دیجی رودیجی رو
  • اخبار تکنولوژی
    • اخبار داخلی
    • اخبار تلفن همراه
    • اخبار سخت افزار
    • اخبار اپلیکیشن‌ها
  • آموزش
  • بررسی محصولات
  • راهنمای خرید
  • سرگرمی
    • اخبار بازی
    • معرفی بازی
      • بازی موبایل
      • بازی دسکتاپ
      • بازی کنسول
    • معرفی اپلیکیشن
    • سینما و تلویزیون
  • دیجی فکت
  • دیجی لایف
  • دیجی10
  • مقالات گوناگون
خواندن: دیجی قلم؛ داستان مسافر زمان [قسمت اول]
به اشتراک بگذارید
ورود
اعلان نمایش بیشتر
تغییر اندازه فونتآآ
دیجی رودیجی رو
تغییر اندازه فونتآآ
جستجو
حساب کاربری دارید؟ ورود
دنبال کردن
تمامی حقوق برای رسانه دیجی‌رو محفوظ است. 1403 ©
دیجی رو > دیجی قلم > دیجی قلم؛ داستان مسافر زمان [قسمت اول]
دیجی قلم

دیجی قلم؛ داستان مسافر زمان [قسمت اول]

یزدان مرشدزاده 29 آبان 1395 ساعت 21:30
زمان مطالعه: 8 دقیقه
دیجی قلم ، داستان مسافر زمان ، قسمت اول
اشتراک گذاری
بلیط هواپیما سفرمارکت

مسافر زمان؛ نویسنده: S.M BOWES 

آلبرت انیشتین گفته بود اگر بتوان زمان و فضا را بوسیله ی نیروی جاذبه خم کرد می توان در زمان سفر کرد. من دستگاهی را ساخته ام که می تواند در محیطی از قبل آماده شده این عملیات را انجام دهد. فقط کافی است وارد دستگاه من شوید و چشمان خود را ببندید و سپس بشمارید، یک، دو، …

ناگهان خود را در آینده و یا شاید گذشته بیابید. این به شما بستگی دارد که قبل از وارد شدن به دستگاه من چه زمانی را انتخاب کرده باشید. قبل از این که بخواهم خودم را به شما معرفی کنم بهتر است به این موضوع اشاره کنم که بشر همیشه به دنبال ناشناخته ها بوده و قصد داشته تا هرچیزی که نمی داند را کشف کرده و بشناسد. به همین دلیل چندی پیش من به آینده سفر کردم و دیدم که بشر چگونه خودش را منقرض می کند …

نام من هارلن داویدسون است و اهل ویرجینای غربی هستم. شخصیتی صلح جو و آرام دارم و هیچگاه نمی توانم شاهد جنگ های خونینی باشم که بشر به سبب ذاتش آن ها را بوجود می آورد. شاید به همین دلیل ماشین زمان خودم را اختراع کردم تا برای سوال های زیادی که در ذهنم وجود دارد پاسخی بیابم.

بعد از ناکامی ها و شکست هایی که در راه ساخت ماشین زمان داشته ام در نهایت توانستم دستگاهی شگفت انگیزی را بسازم که می تواند انسان ها را در طول تاریخ به همراه خود به گذشته ببرد و اگر کسی بخواهد بوسیله‌ی آن به آینده سفر کند.

به یاد دارم که پاییز بود و هوا ابری، باران نم نم می بارید و بادی خنک صورتم را نوازش می کرد. به سمت انبار بزرگی که در انتهای حیات خانه قرار داشت می رفتم و تمام وجودم را هیجان فرا گرفته بود. در ذهن تصور می کردم که آیا ماشین زمانم کار خواهد کرد یا نه؟ ممکن است منفجر شود و من بمیرم؟ در حال مرور این افکار بودم که خودم را در مقابل ماشین زمان یافتم. تصمیم خودم را گرفته بودم و در را باز کردم و وارد دستگاه شدم. بر روی صندلی نشستم و محکم در را بستم. کمی ترس به سراغم آمده بود ولی به قدری هیجان زده بودم که جایی برای ترسیدن وجود نداشت. شروع کردم به فشردن دکمه های رنگی که هر کدام وظیفه ای بر عهده داشتند. اول اتفاقی رخ نداد و کمی دلسرد شدم ولی ناگهان در مقابل خود نوری را دیدم که به شدت سفید بود و از ناکجا آباد به سمت من می آمد.

نفسم در سینه حبس شده بود و این جا بود که برای اولین بار معنی ترس را کاملا درک کردم.

هر لحظه به شدت نور افزوده می شد تا جایی که تنها می توانستم اعداد و ارقام روی نمایشگر را ببینم که در حال افزایش بودند. وظیفه ی این نمایشگر این بود تا سال هایی که در حال گذر از آن ها بودم را نشان دهد. 2025، 2030، 2040 و …

سعی کردم تا دکمه ی قرمز رنگ را فشار دهم تا در یکی از همین سال ها توقف کنم و ناگهان با تکانی شدید در 12 ژانویه سال 2057 متوقف شدم. دیگر خبری از نور نبود و گویی هنوز درون دستگاه در همان انباری چوبی و بزرگ خود بودم. بعد از گذشت چند دقیقه سعی کردم از جای خودم بلند شوم تا بتوانم به بیرون از ماشین زمان بروم. حس عجیبی داشتم. از طرفی به این فکر می کردم که آیا موفق به سفر در زمان شده ام و از طرفی نگران بودم که در صورت موفقیت آمیز بودن در حال حاضر کجا هستم.

در ماشین را باز کردم و وارد فضایی آکنده از دود و غبار شدم. چه بر سر خانه و انباری دوست داشتنی من آمده بود؟ چرا خبری از درختچه های سبز رنگ و شاداب من نبود؟

دیجی قلم ، داستان مسافر زمان ، قسمت اول
دیجی قلم ، داستان مسافر زمان ، قسمت اول

در دور دست ها می توانستم اتومبیل هایی را ببینم که در آسمان پرواز می کردند و با سرعت زیادی به راه خود ادامه می دادند. بادی شدید وزید و با کنار رفتن دود و گرد غبار خودم را در میان بیابانی بی آب و علف یافتم. خورشید بسیار تند تر از همیشه می تابید و هوا بسیار گرم بود.

حس کنجکاوی باعث شد تا تصمیم بگیرم کمی در اطراف پرسه بزنم. به همین دلیل با کمی شاخ و برگ ماشین زمانم را پنهان کردم. در فاصله ی تقریبا 1 کیلومتری می توانستم چند خانه ی قدیمی را ببینم. تصمیم گرفتم تا سری به خانه ها بزنم شاید خانه ی دوستانم باشند و یا همسایه ها.

در همین حین که به سمت خانه ها در حرکت بودم حسی به من می گفت که تنها نیستم و شخصی مرا زیر نظر دارد. قدم هایم را تند تر کردم و بعد از چند دقیقه به خانه ها رسیدم. حزن و اندوه به سراغم آمد زیرا در میان خانه ها خانه ی خودم را یافتم که گویی در تاریخ محو شده است. به راستی چه بر سر خانواده ام آمده؟ کجا هستند؟ در خانه را باز کردم و وارد دنیایی تاریک دیگری شدم. از سوراخ بزرگی که در سقف بود نور خورشید راهی به داخل پیدا کرده بود و با کمی تلاش می شد محیط را دید. همه چیز عوض شده بود و دلگیرترین صحنه ای که دیدم عکس های خانوادگیم بود که بر روی زمین پرت شده بودند. در عکس ها من در کنار دو دختر و همسرم بسیار شاداب بودم. ناگهان صدای برخورد جسمی به دیوار مرا از جا پراند.

برگشتم و موجودی سیاه رنگ و خمیده ای را دیدم که به سمت من حرکت می کرد و زیر لب حرفی میزد. کمی که جلوتر آمد مشخص شد که پیر مردی است با موهایی سفید و بلند که به دلیل کهولت سن کمرش خم شده بود. در فاصله ی چند متری از من ایستاد و به چشمان من خیره شد.

چهره اش برایم آشنا بود ولی نمی توانستم تشخیص بدهم که او کیست.

ناگهان سخنی بر لب آورد و گفت : تو من هستی و من تو.

این داستان ادامه دارد …

روزهای زوج ساعت 21:30 با دیجی قلم همراه باشید تا شما را به دنیای داستان ها ببریم.

اخبار تکنولوژی
بلیط اتوبوس
تاکسی بین شهری
برچسب ها: داستان علمی تخیلی, داستان مسافر زمان, دیجی قلم, سفر در زمان, مسافر زمان
این مقاله را به اشتراک بگذارید
توییتر Whatsapp Whatsapp تلگرام ایمیل کپی کرده لینک پرینت
چه حسی به این مطلب داری؟
Sad0
Sleepy0
Love0
Happy0
Angry0
Cry0
Surprise0
مقاله قبلی گلکسی اس 8 و گلکسی اس 8 پلاس سامسونگ: گوشی‌های گلکسی اس 7 امن هستند و هیچ مشکلی ندارند
مقاله بعدی سلطه ی گوگل بر جستجوهای اینترنتی از این هم بیشتر خواهد شد سلطه ی گوگل بر جستجوهای اینترنتی از این هم بیشتر خواهد شد
نظر بدهید نظر بدهید

نظر بدهید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

لطفا یک امتیاز انتخاب کنید!

تبلیغات

موبوگیفت
  • خرید فالوور ایرانی
  • خرید فالوور ارزان
  • پنجره دوجداره
  • خرید ممبر تلگرام
  • تاثیر سیاست های ترامپ بر کریپتو
  • ارز دیجیتال ایاس ( EOS)
  • قدرت دادن چین لینک به Web3
  • راز نوسانات بیت کوین
  • دوج کوین یا شیبا
  • دستگاه جوجه کشی دماوند
  • خرید بیت کوین
  • دوربین کوچک سیم کارت خور
  • خرید اکانت اسپاتیفای
  • لوستر مدرن
  • خرید سرور hp ماهان شبکه اچ پی

آخرین خبرها

سیستم عامل هارمونی او اس برای کامپیوتر

سیستم عامل هارمونی او اس برای کامپیوتر؛ گام بلند هواوی به سوی استقلال و نوآوری

مقایسه ویوو X200 اولترا و گوگل پیکسل 9 پرو ایکس ال

مقایسه ویوو X200 اولترا و گوگل پیکسل 9 پرو ایکس ال؛ قدرت بهتر است یا هوش؟!

آپدیت جدید گلکسی واچ

آپدیت جدید گلکسی واچ ویژگی Now Bar را به ساعت‌های سامسونگ می‌آورد

مطالب مرتبط

چرا در رسیدن به اهداف خود ناکام هستیم؟ این 11 عامل را بررسی کنید
دیجی قلم

چرا در رسیدن به اهداف خود ناکام هستیم؟ این 11 عامل را بررسی کنید

18 دی 1402 ساعت 11:00
10 افسانه درباره فضا
دیجی قلممنتخب

10 افسانه درباره فضا که فیلم‌های سینمایی در ذهن ما حک کرده‌اند

27 تیر 1402 ساعت 15:22
14 مورد از جالب‌ترین و عجیب‌ترین اتفاق‌‌های تصادفی دنیا
دیجی قلم

14 مورد از جالب‌ترین و عجیب‌ترین اتفاق‌‌های تصادفی دنیا

5 خرداد 1402 ساعت 20:05
با 12 کشف و دستاورد علمی ارشمیدس آشنا شوید
دیجی قلم

با 12 کشف و دستاورد علمی ارشمیدس آشنا شوید

9 اردیبهشت 1402 ساعت 21:29

درباره دیجی‌رو

رسانه دیجی‌رو با شعار دنیای تکنولوژی در اوایل سال 94 تاسیس شد. ماموریت ما اطلاع رسانی صحیح و ارائه آخرین اخبار تکنولوژی، بررسی محصولات دیجیتال، راهنمای خرید کالاهای دیجیتال و همچنین تهیه به‌روزترین مطالب آموزشی و مقالات در حوزه تکنولوژی، علم و سبک زندگی است. گروه دیجی‌رو همه‌ی تلاش خود را به کار خواهد گرفت که روزبه‌روز بر کیفیت و خدمات این رسانه بیفزاید تا دیجی رو به عنوان رسانه‌ای معتبر بدرخشد.

logo-samandehi
دنبال کردن
تمامی حقوق برای رسانه دیجی‌رو محفوظ است. 1403 ©
خوش آمدید

ورود به حساب کاربری

فراموش رمز عبور