زنان در هر دوره نقش به سزایی در شکلگیری تاریخ سرزمینشان داشتهاند. در این میان جنگجویان زن تاریخ بیش از هر فرد دیگر توانستهاند خود را به مردان اثبات کنند. مطالعه سرگذشت بزرگترین جنگجویان زن دوران باستان نیز مصداق این ادعاست و همواره پیرامون زنان سرنوشتساز و به نام تاریخ بشریت، افسانههایی ساخته شده است. با دیجی رو همراه شوید تا به صورت مختصر سرگذشت تعدادی از بانوان جنگجوی سرزمینهای مختلف را مرور کنیم.
1. گریس اومالی
گریس اومالی، زن ایرلندی است که در قرن شانزدهم در یک خانواده دریانورد به دنیا آمد. گریس اجازه نداشت با پدرش سوار کشتی شود زیرا مادرش معتقد بود که این کار برای یک زن مناسب نیست و موهای بلند گریس در کشتی ژولیده میشوند. پس از مدتی گریس از قوانین مادرش سرپیچی و پدرش را در سفرهای دریایی همراهی کرد. وی با حمایت مالی دو همسرش توانست حرفه دریانوردی را دنبال کند. او با حمله به سواحل غربی اسکاتلند و ایرلند و زیر پا گذاشتن قوانین کشور انگلیس در بین مردم شناخته شد. مردم در آن زمان معتقد بودند گریس به حدی توانایی و شجاعت دارد که در عرشه کشتی به دنیا آمده و یک روز بعد در همان کشتی در مقابل دزدان دریایی ایستاد و جنگید!
معروفترین ملاقات او با ملکه الیزابت اول بود. گریس در ملاقات با ملکه از ایشان خواست تا زمانی که کشورش با دشمنان انگلیس میجنگد و مخالف است، اجازه ادامه کار داشته باشد.
2. رانی جانسی
رانی جانسی، ملکه هندی قرن 19، در سن چهار سالگی مادر خود را از دست داد. وی با رهبر ایالت جانسی در شمال هند ازدواج و پس از مرگ فرزندش، آناند رائو را به عنوان وارث خود انتخاب نمود. جانسی پس از مرگ همسرش، رهبری شهر را به عهده گرفت و در برابر انگلیسیها مقاومت کرد. وی در سن 22 سالگی، سال 1858، علیه انگلیسیها به پا خاست.
پس از یک سال جنگ و ایستادگی در قلمرو جانسی، سرانجام انگلیسیها نیروهای او را شکست دادند. در نهایت خانه جانسی محاصره و وی دستگیر و اعدام شد. با این حال او یکی از چهرههای پیشرو در شورشهای 1857 هند بود و نماد ملی مقاومت علیه استعمار انگلیس در هند به شمار میرود.
3. خواهران ترانگ
خواهران ترانگ، زنان جنگجو و جسور ویتنامی بودند که در نبرد برای اخراج چینیها در نیمه اول قرن اول میلادی حضوری فعال داشتند. کشور ویتنام برای مدت زمان قابل توجهی تحت کنترل چینیها بود، اما هنگامی که سلسله هان در دهه 40 میلادی قدرت را در دست گرفت، ویتنام خود را در شرایط ناامید کنندهای یافت.
در زمان درگیری، شوهر خواهر ترانگ کشته شد و این موضوع باعث شد تا دو خواهر علیه چینیها قیام کنند. آنها با نقشهای زیرکانه، رهبر چین را از ویتنام اخراج و خود را ملکه مشترک یک کشور خود مختار اعلام کردند. با این حال، پایگاه قدرت آنها در مقابل مخالفان خود به خوبی هماهنگ نبود و باعث شکستشان شد. در افسانهها آمده است که این دو خواهر در پایان به جای کشته شدن توسط دشمنانشان، خودکشی کردند.
4. ملکه انزینگا
در اوایل دوران معاصر، بسیاری از کشورهای ساحلی آفریقا مملو از تاجران برده شده بودند. انزینگا در سال 1624، به عنوان نایب السلطنه آنگولای امروزی معرفی شد. وی پس از به دست آوردن تاج و تخت، با چالشها و مشکلات زیادی رو به رو گردید. انزینگا برای پیروزی بر دشمنان خود، با پرتغالیها متحد و این امر منجر به خاتمه یافتن تجارت برده و کاتولیک شدن انزینگا شد.
چندی بعد، وی به جای پرتغال با هلند متحد گردید و مبارزه برای آزادی کشورش را ادامه داد. زمانی که او مجبور به فرار از آنگولا شد، با استفاده از بردگان فراری، کشور دیگری به نام ماتامبا را ایجاد کرد.
5. ملکه بودیکا
رومیها در قرن اول میلادی، با وجود مخالفت شدید انگلیسیها، به بریتانیا حمله کردند. یکی از مکانهایی که مورد حمله رومیها قرار گرفت، قبیله آیسینی در شرق انگلیس بود. ملکه بودیکا پس از درگذشت همسرش، حاکم قبیله آیسینی شد. وی پس از تلاش برای برقراری صلح با رومیها، مقاومت سرسختانهای در برابرشان نشان داد. با این حال تا سال 60 میلادی، رومیها تمام سرزمینهای بودیکا را تصرف کردند، دخترانش را کشتند و رهبری انقلابیون را از او گرفتند.
بوديكا در برابر مهاجمان روم مقاومت زیادی نشان داد و هزاران نفر را ترغيب كرد تا با او همراه شوند. گفته میشود وی در یک نبرد تنها 70 هزار نفر را کشت. سرانجام در سال 61 میلادی، پائولینوس (نماینده بریتانیا) شورش انقلابیون را مهار کرد و به آن خاتمه داد.
6. ماویا
ماویا، ملکه گروهی از قبایل مهاجر در جنوب سوریه بود. در اواخر قرن چهارم میلادی، والنس (امپراطور روم) برای جنگیدن با دشمنانش در غرب اروپا به نیروهای بیشتری احتیاج داشت. به همین دلیل از شرق درخواست کمک و اعزام نیرو کرد. ماویا که پس از مرگ شوهرش قدرت را به دست گرفته بود، به جای تامین نیرو برای روم، به آنها حمله کرد. وی شهرهای زیادی از روم را فتح کرد و تحت کنترل خود درآورد و سعی کرد تا رومیها را از مناطق شرقی مانند مصر بیرون کند.
سرانجام پس از مدتی والیا با والنس صلح کرد و به رومیان در جنگ آدریانوپل کمک نمود. او حتی دختر خود را به عقد یک رومی در آورد ولی با این حال این صلح پایدار نبود و از بین رفت.
7. ملکه زنوبیا
زنوبیا، ملکه پالمیرا در سوریه کنونی در اواخر قرن سوم میلادی علیه روم قیام کرد. او در ابتدا به عنوان همسر اودیناتوس به قدرت رسید. وی پس از مرگ همسر و فرزند بزرگش به پادشاهی پالمیرا منصوب شد.
در حالی که امپراطوری روم درگیر مشکلات زیادی بود، ملکه زنوبیا در سال 269 بخشهایی از سوریه و مصر را فتح کرد و خود را از تابعیت روم رها ساخت. سرانجام امپراطوری روم، زنوبیا را شکست داد و در حالی که با فرزندش فرار میکرد، او را اسیر کردند و به عنوان غنیمت جنگی به روم منتقل کردند.
8. آرتمیس یکم
اکثر مردم جهان، خشایارشا را با حمله به یونان میشناسند، ولی واقعیت کمتر دیده شده در این جنگ، نقش شریک اصلی خشایارشا، آرتمیس یکم است. آرتمیس یکم، ملکه کاریا از آسیای صغیر بود که فرماندهی نیروهای دریایی در لشکرکشی خشایارشا به یونان را بر عهده داشت. در این میان وی توسط یونانیان به دام افتاد ولی توانست با زیرکی فرار کند. پس از نبرد، او به عنوان یکی از بزرگترین مشاوران خشایارشا منصوب شد.
9. ملکه تومیریس
کوروش کبیر به عنوان یک حاکم خارقالعاده باستانی در پارس شناخته میشود. وی در طول حکومتش با مخالفت ملکه تومیریس از قوم ماساژتها در آسیای میانه مواجه شد. در سال 529، کوروش کوشید تا به این قوم عشایر پیروز شود و بهترین راه را ازدواج با ملکه تومیریس دانست. ولی ملکه با وی مخالفت کرد، سپس کوروش با یک استراتژی زیرکانه آنها را شکست داد. وی فرزند ملکه را کشت و برخی معتقدند ملکه برای گرفتن انتقام از کوروش به آنها حمله نمود و در نهایت توانست کوروش را به قتل برساند (در خصوص چگونگی مرگ کوروش کبیر روایتهای زیادی وجود دارد و این تنها یکی از آنها است).
خیلی عالی بود.ممنون