از سندیگو تا سنگاپور، همه انسانها دوست دارند به راحتترین و سریعترین شیوهی ممکن، سر کار بروند! برای بسیاری از ما، مسیر رفت و آمدمان به سر کار شامل یک ساعت مسافرت زیرزمینی بدون فضای شخصی یا گیر کردن در ترافیک است. دقایقی که میتوانند طاقتفرسا باشند. اما همه چنین شرایطی ندارند. افرادی هستند که برای سریعتر رسیدن، راحتتر بودن و یا داشتن حریم خصوصی بیشتر، از شیوههای متفاوت و حتی عجیبی برای رفتن به سر کار استفاده میکنند. در ادامه مقاله میخواهیم به تعدادی از عجیبترین این شیوهها اشاره کنیم. با ما همراه باشید.
10. پاراموتور
پاراموتور وسیلهای است متشکل از پاراگلایدر و موتور مخصوص جلو برنده که به صندلی خلبان نصب میشود. بیشتر روزهای کاری، پاول کاکس با چمدان موتور چهارزمانهی خود وارد محل کارش میشود. پاول مکانیک یا مهندس نیست ولی هر وقت که بتواند و اوضاع آبوهوا مناسب باشد، با پاراموتورش سر کار میرود. مسیر 16 کیلومتری او در انگلسی، ولز، به او اجازه میدهد که از روی ترافیک پرواز کند و به محل کارش در Holyhead Boatyard برود، جایی که برای نیروی دریایی سلطنتی مشغول کار است.
روشن کردن موتور 8000 دلاری او در اول صبح کمی سخت است ولی او میگوید ارزشش را دارد و مناظری که از خط ساحلی میبینید حتماً به این زحمت میارزد. استفاده از پاراموتور برای رفتن به سر کار خطرات خود را نیز دارد. در سال 2019، تام پرینس، که از پاراموتور برای رفتن به سر کار استفاده میکرد با برخورد به خطوط انتقال برق، جان خود را از دست داد.
9. واگن دستی
اگر فیلیپین را در فضای وب جستوجو کنید با صدها عکس زیبا از جزایر گرمسیری و جنگلهای زیبا مواجه میشوید. ولی وقتی از این تبلیغات توریستی فاصله بگیریم میبینیم که فیلیپین کشوری است که بیش از 4.5 میلیون بیخانمان دارد و 21.6 درصد جمعیت آن زیر خط فقر ملی زندگی میکنند.
بسیاری از بیخانمانهای مانیل، شیوهی محبوب ولی خطرناکی از مسافرت را برای ساکنان این شهر ارائه میدهند. پسران تراموای مانیل، واگنهای دستی را که از چوب و چرخهای قطار ساخته شدهاند در هزارتوی ریلهای مانیل به پیش میرانند. بسیاری از آنها پس از 16 ساعت کار در این واگنها، روی همان واگن میخوابند.
استفاده از این واگنها برای مسافران، 2 سنت به ازای هر کیلومتر هزینه دارد که بسیار ارزانتر از اتوبوس یا قطار است. همچنین مسیر سرراستتری دارد و ترافیکی در کار نیست. با این حال این جنبههای مثبت، معایبی را نیز به همراه خود دارند. این ریلهای قطار هنوز فعالند و قطارها برای عبور و مرور از آنها استفاده میکنند. پیش از این نیز موارد مرگ هنگام استفاده از این واگنهای دستی گزارش شده است و خیلیها نیز با فاصلهی کمی از مرگ میگریزند. پسران تراموا به برنامهی ذهنی که از قطارها دارند تکیه میکنند تا امنیت سفر را برای خود و مسافرانشان فراهم کنند. بیشتر پسران تراموا و همینطور بسیاری از مسافران این واگنها، داستانهایی دربارهی تصادفی که نزدیک بود اتفاق بیفتد، دارند تا تعریف کنند.
8. صعود از صخره
بیشتر ما در کودکی مسیر رفتن تا مدرسه را قدم میزدیم و با اتوبوس یا ماشین والدینمان میرفتیم ولی برای بچههای روستای Zhang Jiawan در جنوب چین، رفتن به مدرسه شبیه ورزشی خطرناک است. کودکان این روستا با استفاده از شبکهی پیچدرپیچی از نردبانهای چوبی ناپایدار، از کوه Badagong بالا میروند تا به مدرسه برسند. هر کسی که تصمیم گرفته است این مدرسه را بالای کوه بسازد احتمالاً حال خوبی نداشته یا زیاد به فکر آینده نبوده است.
این نردبانها به جایی متصل نیستند و در عوض به سنگها تکیه دارند. هیچ تجهیزات ایمنی دیگری وجود ندارد و فقط به بچهها میگویند هنگام بالا رفتن از نردبانها، به پایین نگاه نکنند. با این که اقدامات زیادی انجام شده است تا دولت چین مسیر بهتری را برای عبور و مرور این کودکان ترتیب دهد، پیشبینی هزینهی 10 میلیون دلاری ساختن چنین مسیری برای روستایی 100 نفره، به این معنی است که ساکنان این روستا باید حالا حالاها منتظر چنین مسیری بمانند.
7. سورتمههای حصیری
در قرن نوزدهم از سورتمههای حصیری برای مسافرت از تپههای مونت به مرکز شهر مادیرا در پرتغال استفاده میکردند. دو حملکننده، با لباسهای سنتی کتان سفید و کلاههای حصیر، این سورتمهها را هل میدهند. این روش عبور و مرور از روشهای محبوب تاجران این محل بود.
امروزه اغلب توریستها، از این سورتمههای حصیری استفاده میکنند و سالیانه هزاران سورتمهی حصیری مسیر خود را به پایین این تپه میپیمایند. مسیر مشهور Livramento حدود 2 کیلومتر است و پیمودن آن به این شیوه 10 دقیقه طول میکشد. سرعت این سفر حدود 48 کیلومتر بر ساعت است و میتواند هزینهای بالغ بر 30 یورو داشته باشد. هنوز هم میتوان تاجران محلی را دید که از این روش برای عبور و مرور به سر کار استفاده میکنند.
6. شنا کردن
اگر کسی به شما میگفت که کاری برایتان سراغ دارد ولی باید برای رفتن به سر کار، در رودخانهای پر از مارهای آبی شنا کنید، بیشک به او میگفتید که برود پی کارش. خب برای یکی از معلمان ساکن کرال در هند، این مسیر 1.5 کیلومتری بهتر از مسیر 24 کیلومتری و سفر از راه جاده است. ابدول مالک از سال 1994 تا اکنون، تیوبی را به دور کمرش میپیچد و پلاستیک حاوی ابزار و غذای روزانهاش را بالای سرش میگیرد و به سمت مدرسهی محل تدریسش میرود. پس از خروج از رودخانه، لباسهایش را عوض میکند و مسیر کوتاه باقی مانده تا مدرسه را قدم میزند.
حتی در فصلهای بارانی نیز، این راه، شیوهی محبوب او برای رفتن به مدرسه است. او میگوید برای عبور از مسیر جاده باید ترافیک و تغییر اتوبوس را تحمل کند و زمان بیشتری بگذارد. او همچنین دانشآموزان خود را نیز برای شنا به رودخانه میبرد و گاهی زبالههای موجود در رودخانه را جمع میکنند.
با این حال در دو سال گذشته مالک باید مسیر امنتری را بپیماید، زیرا با بازنشسته شدن مدیر مدرسه، او مدیر جدید است و مسئولیتهای بیشتری بر دوش اوست.
5. کایاکسواری
هر کسی که در ساعات شلوغی، به ایستگاه متروی لندن رفته باشد، میداند که منظورمان از کمبود فضا و احساس عدم آسودگی چیست. این شبکهی مترو در سال 1863 افتتاح شد و حالا روزانه 2 میلیون نفر برای عبور و مرور از آن استفاده میکنند. با افزایش سالیانهی جمعیت لندن از سال 1988، این شبکهی زیرزمینی، اکنون بیش از هر زمان دیگری متراکم است. گرچه در طول این سالها، این شبکه شاهد بهبودهایی بوده است ولی هنوز هم به دلیل اندازهی تونلهایش، ظرفیت بسیار محدودی دارد.
ولی یک نفر تصمیم گرفت از این دام رهایی یابد. اسم این مرد جرج بولارد است و صبحها در اقیانوس اطلس شمالی کایاکسواری میکند تا به محل کارش برسد. او پس از اینکه مدتی را در دریا گذراند تصمیم گرفت از متروسواری 1 ساعتهی عبور و مرور به سر کارش، رهایی یابد و مسیر 90 دقیقهای کایاکسواری در رودخانهی تیمز را امتحان کند. البته که این شیوهی رفت و آمد معایب خود را به همراه دارد. موجها و قایقهای بزرگتری که از رودخانه رد میشوند، به این معنی هستند که باید زمان و انرژی بیشتری برای کایاکسواریتان بگذارید و به احتمال زیاد نمیتواند صبح کمی بیشتری بخوابید تا دیر خوابیدن دیشبتان را جبران کنید.
با توجه به آبوهوای لندن، جرج میگوید همهی این مشکلات بخشی از این پکیج رفت و آمد هستند.
4. زیپلاین
وقتی میگوییم زیپلاین شاید یاد جیمز باند یا قهرمانان دیگر و شاید هم یاد ورزشی تفریحی زیپلاین بیفتید. برای خانوادههای ساکن در اکاسیس، واقع در جنوب شرقی بوگوتای کلمبیا در اسپانیا، زیپلاین فولادی 400 متری، سریعترین راهی است که برای جابهجایی به دو سمت کوه در اختیار دارند. ساکنان این سکونتگاه با استفاده از این زیپلاین به آن سوی کوه میروند تا به نزدیکترین شهر دسترسی داشته باشند. بچهها از این زیپلاین استفاده میکنند تا به مدرسه بروند. هنگام استفاده از این زیپلاین با سرعتی معادل 64 کیلومتر در ساعت حرکت میکنند و در ارتفاع 365 متری بالای رودخانهی ریو نگرو هستند. آنها برای کاهش سرعتشان از تکه چوبی استفاده میکنند و آن را به کابل میکشند. کسانی که کوچکتر از آن باشند که خودشان بتوانند این سفر را انجام دهند، در کیسهای گذاشته میشوند و تا آن سوی مسیر حمل میشوند.
این زیپلاین هم قدمت زیادی دارد. در سال 1804، الکساندر فون هومبولت، طنابی را مشاهده کرد که با استفاده از گیاه همپ ساخته شده است و محلیها از آن برای رفت و آمد به دو سمت کوه استفاده میکنند. در سالهای اخیر مسیر رفت و آمد پیادهای ایجاد شده است که عبور و مرور از آن 2 ساعت طول میکشد. با این حال زیپلاین به دلیل سرعت و سهولت استفاده از آن، هنوز مسیر محبوب برای رفت و آمدهاست. محلیها از این کابل برای انتقال محصولات در دو سمت کوه استفاده میکنند.
3. روئینگ
روئینگ نوعی قایقرانی و یک رشتهی ورزشی است که در آن ورزشکاران بر روی یک قایق با استفاده از پارو در رودخانه، دریاچه یا دریا به رقابت با یکدیگر میپردازند. گابریل هورچلر 74 ساله، از سال 1997 تا 2016، هر روز صبح مسیر خود را تا سر کار با قایق میپیمود، او رئیس بخش قانون کتابخانهی کنگره بود. اولین بار زمانی که در ترافیک گیر افتاده بود و به رودخانهی Anacostia نگاه میکرد چنین ایدهای به ذهنش رسید. او در مسیر جدیدش با استفاده از قایق بخشی از مسیر را میپیمود و دو دوچرخهسواری 15 دقیقهای نیز در ابتدا و انتهای مسیر داشت. به این ترتیب کل مسیر حدود 90 دقیقه طول میکشید.
تصمیم او برای قایقرانی و دوچرخهسواری در این مسیر به دلیل لذت بردن از سکوت، حفظ سلامتی و همچنین دیدن منظرههای این مسیر است. یکی دیگر از دلایل عمدهی انتخاب این مسیر، اجتناب از ترافیک و دیگر وسایل حمل و نقل است. مانند دیگر شیوههای عبور و مرور این فهرست، قایقرانی هم معایب خود را به همراه دارد. بارانهای ناگهانی و بادهای تند تا به حال سه بار مسبب واژگونی قایق او بودهاند.
او در سال 2016 بازنشسته شد، با این باز هم گاهی میتوان او را دید که در این رودخانه قایقسواری میکند.
2. شنا کردن
یکی دیگر از افرادی که شنا کردن را بهعنوان روش عبور و مرور خود به سر کار انتخاب کرده است، بنجامین دیوید 42 ساله است. او که از ترافیک مونیخ خسته شده است، وسایل خود از جمله لپتاپش را درون کیف ضد آبش میگذارد و درون رودخانهی ایسار میپرد. او در میکدهای کار میکند که با این روش مستقیماً به محل کار خود میرسد.
آقای دیوید مسیر جریان رودخانه را از عوامل راحتی سفر خود میداند. پیمودن این مسیر 2 کیلومتری فقط 12 دقیقه زمان میبرد و بیش از اینکه در آن شنا کند، فقط روی آب شناور است، همچنین کیف ضد آب او نیز که پر از هواست در شناور بودنش به او کمک میکند. دیوید میگوید سفر او به این شیوه بسیار سریعتر و آسودهتر از مسیر خشکتر است. او برای محافظت کردن از پاهایش در برابر چیزهایی که کف رودخانه قرار دارند، صندل به پا میکند.
1. جت شخصی
سفر در جت شخصی، چیزی است که بسیاری از ما میتوانیم فقط آرزویش را داشته باشیم. برای کورت وان بانیسکی، جت شخصی، شیوهی محبوب او برای رفت و آمد از سر کار است. او هر روز مسیر بیش از 568 کیلومتری لسانجلس تا سانفرانسیسکو را میپیماید و 6 ساعت در روز را در جت شخصیاش است.
او ماهیانه 2300 دلار میپردازد و میتواند هر تعداد سفر هوایی که دوست داشته باشد انجام دهد. با توجه به انتشار کربن زیادی که نتیجهی این سفرهای روزانه است، او در مسیرهای زمینی خود از خودروهای دوگانهسوز بهره میبرد. او همچنین هر روز قبل از حرکت باید هوای سانفرانسیسکو را بررسی کند، چون ممکن است بسیار متفاوت از آن چیزی باشد که در لسانجلس میبیند.
+ تخته و پارو
اسکات هولت با کت و شلوار و با استفاده از تختهی شنای خود به رودخانهی هادسن زد، تا به قرار ملاقاتش برسد. هولت که فهمیده بود مترو به دلیل اختلالات سیگنال تأخیر دارد و روشهای دیگر هم بیش از اندازه گران هستند، همان کاری را انجام داد که هر فرد عاقل دیگری هم انجام میدهد و تختهی شنای خود را برداشت و به دل رودخانهی هادسن زد. پس از اینکه عکسهای او در رسانههای اجتماعی منتشر شدند، بسیار محبوب شد.
او که کمدین است، قرار ملاقاتی با یکی از مدیران داشت و نمیتوانست این قرار را از دست بدهد. گرچه او فقط یک بار این کار را انجام داد و در فهرست ما جایی ندارد ولی کاری که انجام داد بسیار جالب بود و به همین دلیل تصمیم گرفتیم به او نیز اشاره کنیم.