با توجه به نرخ بالای طلاق در کشورها، اغلب روابط به جدایی ختم شده و آمار نشان می‌دهد که 40 درصد از روابط عاشقانه و عاطفی در عرض 3 سال به پایان می‌رسد. اگر شما کنجکاو هستید که چرا بیشتر روابط شکست می‌خورند و در این فکر هستید که چه کاری می‌توانید برای جلوگیری از شکست و حفظ رابطه عاطفی‌تان انجام دهید؛ با دیجی‌رو همراه باشید. مهمتر از همه، شما یاد خواهید گرفت که چگونه مراحل مختلف روابط را مدیریت کنید تا بتوانید آرامش را در رابطه حفظ کنید.
مرحله اول: جاذبه اولیه
این مرحله، هیجان انگیزترین بخش یک رابطه عاشقانه است؛ به طور کلی فوران عشق و احساسات را به طور خاص در ابتدای روابط عاشقانه حس می‌کنید. همه چیز در چشم شما زیباتر از حالت طبیعی جلوه می‌کند، برتری‌های طرف مقابلتان را بسیار پر رنگ‌تر می‌بینید و در حالت شدیدتر فقط خوبی‌های او به چشم‌تان می‌آید.
در این مرحله، شما طوری به این فرد جذب می‌شوید که برای او هر کاری انجام می‌دهید. تمرکز شما فقط بر ویژگی‌های مثبت او است و با این نگرش به دنبال یک آینده درخشان با فرد مورد نظر هستید. هورمون‌ها در بالاترین سطح خود قرار دارند و پیک‌های شادی را آزاد می‌کنند. تا زمانی که واقعیت پس از اندکی روزمرگی و فروکش کردن احساسات، نمایان می‌شود.
چالش روابط: عدم پیروی از مرزهای شخصی
هنگامی که شما از نظر عاطفی هیجان زده می‌شوید، مغز شما به طور ممتد دوپامین و اکسیتوسین تولید می‌کند. این چیزی است که منجر به غلیان احساسات و عواطف می‌شود.
متأسفانه این سطح بالای هورمون‌ها و احساس خوشبختی و خرسندی ناشی از آن، تضمین کننده طول عمر رابطه شما نیست. زیرا مغز هر فرد دارای یک مکانیسم محافظتی است که احتیاج به درک امنیت از شرایط محیطی دارد. همان طور که ما طی مراحل مختلف یک رابطه پیشرفت می کنیم، احساس امنیت در زمان‌های مختلف از جانب خودمان و یا از طرف مقابل‌مان ممکن است به خطر بیافتد.
شایع‌ترین اشتباه در مرحله اول رابطه، عدم اهمیت به حد و مرزهای شخصی‌تان است. این مسئله شامل اخلاق و ارزش‌های شما می‌شود و همچنین نکات ریز شخصیتی و حساسیت‌هایتان را در بر می‌گیرد. هنگامی که شما در نخستین روزهای ارتباط، به فرد جدیدی جذب می‌شوید، مرزهای شخصی شما کم اهمیت‌تر از همیشه برایتان جلوه می‌کند. سعی می‌کنید با سبک زندگی شخص جدید هماهنگ شوید و رعایت کردن چارچوب‌های شخصیتی او برایتان ملاک می‌شود. این مسئله می‌تواند منجر به از دست دادن عزت نفس و اعتماد به نفستان شود. همچنین جذابیت شما را تحت تاثیر قرار می‌دهد و از میزان آن می‌کاهد، چرا که شما شروع به از دست دادن معیارهایی می‌کنید که شخصیت‌تان را توصیف می‌کنند.
به عنوان مثال، اگر یک طرف رابطه به علت مشکلات جسمی که پیش از این با آن درگیر بوده است اطلاعات خوبی درباره سلامتی، غذاهای سالم و اصلاح عادات غذایی غلط داشته باشد؛ همین طور دیگری معتقد به سالم خوری باشد و به طور کلی به تایید عادات غذایی فرد مقابل بپردازد، انتظارات خاصی در رابطه بوجود خواهد آمد. پس از شروع رابطه و فروکش کردن احساسات اولیه، موقعیت‌هایی پیش می‌آید که یکی از دو طرف رابطه علی رغم میل باطنی خود، برای اثبات خود به فرد مقابل و تنها برای نشان دادن یک تفاهم ساختگی، مجبور می‌شود غذاهایی را انتخاب کند که انتخاب واقعی او نیستند.
چگونه رابطه را در مرحله ابتدایی حفظ کنید؟
اولین مرحله از رابطه زمانی است که شما پارامترهای خود را به شریک زندگی خود تفهیم می‌کنید تا بتواند انتظارات واقع بینانه خود را نسبت به شما تنظیم کند.
در اوایل رابطه مهم نیست که چگونه ارتباط برقرار کنید و یا از چه شیوه و الفاظی برای شناساندن خود به فرد مقابل استفاده کنید. مهم است که ارتباط برقرار کنید، و چگونگی سبک زندگی و ویژگی‌هایتان را صادقانه بیان کنید. بگذارید شخص جدید شما را واضح و بی‌هیچ گونه نقابی بشناسد.
مهم این است که فردیت خود را حفظ کنید. این همان چیزی است که در ابتدا جذابیت ایجاد می‌کند. مرزهای خود را روشن کنید و تصمیم بگیرید که به جای احساسی رفتار کردن، تصمیمات عاقلانه بگیرید.
احترام به تفاوت‌های یکدیگر و تمرکز بر بهترین نسخه از خودتان، موجب حفظ جاذبه در یک رابطه سالم است. موفقیت‌تان در رابطه به این بستگی دارد که چگونه می‌توانید این نکات را در روابط پایدار خود در بلند مدت رعایت کنید.
مرحله دوم: وارد شدن از منظر قدرت
“مبارزه از منظر قدرت” در دنیای روابط عاطفی کاری درست و خوشایند نیست، اما در بیشتر روابط اتفاق می‌افتد. پس از طی کردن مرحله اولیه ، زوج ها آرام می‌شوند و شروع می‌کنند که نگاه دینامیک و واقعی خود را نسبت به یکدیگر داشته باشند.
در این مرحله بسیاری از زوج‌ها سعی می‌کنند یکدیگر را تغییر دهند تا بتوانند نیازها و خواسته‌های خود را برآورده سازند. اگر شما تا به حال در این شرایط قرار گرفته باشید احتمالا می‌دانید که ما از چه چیز صحبت می‌کنیم و در این وضعیت زوج‌ها چه فشاری به هم وارد می‌کنند. با این حال، اغلب افراد خواه ناخواه به گونه‌ای این رفتار را بر یکدیگر اعمال می‌کنند.
رابرت گرین در کتاب خود “قوانین طبیعت بشر” ادعا می‌کند که تلاش برای نفوذ به دیگران در واقع طبیعت انسانی است، بنابراین همه می‌خواهند این کار را انجام دهند و به هیچ عنوان تعجب آور نیست.
اگر چه این نوع رفتار به نظر منطقی و غریزی می‌آید، با این حال این چالش، مرحله خطرناکی از یک رابطه محسوب می‌شود.
چالش روابط: عدم وجود هر نوع رفتاری در راه “درست”
بسیاری از مردم سعی می‌کنند شرکای خود را بر اساس لیست ذهنی خود که از روابط ناموفق گذشته و یا معیارهایی که از یک زوج کامل دارند به یک شریک ایده آل یا کامل تبدیل کنند. به همین دلیل است که بسیاری از زوجین در این مرحله از رابطه تصمیم به جدایی می‌گیرند و هرگز به مرحله سوم نمی‌رسند.
واقعیت این است که بسیاری از زوج‌ها در نهایت از تلاش برای ارتباط با یکدیگر سست می‌شوند. آنها ابتدا بر ویژگی‌های مثبت شریک خود متمرکز می‌شوند ولی با گذشت زمان شروع می‌کنند ویژگی‌های منفی فرد مقابل را نیز ببینند. این کار منجر به تجربه احساس یاس و دل سردی می‌شود. همین دلیلی است برای این که روابط به شکست بیانجامد.
در مرحله دوم از رابطه (مرحله مبارزه از منظر قدرت)، هر دو طرف احساس می‌کنند احتیاج دارند که بیشتر شنیده و درک شوند. اما این گونه نیازهایشان برآورده نمی‌شود و از طرفی روز به روز به میزان تنش‌ها افزوده می‌شود. چیزی که به نظر می‌رسد یک مسئله کوچک برای یکی از دو طرف رابطه است، می‌تواند به سرعت التهاب پیدا کند و به سادگی از بین نرود. این گونه مسائل درست زمانی اتفاق می‌افتند که اختلافات کوچک و گاه جزئی به وضوح شنیده و درک نشوند که سرانجام منجر به سرزنش و یا نسبت دادن اتهامات دروغین به طرفین می‌شود.
چگونه می‌توان صلح را در مرحله دوم حفظ کرد؟
بسیار مهم است که قادر به کنترل احساسات خود باشید و بر شریک زندگی خود در پیمودن مسیر درست برای ایجاد و حفظ یک رابطه شاد و سالم تأثیر بگذارید.
اگر شریک شما، شما را درک نمی‌کند و یا به نظر می‌رسد بارها و بارها یک اشتباه را مرتکب شده است، شیوه حمایت از او را (همان طور که در مرحله یک رابطه بررسی شد) پیش بگیرید. به جای اینکه تصور کنید که او قابل اعتماد نیست و توجهی به شما و حساسیت‌هایتان ندارد.
احساسات خود را به او ابراز کرده و راجع به همه مسائلتان با او صحبت کنید تا اطمینان حاصل کنید که راه ارتباطی شما به گونه‌ای صادقانه و صریح باز است. این بهترین راه برای درک یکدیگر است و در دراز مدت حلال بسیاری از مشکلات بین شما و فرد مقابلتان خواهد بود.
یک رابطه به دقت و مراقبت زیادی احتیاج دارد. اما اگر هر دوی شما تصمیم به برقراری ارتباط موثر داشته باشید، کار سختی پیش رو نخواهید داشت. این روند، با احترام به ارزش‌های یک دیگر و همکاری با هم به عنوان دو فرد همراه و هم‌‌دل موثر واقع می‌شود نه دو فرد مقابل هم!
مرحله سوم: عشق هارمونیک
پس از گذر از مرحله مبارزه، می توانید با خیال راحت به مرحله سوم یعنی مرحله عشق وارد شوید. این زمانی است که شما در بیشتر وجوه زندگی مشترک خود متوجه شده‌اید که چگونه می‌توانید با یکدیگر طی موضوعات مختلف به توافق برسید و از همراهی هم لذت ببرید.
به عنوان مثال، شما و شریک زندگیتان موافق هستید که یک نفر بیشتر کارهای مربوط به پخت و پز را انجام دهد زیرا او از پخت و پز لذت می‌برد و فرد دیگر به کارهای مربوط به گردگیری و تمیز کاری منزل بپردازد. هر دوی شما موافق هستید که سه یا چهار بار بیرون رفتن در هفته ایده آل است یا توافق می‌کنید که یک شب در هفته شام را بیرون از منزل صرف کنید.
اگر چه این سبک زندگی ممکن است به نظر ایده آل و بی عیب و نقص برسد، اما هنوز هم یک مشکل متداول در این مرحله وجود دارد.
چالش ارتباط: فقدان هیجان
همین طور که رابطه عاشقانه شما رفته رفته به پایداری می‌رسد، روزمرگی شدن آن می‌تواند موجب افت هیجان و خستگی شما شود.
واضح است که عدم هیجان در این مرحله ممکن است منجر به خستگی شود، و این درست زمانی است که برخی افراد به خیانت کردن روی می‌آورند.
چگونه می توان صلح را در مرحله سوم حفظ کرد؟
ما به طور طبیعی از هر چیز جدید و خلاقانه‌ای انگیزه می‌گیریم. به منظور حفظ صلح در صحنه هماهنگی عشق، شما باید ابتکار و نو بودن را همیشه در رابطه برقرار کنید.
به عنوان مثال، شما می‌توانید با هم سفر کنید؛ تجارب جدیدی را ایجاد کنید و خاطره‌های مشترک بسازید. تجارب مشترک، پایه و اساس یک ارتباط عاطفی عمیق است.
رشد همیشگی با یکدیگر، کلید یک رابطه طولانی مدت و شاد است. به عنوان مثال، شرکت در سمینارهای توسعه شخصی، خواندن کتاب و حتی شروع یک کسب و کار با هم می‌تواند کارساز باشد. به این ترتیب، شما هر دو در یک جهت با بسیاری از خاطرات جذاب و سپری کردن روزهای خوب، شروع به پیشرفت می‌کنید.
با این حال، مهم است که نزدیکی خود را حفظ کنید در عین این که هر یک از شما به عنوان شخصی مجزا به پیشرفت فردی خود می‌پردازد. این کار باعث می‌شود که یک بار دیگر تمایلات خود را به رابطه برگردانید و محتویات تازه‌ای برای مکالمه پیدا کنید.
مرحله چهارم: تعهد
پس از طی این دو مرحله، لحظات هارمونیک عاشقی بدون این که تلاش زیادی برای آن انجام دهید، اتفاق می‌افتد. صمیمیت و ارتباط عاطفی نزدیک، خود به خود حس عشق را در هر دو طرف تقویت می‌کند. از این رو، رابطه وارد مرحله چهارم یعنی عشق همراه با تعهد می‌شود.
تعهد داشتن، فقط مربوط به قرار نگذاشتن و نداشتن رابطه فیزیکی با هر فرد دیگری به جز شریک زندگیتان نیست. داشتن تعهد، رابطه را منحصر به فرد می‌کند و این دید مشترک را به هر دو طرف می‌دهد که حتی در صورت وجود کمبود یا ایراداتی در طرف مقابل، به فرد دیگری فکر نکند. تعهد بیش از این که نمود فیزیکی داشته باشد، بار روانی دارد و همچون یک چسب قوی برای حفظ و نگهداری رابطه عمل می‌کند.
این مرحله از رابطه بهتر است با تعلق خاطر داشتن نسبت به یکدیگر، داشتن یک طرح بلند مدت برای ادامه زندگی با هم به عنوان زن و شوهر و توسعه دایره اجتماعی در میان اطرافیان، به طوری که این دو فرد را به عنوان یک زوج بدانند، همراه باشد.
اگر چه رسیدن به این مرحله شگفت انگیز به نظر می‌آید، اغلب موضوعی جدید در این حین مطرح می‌شود!
چالش روابط: اختلافات مالی
در فرهنگ غرب، پول احتمالا عامل شماره یک در رابطه است. در حالی ما با ادب و احترام شروع می‌کنیم و چیزهای مورد اهمیت دیگر را بررسی می‌کنیم تا پس از آن، زمان واقعی برای به تفاهم رسیدن راجع به مسائل مالی برسد. در نتیجه، بسیاری از زوج‌ها از صحبت در مورد پول اجتناب می‌کنند تا زمانی که مشکلی ایجاد شود.
به همین دلیل است که اختلافات مالی اغلب در مرحله چهارم به وجود می‌آیند. بعضی از افراد حتی در این مرحله ازدواج می‌کنند و به دیگر مسائل اهمیت نمی‌دهند. بعضی دیگر نیز به علت اختلافات مالی از ادامه ارتباط سر باز می‌زنند.
ممکن است تعجب کنید که اختلافات مالی در این شرایط یک مشکل محسوب می‌شوند.
بیایید ابتدا نگاهی به سلسله مراتب نیازهای Maslow بیاندازیم. سلسله مراتب نیازهای Maslow به عنوان یک هرم نمایش داده می‌شوند که نیازهای اساسی‌تر بیشتر در پایین این هرم قرار گرفته‌اند که نیازهای فیزیولوژیکی مثل غذا و سرپناه را شامل می‌شود. ردیف دوم نیازهای انسانی مربوط به امنیت، همچون امنیت مالی یا امنیت احساسی را در بر می‌گیرد. و اما ردیف سوم نیازهای انسانی، عشق و تعلق است که از مصادیق آن می‌توان به نیاز به برقراری یک رابطه عاطفی صمیمانه اشاره کرد.
در نتیجه، هنگامی که سطح دوم نیازهای انسانی در معرض خطر باشد، به عنوان مثال امنیت مالی تامین نباشد، به صورت خود به خود بر امنیت احساسی نیز اثر گذاشته و آن را نیز به خطر می‌اندازد. عدم وجود امنیت مالی می تواند اعتماد و امنیت رابطه شما را تضعیف کند و سبب شود یکی از دو طرف احساس کند طرف مقابل به اندازه کافی با او صادق نیست و یا این که تلاشی در راستای تامین امنیت مالی در رابطه نمی‌کند. این به نوبه خود باعث ایجاد احساس تنهایی ناشی از عدم اعتماد می‌شود و به دنبال آن امنیت عاطفی رابطه را تحت شعاع قرار می‌دهد.
در حالی که بسیاری از کارشناسان بر این باورند که دلیل اصلی طلاق، تقریبا در تمامی کشورها مسائل مالی است؛ تحلیل‌های دقیق‌تر نشان می‌دهند آسیب‌های ناشی از عدم وجود امنیت مالی به مراتب تاثیر بیشتری دارند و از علل اصلی دور شدن زوجین از یک دیگر و سرانجام پایان یافتن رابطه آنها محسوب می‌شوند. اگرچه به نظر نمی‌رسد؛ اما اثراتی که مسائل مالی بر روابط می‌گذارد، از رایج ترین عواقب احساسی است که گاها پس لرزه‌‌های آن غیر قابل کنترل می‌شود.
چگونه صلح را در مرحله چهارم حفظ کنید؟
در همان نخستین روزهای آشنایی اطمینان حاصل کنید که شما و شریک زندگیتان در مسائل مالی اعم از سطح درآمد، نوع خرج کردن، دغدغه‌های مالی و نوع پس‌انداز تفاهم حداکثری دارید. کاملا صادقانه و بدون رودربایستی در این باره با یک دیگر صحبت کنید و از مطرح کردن آن خجالت نکشید. بدانید که با این کار، بعدها نه تنها مسائل مالی برایتان جزو چالش‌های لاینحل نخواهد بود، بلکه از تفاهم و تلاش دو طرفه برای زندگی مشترکتان لذت خواهید برد.
در بسیاری از روابط یک طرف مایل به پس‌انداز کردن مبلغ زیادی از درآمد خود می‌باشد در حالی که برای طرف مقابل پس‌انداز کردن کاری بیهوده تلقی می‌شود و ترجیح می‌دهد با همه پولی که به دست می‌آورد به تفریحات لاکچری بپردازد. در صورتی که هر کدام از این افراد دیدگاه مالی خود را در اوایل رابطه مطرح نکند، هر دو طرف با چالش بزرگی مواجه خواهند شد که ممکن است ادامه رابطه را به خطر بیاندازد.
بنابراین، یک زن و شوهر باید در مورد تفکرات خود به شیوه ای واضح صحبت کنند و راه حلی بیابند که برای هر دو طرف کارایی داشته باشد.
مرحله پنجم: اعتماد کامل
اگر به این مرحله از رابطه عاشقانه رسیده‌اید بسیار سعادت‌مند هستید. در این مرحله هر دو طرف رابطه احساس آرامش، شادی و امنیت کامل دارند. لازمه رسیدن به این قسمت، مدیریت و رفتار درست در همه مراحل قبلی است و شایسته دریافت تبریک است.
در مرحله پنجم، شما به طور کامل به شریک زندگیتان اعتماد دارید. هیچکدام از شما چیزی را از یکدیگر مخفی نمی‌کنید. همه چیز را با هم به اشتراک می‌گذارید و هر دو تمایل دارید که ادامه زندگی را با هم بگذرانید.
اکنون شما تمام وقایع و فراز و نشیب‌های یک رابطه سالم را با هم طی کرده‌اید و پله پله عشق حقیقی را ساخته‌اید.
آیا ممکن است در این مرحله مشکلی به وجود آید؟ پاسخ مثبت است!
چالش روابط: اکنون که رابطه شما عمیق شده است به راحتی می‌توانید تصمیم‌ها و رفتارهای یکدیگر را پیش بینی کنید. در این مرحله ممکن است همه رفتارهای طرف مقابلتان برایتان قابل حدس باشد و رفته رفته دیگر تازگی و فضای رمانتیک رابطه، جای خود را به یک سری رویدادهای خسته کننده و تکراری بدهد.
این قسمت از رابطه زمانی اتفاق می‌افتد که اغلب افراد به طور کلی آرامش را در رابطه حس می‌کنند و احساس رضایت از همسرشان را ابراز می‌کنند.
در این جا با شناخت دقیقی که از یکدیگر پیدا کرده‌اند، اجابت کردن خواسته‌های یکدیگر به امری روتین و عادی مبدل شده و به نظر می‌رسد قدردانی واقعی از بین رفته است. این مسئله می‌تواند یک یا هر دو طرف را در رابطه کمی بیازارد.
این معضل با این که از یک سو موجب تزریق آرامش به رابطه می‌شود، از سوی دیگر ناخواسته از جذابیت آن می‌کاهد. به همین دلیل برخی از زوج‌ها پس از چندین دهه ازدواج، علت جدایی خود را تکراری شدن رابطه عنوان می‌کنند و ابراز می‌کنند که همه چیز در زندگی‌شان به گونه‌ای خسته کننده و روتین شده است.
چگونه صلح را در مرحله پنج حفظ کنید؟
کلید برقراری رابطه صلح آمیز درازمدت، بازگرداندن آرامش است.
کافی است تصمیم بگیرید که تازگی را به رابطه خود برگردانید. برای این منظور، هدایایی را برای یکدیگر تدارک ببینید و در طول روز پیام‌هایی به شریک زندگیتان بفرستید. شریک زندگی خود را تحسین کنید و نقاط مثبت شخصیتی او را یادآور شوید. پر رنگ کردن و تلاش برای تجدید خاطرات روزهای اول آشنایی‌تان نیز تاثیر به سزایی در این روند دارد.
با موفقیت طی نمودن این پنج مرحله از یک رابطه آسان نیست. اما تا زمانی که این استراتژی‌ها را پیاده کنید و برای حفظ صلح در زندگی مشترکتان همکاری کنید، نتایج تلاش‌هایتان برای ساختن و همچنین ادامه یک زندگی عاشقانه، شما را شگفت‌زده خواهد کرد.
