نوروز یعنی تولد زمین، رستاخیز طبیعت و شروع رویش سبزینهها و این همان اعجاز آفرینش است که جهان مرده دوباره حیات مییابد.
سال 1394 با تمام فراز و نشیبهایش گذشت، در این روز ها که دیجی رو نیز در حال قدم گذاشتن به یک سالگی است، امیدواریم توانسته باشیم که خدمتی هرچند کوچک به دنیا کرده باشیم. امید میرود در سال جدید با تلاش بیشتر و به بهترین شکل ممکن و همچنین با ایده های جدید در خدمت کاربران ارجمند باشیم. تولد دوباره طبیعت بر شما مبارک باد.
در این مجال و به مناسبت این تحول عظیم طبیعت بر آن شدیم تا از دنیای تکنولوژی فاصله بگیریم و در آغوش پر از سخاوت و مهربانی بهار خستگی یک ساله را از تن بدر کرده و سال 1395 را با روحیهای مضاعف آغاز کنیم. در ادامه با ما همراه باشید.
نوروز اولین روز سال خورشیدی ایرانی برابر با اول فروردین ماه و جشن آغاز سال نوی و یکی از کهنترین جشنهای به جا مانده از دوران ایران باستان میباشد.
نوروز در ایران و افغانستان آغاز سال نو محسوب میشود و در برخی دیگر از کشورها یعنی تاجیکستان، روسیه، قرقیزستان، قزاقستان، سوریه، کردستان، گرجستان، جمهوری آذربایجان، آلبانی، چین، تاجیکستان، ترکیه، ترکمنستان، هند، پاکستان و ازبکستان تعطیل رسمی بوده و مردمان این کشورها جشن عید را برپا میدارند.
جشن سال نو با مراسم چهارشنبهسوری شروع میشود. بعد از جشن چهارشنبه سوری در آخرین پنجشنبه سال مردم به دیدار اهل قبور میروند و یاد رفتگان از دنیا را گرامی میدارند.
نوروز در تاریخ
هنوز منشأ و زمان پیدایش نوروز، به درستی مشخص نیست. برخی آغاز نوروز را به بابلیان نسبت میدهند. بر طبق روایتها، رواج نوروز در ایران باستان به سال ۵۳۸ (قبل از میلاد) یعنی زمان حمله کوروش بزرگ به بابل باز میگردد. همچنین بعضی افراد، از زرتشت بهعنوان بنیانگذار نوروز نام بردهاند.
در روایتهای اسطوره ای آمده که نوروز روز پیروزی بزرگ جمشید بر دیوان است که نماد پلیدیهایی چون سرما، تاریکی، جهالت و خشونت بودند.
کوروش بزرگ، نوروز را در سال ۵۳۸ (قبل از میلاد)، جشن ملی اعلام نمود.
در دوران ساسانیان، ۲۵ روز پیش از آغاز بهار، در دوازده ستون که از خشت خام برپا میشد، انواع حبوبات و غلات (برنج، گندم، جو، نخود، ارزن، و لوبیا) را میکاشتند و تا روز شانزدهم فروردین آنها را پابرجا نگه میداشتند. مردم بر این باور بودند که هر کدام از این گیاهان که بارورتر شود، در آن سال محصول بهتری خواهد داد. در این دوران، همچنین متداول بود که در بامداد نوروز، مردم به یکدیگر آب بپاشند. از زمان هرمز اول نیز مرسوم شد که مردم در شب نوروز آتش روشن کنند. همچنین از زمان هرمز دوم، رسم دادن سکه در نوروز بهعنوان عیدی متداول شد.
از نوشتههای باقیمانده از قرن چهارم هجری در بغداد، میتوان پی برد که مردم در روزهای نوروز، لباس نو بر تن میکردهاند، به هم سیب هدیه میدادند، غذاهای ویژه میپختند و زنان نیز عطرهای ویژهٔ نوروزی خریداری میکردند. مسلمانان در این هنگام در کنار نامسلمانان شیره مینوشیدند و بر یکدیگر آب میپاشیدند.
تا قبل از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، ایران تنها کشور جهان بود که نوروز را به عنوان جشن ملی در تقویم خود داشت اما اکنون تعدادی از کشورهای آسیای میانه و افغانستان این جشن را ملی اعلام کردهاند.
بنا به پیشنهاد کشور جمهوری آذربایجان، مجمع عمومی سازمان ملل روز نوروز را با ریشهی ایرانی در تقویم خود جای داد.
در متن به تصویب رسیده در ۴ اسفند ۱۳۸۸ (۲۳ فوریه ۲۰۱۰) توسط مجمع عمومی سازمان ملل، نوروز به عنوان جشنی که در ۲۱ ماه مارس با ریشه ایرانی که قدمتی بیش از ۳ هزار سال دارد و امروزه بیش از ۳۰۰ میلیون نفر آن را جشن میگیرند توصیف شدهاست.
مجمع عمومی سازمان ملل متحد با تصویب قطعنامهای روز ۲۱ مارس برابر با ۱ فروردین را در چارچوب ماده ۴۹ و تحت عنوان فرهنگ صلح به عنوان روز جهانی نوروز به تصویب رسانده و در تقویم خود جای داد، طی این اقدام که برای نخستینبار در تاریخ این سازمان صورت گرفت، نوروز ایرانی بهعنوان یک مناسبت بینالمللی به رسمیت شناخته شد.
آیینهای نوروز
در بسیاری از نقاط ایران، جمهوری آذربایجان و برخی از نقاط افغانستان، سفره هفتسین پهن میشود. در این سفره، هفت چیز قرار میگیرد که با حرف س آغاز شده باشد؛ مثل سیر، سنجد، سمنو، سیب و… به هفتسینی که چیده میشود معانی خاصی نسبت دادهاند. مثلاً سیب را نماد زیبایی و تندرستی، سنجد را نماد عشق و محبت، و سکه را رزق و روزی گفتهاند. سفره نوروز از زمانهای کهن بوده اما به این صورت بودهاست که سفرهای را پهن میکردند و در بشقابهای سفالی و یا فلزی، انواع آجیلهای خشکشده مانند توت خشک، برگه خشک شده زردآلو و هلو و پختیک (پخته شده و خشک شده لبو) و عسل و سرشیر خشک شده، کلوچه، گعگ (کیک) قطاب و نان سرموکی و… میگذاشتند؛ تخم مرغ رنگشده از اجزای اصلی این سفرهها بود. در این سفره، بعضی چیزها فقط جنبه زیبایی و نمادین داشت مانند تخم مرغ و آیینه؛ ولی سایر چیزها برای خوردن و پذیرایی میهمانان بوده است و هر زمان که تمام میشد بلافاصله صاحبخانه ظروف را دوباره برای میهمانان جدید پر میکرد.
اما اینکه هفت چیز با نام سین باشد، پدیده جدیدی است و مستندات تاریخی ندارد. البته سفره نوروزی همواره دارای سمبل و نمادها بوده است اما به نظر میرسد گذاشتن هفت جزء آغازشونده با حرف سین در سفرهٔ نوروزی پدیدهای است که روایتهای آن بیشتر از اواخر دوره قاجار رایج شده و پیشینهٔ تاریخی ندارد و توسط رسانهها فراگیر شدهاست. یکی از ضروریات عیدنوروز لباس نو و حمام رفتن بوده است، مردان و زنان قبل از فرارسیدن نوروز به حمامهای زنانه و یا مردانه میرفتند و شلوغترین روزهای گرمابهها، همان چند روز سال نو بود. در گرمابههای قدیمی که معمولاً با چوب و هیزم در (گرخانه)Gor Khaneh یا (آتش خانه) آب داخل خزانه را که بر روی دیگهای بزرگ قرار داشتند گرم میکرد، حمامیها لازم بوده که یک ذخیرهٔ ویژه چوب و هیزم را برای روزهای نوروز ذخیره کنند.
در قرون گذشته بسیاری از خانوادهها سالی فقط یکبار میتوانستند پلو بخورند و آن هم شب نوروز بود. شب نوروز، همه مردم و یا اکثراً پلو یا چلو خورشت میخوردند. از این پلو نوروزی برای فقرا، سلمانی (آرایشگر) و حمامی (مسئول آتش حمام) و برای کدخدای و روحانی (معلم سنتی) محل پیشکش میبردند؛ و آنها با حجم زیادی از پلو روبرو بودند و ناچار بودند آنها را خشک کرده و در آینده استفاده کنند.
پهن کردن سفرهی نوروزی در ایران آداب و رسوم خاصی دارد و روی سفره اجزای دیگری بهویژه آینه، شمع، و آب نیز حضور دارند. از دیگر اجزای سفرهی امروزی میشود از ماهی و تخم مرغ رنگشده یاد کرد.
در کابل و شهرهای شمالی افغانستان، سفره هفت میوه متداول است. در این سفره، هفت میوه قرار میگیرد، از جمله؛ کشمش سبز و سرخ، چارمغز، بادام، پسته، زردآلو و سنجد. چیدن سفرهای مشابه با استفاده از میوه خشک شده، در بین شیعیان پاکستان هم مرسوم است.
علاوه بر این، سفره هفت شین در میان زرتشتیان، و سفره هفت میم در برخی نقاط واقع در استان فارس در ایران متداول است. در جمهوری آذربایجان، عدد هفت اهمیتی ندارد و بر روی سفرههای نوروزی خود، آجیل قرار میدهند.