استیون هاوکینگ نابغه فیزیک و نویسنده کتاب معروف “تاریخچه مختصر زمان” است، کتابی که خیلیها در قفسه کتابخانه منزل خود دارند اما به احتمال زیاد هنوز آن را مطالعه نکردهاند. استیون هاوکینگ در چهاردهم مارس سال 2018 درگذشت، روزی که اتفاقا روز تولد همکار نابغهاش آلبرت انیشتین نیز بود و نشان میداد که او حتی در مرگ نیز از بقیه انسانها آگاهانهتر عمل کرد. اما خدمات استیون هاوکینگ تنها محدود به نوشتن یک کتاب درباره زمان، جهان و … نمیشود بلکه او کارهای بسیار هوشمندانه دیگری هم انجام داد از جمله یکی کردن تئوریهای پراکنده علمی و اثبات کردن آنها و کارهای دیگری که نشان از نبوغ فوق العاده او داشت. اما شخصیت و زندگی استیون هاوکینگ جنبههای دیگری هم دارد که بسیاری از مردم از آن اطلاعی ندارند و ما در این مقاله از دیجی رو به این حقایق ناگفته درباره زندگی استیون هاوکینگ خواهیم پرداخت.
بیماری استیون هاوکینگ در 21 سالگی تشخیص داده شد
پیش از آن که استیون هاوکینگ اکتشافات خود را در زمینه علم فیزیک آغاز کند، به مبارزه طلبیده شد، اما با یک بیماری نادر و غیرقابل درمان. وقتی هاوکینگ 21 ساله بود پزشکان تشخیص دادند که او به بیماری اسکلروز جانبی آمیوتروفیک (موسوم به ALS یا لوگریگ) مبتلا شده است و تنها سه سال دیگر زنده خواهد ماند. اما وقتی او این خبر را شنید و مرگ را نزدیک خود دید تسلیم نشد و پنج و نیم دهه بیش از آن چه که پزشکان تصور میکردند زندگی کرد. اتفاقی که اگرچه پزشکان را مضطرب کرد اما به کشف تئوریهای مهمی در فیزیک منجر شد.
او دوبار ازدواج کرد و صاحب سه فرزند شد
اگرچه تصویری که از استیون هاوکینگ ارائه میشود یک نابغه تنها و منزوی است اما واقعیت این است که او در زندگی شخصی خود از بسیاری از افراد سالم، فعالتر بود. استیون هاوکینگ دوبار ازدواج کرد و صاحب سه فرزند شد، یکی از این سه فرزند، یعنی لوسی هاوکینگ ظاهرا نبوغ پدرش را به ارث برده و به نویسندگی کتابهای علمی مشغول است. او این کتابها را به کمک پدرش و برای کودکان علاقمند به علم تالیف میکند.
او شوهر فوق العادهای برای همسرانش نبود
شاید همه تصور کنند ازدواج با یک نابغه، اتفاق فوق العادهای است، اما زندگی خانوادگی استیون هاوکینگ عالی و بینقص نبود. جین همسر اول او نه تنها هر سه فرزندش را به تنهایی بزرگ کرد بلکه مجبور بود از استیون نیز مراقبت کند. همان طور که گفتیم پزشکان پیش بینی کرده بودند استیون بیش از سه سال زنده نخواهد ماند، اما شکست دادن این پیش بینی کار سادهای نبود و با بارها عمل جراحی و مراقبت سخت میسر شد، مراقبتی که تنها با تلاش جین، ممکن بود. جین در مصاحبهای با تلگراف از دشواریهای بیماری استیون و بدتر شدن شرایط فیزیکی او سخن گفت و بیان کرد: “استیون در اوایل دوران بیماریاش به من گفت وقتی مشکل جسمی وجود دارد دیگر وقت مشکل و بیماری روحی نیست، من این جمله را همیشه آویزه گوشم کردم اما گاهی اوقات شرایط از نظر جسمی و روحی چنان سخت میشد که دلم میخواست خودم را به رودخانه بیندازم که البته به خاطر فرزندانم از این کار منصرف میشدم.”
با وجود ازخودگذشتگیهای جین، استیون روز به روز از وی فاصله میگرفت و زمانی که به عنوان یک چهره مشهور جهانی مطرح شد، همسر و فرزندانش به پاورقیهای بیاهمیتی در زندگی او تبدیل شدند. تا این که استیون هاوکینگ بالاخره همسرش را رها کرد و با یکی از پرستارانش ازدواج کرد. خوشبختانه جین دیگر به دنبال خودکشی نبود اما اعتراف کرد که همچنان استیون را دوست دارد، عشق واقعی یا سندروم استکهلم؟ کسی نمیداند. البته همسر دوم او نیز از زندگیاش چندان راضی نبود و این ازدواج هم در نهایت به طلاق منجر شد.
او هر زمان که فرصت پیدا میکرد به دیدن کودکان معلول میرفت
حتما بارها دیدهاید که سلبریتیها و چهرههای معروف لباسهای ابرقهرمانها را میپوشند و به بیمارستانها میروند تا کودکان بیمار را خوشحال کنند، کار بسیار انسان دوستانهای که هم برای روحیه دادن به کودکان و هم برای موقعیت اجتماعی این سلبریتیها بسیار مفید است. استیون هاوکینگ هم بارها به نقاط مختلف جهان سفر کرد تا کودکان معلول را در بیمارستانها ملاقات کند و به آنها نشان دهد که با وجود معلولیت هم میتوان کارهای بزرگی انجام داد. البته این تنها کار مثبتی نبود که او برای افراد معلول انجام داد، تلاش برای حق مرگ خودخواسته، جمع آوری پول برای فعالیتهای خیرخواهانه، مشارکت در چالش سطل آب یخ و حتی مشارکت در پارالمپیک از جمله کارهای انسان دوستانه استیون هاوکینگ بود. البته در این میان ملاقات کودکان معلول همیشه در صدر کارهای مثبت او قرار میگیرد، ملاقات با ابرقهرمانی که معلول است و نمیتواند حرکت کند حتما برای کودکان ناتوان روحیه بخش و امیدوار کننده خواهد بود.
استیون هاوکینگ عاشق سوپرمن و لوییس لین بود
استیون هاوکینگ زمانی گفته بود که آرزو دارد قدرتهای سوپرمن را داشته باشد. همچنین اعتراف کرده بود که در جوانی علاقه خاصی به لویس لین معشوقه سوپرمن داشته است. واقعیت این است که تصور کردن استیون هاوکینگ به عنوان سوپرمن کار دشواری نیست چون او میتوانست مانند سوپرمن ابعاد واقعی جهان را مشاهده کند و جهان را پیش از انفجار بزرگ به خاطر آورد.
او دوست داشت به عنوان نقش منفی در فیلمهای جیمز باند ظاهر شود
حال که صحبت از ابرقهرمانها شد جالب است بدانید که استیون هاوکینگ دوست داشت در یک نقش منفی خاص ظاهر شود، زمانی که Wired UK در توصیف یکی از نقشهای منفی فیلمهای جیمز باند گفته بود که این نقش شباهت خاصی با ظاهر و شرایط او دارد. هاوکینگ خود شرح داده بود که این نقش منفی برای او ایدهآل خواهد بود چون ترکیب صندلی چرخ دار و صدای کامپیوتری کاملا با این نقش هماهنگی دارد. البته هاوکینگ در چندین اپیزود از سریالهای تلویزیونی حضور داشت و حضور او در یک فیلم سینمایی هم چندان دور از ذهن نبود.
استیون هاوکینگ با استفاده از عضله گونهاش صحبت میکرد
بیماری استیون کینگ باعث فلج شدن تمام قسمتهای بدن او شد و شاید تعجب کنید که در این شرایط او چطور میتوانست با دیگران ارتباط برقرار کند. او از طریق حرکت دادن عضله گونهاش که به یک دستگاه تکنولوژی پیشرفته ارتباطی موسوم به Swiftkey متصل شده بود این کار را انجام میداد. در واقع یک فرستنده لیزر در عینک او وجود داشت که حروف الفبا را به ترتیب به وی نشان میداد، وقتی حرف مورد نظر هاوکینگ نمایش داده میشد او عضله گونهاش را منقبض میکرد تا حرف مورد نظر ثبت شود و برای حرف بعدی همین فرآیند تکرار میشد. او به این طریق توانست چندین کتاب تالیف کند و وبلاگ خود را که از نظر پربار بودن، کم از کتابهایش نداشت مرتب به روزرسانی کند. اما دستگاهی که هاوکینگ با کمک آن صحبت میکرد ابداع شوهر اول همسر دوم وی بود و او با دزدیدن همسر این مخترع از وی قدردانی کرد!
او در دو آلبوم از گروه پینک فلوید حضور پیدا کرد
لقب باهوشترین انسان در تاریخ در کنار نداشتن قدرت حرکت، هر کسی را به یک موجود عجیب تبدیل میکند پس جای تعجبی ندارد که این فرد عجیب با یکی از نبوغ آمیزترین و عجیبترین گروههای موسیقی جهان همکاری داشته باشد، یعنی پینک فلوید. The Division Bell و Endless River دو آلبوم پینک فلوید بودند که استیون هاوکینگ در تولید آنها به عنوان خواننده (یا بهتر بگوییم گوینده یا رپ کننده آهسته و بدون ریتم) همکاری داشت. حتی این اتفاق هم به اندازه جدایی سید برت از گروه پینک فلوید غیرمنطقی نبود.
او یک ویدئو، ضد چاقی مفرط تهیه کرد
فعالیتهای استیون هاوکینگ تنها محدود به کشف رازهای جهان و همکاری با بهترین گروه موسیقی دنیا نمیشود بلکه او جزو افرادی بود که به شدت از چاقی مفرط بیزار بود و برای آگاهی دادن به مردم تلاش کرد. او توانایی حرکت نداشت و نمیتوانست درک کند که چرا افراد سالم زحمت حرکت کردن و ورزش کردن به خود نمیدهند. در این ویدئوی یک دقیقهای او میگوید: ”
خوشبختانه راه حل چاقی مفرط ساده است: فعالیت فیزیکی بیشتر و تغییر رژیم غذایی. واقعا قرار نیست موشک هوا کنید.”
او معتقد بود بیگانگان فضایی ما را خواهند کشت
استیون هاوکینگ یک دانشمند نابغه بود و به وجود زندگی خارج از سیاره زمین اعتقاد داشت. البته او به سفینههای فضایی و بیگانگان در میان ما معتقد نبود اما میگفت چیزی آن بیرون در جهان وجود دارد و اگر روزی بیگانگان فضایی پیدا شوند چارهای جز مخفی شدن نخواهیم داشت. او معتقد بود تماس داشتن با بیگانگان فضایی هم ممکن است خطرناک باشد، مثل فاتحان اروپایی که پس از کشف قارههای جدید، خود را مالک آن میدانستند و با این مالکیت، باعث نابودی سرزمینها و مردمان آنها شدند. در واقع هاوکینگ معتقد بود ورود فضاییها به زمین بیشتر شبیه به فیلم “روز استقلال” خواهد بود تا E.T.
نمی دونم این مطلب را خودتان نوشتید یا از منبعی برداشتین ولی بعضی جزئیات صحیح نیست و دچار تحریف شده.
در واقع جین به دلیل بیماری هاوکینگ و شرایط سخت زندگی دچار افسردگی میشه. بعد از مدتی جین با موسیقی دانی به نام جاناتان جونز ارتباط دوستی برقرار میکنه که معلم فرزندانش بوده.
هاوکینگ که از افسرده شدن همسرش اندوهگین بوده و نمیخواسته که جین دچار ناراحتی باشه بعد از اطلاع از رابطه جین با جونز به جونز اجازه میده که وارد خونه اش بشه!
و بعد از این موضوع هاوکینگ سعی میکنه کم کم از زندگی جین فاصله بگیره تا جین بتونه با جونز ازدواج کنه.
وقتی شرایط مهیا میشه و وابستگی عاطفیشون کم میشه هاوکینگ جدا میشه و با پرستارش ازدواج میکنه.
و چون جین متوجه این مطلب و از خودگذشتگی هاوکینگ شده بوده تا آخر عمرش دوسش داشته!
ازدواج دومش هم به دلیل تشدید بیماری و عدم شرایط نگهداری هاوکینگ به تنهایی و به اجبار اتفاق میفته و مربوط به مسائل اخلاقی نبوده. در واقع هاوکینگ تبدیل به یک جسم ثابت شده بود و کاری نمتونسته انجام بده که بخواد موجب طلاق دوم بشه و تنها به دلیل شرایط بیماری طلاق صورت میگیره.
شما با تحریف زندگی یک فرد کار بسیار بدی می کنید.
این منبع رو هم بهتره مطالعه کنید:
https://www.trt.net.tr/persian/khbr-hnrmndn/2018/03/16/dstn-zndgy-shqnh-w-twfny-stfn-hwkhyng-931425
منبع در پایین مطلب قرار گرفته.
آقای آرمین ممنون از شما که توضیحات کامل بیان کردید که ذهن افرادی که اطلاع درستی ندارند رو باز کردید .
و ذهنیت خواننده های این مطلب رو نسبت به زندگی شخصی دکتر هاوکینگ را خراب نکردید .
درسته
ممنونم که حقیقت رو نوشتید چون من با مطالعه این مطالب دلم گرفت که یه ادم بزرگ چرا مشکل اخلاقی داشته و با خوندن مطلبی که شما گذاشتین خوشحال شدم چون همیشه استیون هوکینگ رو دوست داشتم ودلم نمیخواست تو ذهنم خراب بشه
هافکینگ در اصل خدا را به همه شناساند او گفت خدا همان نیروی جاذبه ای است که قابل دیدن نیست همان حرفی که خداوند در قرآن فرمود لن ترانی ولی او تحت تاثیر غرور علمی خود قرار گرفت وگفت من آن جاذبه را خدا نمی دانم شما می توانید خدا بنامید.
اتفاقا هاوکینگ به خدا اعتقاد نداشت و بارها این موضوع رو علنی بیان کرده بود.
هاوکینگ به خدا اعتقاد نداشته.
منم فیلم زندگیشو دیدم، حس میکنم این متن شما متن خوبی نیست. لطفا بیشتر مطالعه کنین و هرجا ایراد داره رو درست کنین. مخصوصا اونجایی که درباره ازدواج ها صحبت کردین.
قطعا ویقینا ما فقط یک خالق داریم ونمیشه خدارا فهمید چون خارج از فهم ودرک است.
شما اگه حقیقتا دنبال رو علم باشید متوجه میشید که تنها چیزی کا قطعیت داره اینه که هیچ چیزی قطعیت نداره !