آی پینز

تفکر باینری چیست و چگونه می‌توانیم از آن اجتناب کنیم؟

امروزه در جهانی زندگی می‌کنیم که متأسفانه نگرش به بسیاری از حقایق به صورت سیاه و سفید بوده و هیچ حد وسطی در نظر گرفته نمی‌شود. در چنین فضایی که همه چیز حالت “با ما یا بر علیه ما” گرفته، افراد یا با عقیده‌ای موافقند و یا آن را به کلی رد می‌کنند! مطمئناً چنین طرز تفکری می‌تواند یکی از موانع پیشرفت بوده و ما را از رسیدن به درجات بالای فکری و اعتقادی بازدارد.

به این شیوه از تفکر که در دنیای امروز بسیار گسترش یافته است تفکر باینری (صفر و یکی) گفته می‌شود. برای رهایی از این نوع تفکر لازم است اقداماتی را انجام داد که در ادامه دیجی رو به آن‌ها می‌پردازیم. با دیجی رو همراه باشید.

تفکر باینری چیست؟

تفکر باینری، که به عنوان تفکر دوبخشی یا دوگانه نیز شناخته می‌شود، هنگامی اتفاق می‌افتد که شما مفاهیم پیچیده، ایده‌ها و مشکلات را به طور ساده به دو قسمت تقسیم کنید. در این نوع تفکر قسمت خاکستری یا وسط، نادیده گرفته یا به آن کمتر توجه می‌شود.

واقعیت این است که تفکر باینری به ما کمک می‌کند تا احساس اطمینان و اعتماد بیشتری داشته باشیم. در دنیای پیچیده امروزی این نوع تفکر باعث ایجاد آسودگی خاطر، کاهش ترس و اضطراب می‌گردد. باب یوهانسن می‌گوید: “دسته‌بندی‌ها ما را به سمت یقین سوق می‌دهند اما دقت کافی را ندارند.”

انسان‌ها نمی‌توانند تمام اتفاقات اطرافشان را درک کنند و از همه چیز باخبر باشند. بنابراین مغز ما برای احساس بهتر، راه میانبر را انتخاب می‌کند؛ همه چیز را در دسته‌بندی‌های کلی قرار می‌دهد و حد وسط خیلی از اتفاقات را نادیده می‌گیرد که نتیجه این اتفاق مغزی، تفکر باینری می‌شود.

مشکلات تفکر باینری

مشکل اصلی تفکر باینری این است که دقیق نبوده و منطقه خاکستری را در نظر نمی‌گیرد. با این نوع تفکر ممکن است که ما احساس بهتری داشته باشیم ولی در واقع جهان اینگونه نیست و با سیستم سیاه و سفید یا صفر و یک کار نمی‌کند.

یوهانسن در این زمینه اظهار می‌دارد که:”تفکر باینری و قاطعانه به هیچ وجه فکر را زیاد درگیر نمی‌کند. در واقع شما فکر نمی‌کنید بلکه تجربیات جدید را درون جعبه‌ها، برچسب‌ها و کلیشه‌های قدیمی قرار می‌دهید.”

تفکر باینری منجر به درگیری با افراد و جدایی می‌شود زیرا زمانی که افراد را در طبقه‌بندی‌های از پیش تعیین شده قرار می‌دهیم به تفاوت‌های ظریف و اتفاقات کوچک پس از آن توجه نمی‌کنیم. در نظر گرفتن جزئیات و توجه به نکات ظریف اطراف، منجر به نزدیک شدن انسان‌ها به یکدیگر می‌شود.

7 راه برای جلوگیری از تفکر باینری

1. چیزهای جدید را امتحان کنید

جهانگردی-

اگر می‌خواهید از عادت بد تفکر باینری خارج شوید، باید به مکان‌های جدید رفته و چیزهای جدید را امتحان کنید. برای جلوگیری از این نوع تفکر باید خود را در موقعیت‌های جدید قرار داده و با ایده‌ها و دیدگاه‌های نو روبه‌رو شوید.

برای این کار می‌توانید به کلاس بروید، یک زبان جدید بیاموزید، سرگرمی جدیدی پیدا کنید، مسافرت رفته یا به شکلی ساده‌تر، کارهایی متفاوت از دیروز انجام دهید. با شکستن عادات قدیمی و روزمره خود می‌توانید پنجره تازه‌ای رو به آینده باز کنید.

2. با افراد جدید آشنا شوید

 با افراد جدید آشنا شوید

در هنگام ملاقات با افراد جدید نیز همین اتفاق می‌افتد. اگر همه افراد در اطرافتان به نظرتان یکسان و مشابه هستند و همانطور فکر می‌کنند که شما فکر می‌کنید، احتمالا در یک حلقه تفکری گیر کرده‌اید. در این زمان شما قسمتی از تفکراتتان را با دوستانتان در میان گذاشته، دوستانتان نظرات شما را تایید می‌کنند، شما نیز با آن‌ها موافقت می‌کنید و این چرخه مدام ادامه پیدا می‌کند.

هنگام دیدار با افراد جدید، افرادی که فرهنگ، نژاد، مذهب و پیشینه‌ جدیدی دارند، می‌توانند باعث شوند تفکر باینری را کنار بگذارید. البته در نظر داشته باشید که تنها ملاقات با این افراد کافی نیست بلکه باید در مورد آن‌ها کنجکاوی کرده و با دید بازتری به جنبه‌های مختلف زندگی‌شان آن‌ها نگاه کنید.

3. حس کنجکاوی‌تان را پرورش دهید

کنجکاوی

حتی وقتی با کسی موافق نیستید، سعی کنید سوالات زیادی در مورد ذهنیت و اعتقاداتش بپرسید و با او تعامل کرده و کنجکاو باشید. این موضوع باعث جدا شدن شما از تفکر باینری می‌شود.

زمانی که فرد جدیدی را ملاقات می‌کنید، به جای صحبت کردن در مورد خودتان، وانمود کنید که می‌خواهید بیشتر در مورد او بدانید و با او آشنا شوید. در این هنگام مانند یک خبرنگار رفتار نموده و تلاش کنید که در مورد قسمت‌های مختلف زندگی افراد آگاهی بیابید. این موضوع به شما کمک می‌کند که در حین مکالماتتان به جای اظهار نظر درمود خود، نسبت به شخص و زندگی افراد کنجکاو شوید.

4. با ذهن باز گوش کنید

واکنش‌های اولیه ما اغلب نمونه‌ای از تفکر باینری هستند. ما تمایل داریم پیش از جمع‌آوری اطلاعات، طبق پیش فرض‌های قبلی خودمان، در مورد هر چیزی قضاوت و سریعاً اظهار نظر کنیم.

با کم کردن واکنش‌های اولیه خود، این عادت را از بین ببرید. بهتر است قبل از نتیجه‌گیری، مکث کرده و تامل کنید و سعی کنید دید وسیع‌تری داشته باشید. با ذهنی باز گوش کنید و به جای تلاش برای گنجاندن اطلاعات جدید در دسته‌بندی‌های قدیمی، فقط گوش کرده و اطلاعات را جمع‌آوری کنید. پس از دریافت همه اطلاعات، می‌توانید در موردشان فکر و قضاوت کنید.

5. همدلی کنید!

برنه براون در کتاب موهبت کامل نبودن (توصیه می‌کنیم حتماً این کتاب را بخوانید) می‌نویسد، “برای داشتن چشم انداز وسیع باید به حقیقت‌ها گوش داد، مانند افرادی که اتفاقات را تجربه و به عنوان حقیقت آن‌ها را تصدیق کرده‌اند“. این بدان معناست که وقتی با افراد جدید ملاقات نموده و با آن‌ها چیزهای جدید را امتحان می‌کنید، به جای تلاش برای قضاوت آن‌ها طبق پیش فرض‌های قبلی‌تان، به حقیقت اصلی آن‌ها گوش کرده و آن‌ها را در دسته‌بندی‌های از قبل تعیین شده خودتان جای ندهید.

نمونه بزرگی از این اتفاق را می‌توان در اعتراضات نژادپرستی در سرار جهان دید. اگر تنها سیاه پوستان معترض را ببینیم و بخواهیم تجربیاتشان را با دیدگاه‌های خود تفسیر می‌کنیم، در این صورت چشم اندازمان محدود خواهد بود. داشتن چشم انداز وسیع و ذهن باز، زمانی اتفاق می‌افتد که به تجربیات سیاه پوستان گوش کرده و حقیقت را دریابیم.

توجه نمایید که همدلی و قضاوت لزوماً با هم اتفاق نمی‌افتند. دوری از قضاوت مستلزم درک و بینش عمیق است. همدلی واقعی زمانی اتفاق می‌افتد که به تجارب و حقایق دیگران احترام بگذاریم و چشممان را برای حجم زیادی از اطلاعات باز نگه داریم. این موضوع باعث می‌شود که همه در مورد امور مختلف فکر کنند و احساسات یکسانی نسبت به وقایع داشته باشند.

6. اثر دانینگ-کروگر

اثر دانینگ-کروگر

اثر دانینگ- کروگر هنگامی اتفاق می‌افتد که فرد اطلاعات کمی در مورد یک موضوع داشته ولی احساس کند متخصص آن است و به خودش بیش از حد اطمینان داشته باشد. وقتی که مردم اطلاعاتی در مورد یک موضوع ندارند، اعتماد به نفس کمی نسبت به آن خواهند داشت. با این حال به محض اینکه آن‌ها آگاهی محدودی پیدا کنند، اعتماد به نفسشان بالا می‌رود.

بنابراین هرچه شما بیشتر بیاموزید، اعتماد به نفستان کمتر می‌شود زیرا درک می‌کنید که موضوع پیچیده‌تر از چیزی است که در ابتدا متوجه شده بودید! اما زمانی که شما اطلاعات کافی به دست آوردید و تخصص پیدا کردید، مجدداً اعتماد به نفستان زیاد می‌شود.

اگر می‌خواهید از تفکر باینری دور شوید، لازم است به اثر دانینگ-کروگر آگاهی کافی داشته باشید. امروزه شبکه‌های مجازی و اینترنت در همه زمینه‌ها به ما اطلاعات محدودی می‌دهند و ما می‌توانیم به راحتی به اصول اولیه هر چیزی دست پیدا کنیم. این مسئله باعث می‌شود که ما  احساس اعتماد به نفس بیش از حدی نسبت به خیلی از موضوعات اطرافمان داشته باشیم و احساس کنیم می‌توانیم در مورد آن‌ها اظهارنظری قطعی داشته باشیم.

اگر در مورد موضوعی اطلاعات کمی دارید، باید بدانید که اطمینان به نفس شما غیر قابل توجیه است. شما هنوز تخصص نداشته و پیچیدگی‌های آن حوزه را درک نکرده‌اید. بهتر است به جای لاف زدن و فخر فروختن به دیگران کمی فروتن باشید و یاد بگیرید. این موضوع باعث می‌شود که از تفکر باینری که یک تفکر کل‌نگر است، دور شوید.

7. پذیرفتن نادانی

نادانی

در پایان برای اینکه بتوانید تفکر باینری را در خود متوقف کنید، باید هر روز به خود یادآوری کنید که جهان بسیار پیچیده است و ما بیشتر از آن چیزی که فکر می‌کنیم، نادانیم!

هرچند ممکن است این موضوع تاحدودی باعث بروز اضطراب و نگرانی شود، اما اگر می‌خواهید از نظر فکری رشد کنید، باید این موضوع را بپذیرید که اطلاعات شما محدود است و نباید به همه چیز اطمینان کنید.

یوهانسن راه حل اصلی برای اجتناب از تفکر باینری را توجه به تمام جنبه‌ها و قسمت‌های یک فرد یا موضوع می‌داند. این نکته بدین معناست که شما به جای نتیجه‌گیری سریع و آنی، باید به دنبال پیچیدگی‌های یک موضوع و منطقه خاکستری باشید. سعی کنید بیشتر آموخته و تفکر نمایید و اجازه بدهید تا به حقایق بیشتری دست پیدا کنید.

اگرچه تفکر باینری برای این جهان یک نیاز است و منجر به آرامش و کاهش اضطراب ما می‌شود ولی همواره باید بدانید که تجربیات شما محدود است. اجتناب از این نوع تفکر منجر به اندیشه‌ای باز و توسعه فکر و بینش خواهد شد.

منبع lifehack
مطالب پیشنهادی
اشتراک در
اطلاع از
guest
2 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
زهرا
زهرا
3 سال قبل

و چقدر منفورن کسایی که این نوع تفکر رو دارن

sol
sol
7 ماه قبل

سپاس از خانم حسینی گرامی .
مقاله بسیار مفید و مناسبی بود. لذت بردم.