خلق هنری اصیل و واقعی یاری میکند. اما تنها هنرمندان و نویسندگان نیستند که به این مهارت نیاز دارند، اگر شما میخواهید زندگی شخصی و حرفهای موفقی داشته باشید باید همدردی و همذات پنداری را فرا بگیرید. این مهارت را با خواندن و مطالعه کردن کتابهای مختلف نمیتوان فراگرفت بلکه خود شما باید با به کارگیری هوش احساسی و عاطفی، این حس را در دورن خود تقویت کنید.
پنجمین راز انسانهای موفق: مهارتهای اجتماعی
چه نام آن را جذابیت بگذارید چه کاریزما یا دوست داشتنی بودن، این فاکتور یکی از کلیدیترین فاکتورها در موفقیت است و مهمترین راز انسانهای موفق میتواند همین مهارتهای اجتماعی باشد. سایر افراد ممکن است از این “شانس” انسانهای موفق در به دست آوردن فرصتهای جدید و خوب در زندگی شگفت زده شوند اما شانسی در کار نیست و تنها ارتباطات قوی و توانایی بالای این افراد در برقراری ارتباط است که فرصتهای بهتری را در اختیار آنها قرار میدهد. مهارتهای اجتماعی قوی از اعتماد به نفس ناشی میشود و اعتماد بهنفس نیز از ارتباطات اجتماعی قوی به دست میآید. این یک حلقه است که شما هم میتوانید به آن وارد شوید به شرطی که تلاش کنید و مهارتهای لازم را در خود توسعه دهید.
فرقی نمیکند اگر درونگرا باشید یا برونگرا، شما میتوانید مهارتهای اجتماعی را در خود افزایش دهید. البته این کار برای درونگراها دشوارتر است و باید تلاش بیشتری به خرج دهند تا بتوانند ارتباطات اجتماعی بهتر و گستردهتری داشته باشند. مطالعه کتابهای مربوط به توانایی سخن گفتن و سخنرانی کردن در جمع شاید چیزهایی را به شما بیاموزد اما تا زمانی که خودتان وارد میدان نشوید و اشتباهات خجالت آوری را مرتکب نشوید، نخواهید توانست مهارتهای اجتماعی لازم را بیاموزید.