چقدر این سوال را میپرسید: آیا از زندگیام راضی هستم؟ آیا با ریتم و روتین زندگی مشکلی ندارید؟ زندگی برایتان بیرنگ و رو و یکنواخت نشده؟ آیا با اینجوری زندگی کردن راحتید؟ شاید در نگاه اول همه چیز خوب بنظر برسد، اما اگر نگاهی عمیقتر بیندازید، میبینید که بین آن تصوری که از زندگیتان داشتید و واقعیت، شکافی بزرگ وجود دارد.
در این مطلب علائمی را که نشان میدهند زندگیتان رو به سقوط و افول است جمع آوری کردهایم. گاه و بیگاه افراد در شرایط این چنینی قرار میگیرند، اما اگر این علائم تبدیل به هنجار و نرم زندگیتان شدهاند، یعنی مشکل جدیتر از این حرفاست. به هرحال اولین قدم در حل مشکل، شناخت مشکل است. در ادامه با دیجی رو همراه باشید
1_هیچ چیز در این دنیا شما را به وجد نمیآورد
فکر میکنید که هیچ چیز در این دنیا وجود ندارد که شگفت زدهتان بکند و هیچ خبری نیست که بخواهید به خاطرش ابرویتان را چین بیندازید. ( موشک فرستادن به ماه؟ وای واقعا چه کاری! یه واکسن جدید کشف شده؟ خب چکار کنم!)
در چند سال اخیر چند بار اتفاق افتاده که از روی ذوق بگویید: وای! اگر تعداد دفعات آن خیلی زیاد نیست، باید فورا در این باره کاری انجام دهید.
2_ خودتان یا خانهتان برایتان مهم نیست
ظاهرتان کوچکترین اهمیتی ندارد و آخرین بار که خانه یا اتاقتان را تمیز کردید ماه پیش بوده. بی تفاوتی به بدن و محیط اطرافتان نشان میدهد که یک چیزی در زندگیتان میلنگد و به علاوه شما بااین موضوع کنار آمده و تسلیم شدهاید.
حتما دلیلی دارد که میگویند اگر میخواهید در زندگیتان تغییرات ایجاد کنید باید کارتان را با مرتب کردن منزلتان شروع کنید. تمیز کاری به شدت مفیداست: افکار ناراحت کننده را از شما دور کرده و کمک میکند بهم ریختگی داخل سرتان را مرتب کنید. همچنین توصیه میشود که در چنین شرایطی خانمها به آرایشگاه هم بروند.
3_ از شغلتان متنفرید
روز کاری تازه شروع شده اما شما دارید ثانیه شماری میکنید تا به پایان برسد. از خودتان میپرسید که پس کی به تعطیلات خواهید رفت؟ که یادتان میافتد تازه همین 2 هفته پیش رفتید.
تنفر از شغلتان نشانهای مسلم بر این است که یک چیزی باید تغییر کند. شاید کارتان کسل کننده است، همکاران نچسب هستند یا باید از این سر شهر به آن سر شهر بروید. اگر بتوانید دلیل نارضایتیتان را پیدا کنید، راه حل پیدا کردن آسانتر خواهد شد.
4_از ارتباط برقرار کردن سرباز میزنید
همه باید گاهی اوقات تنها باشند، ولی اگر نمیخواهید هیچکس را ببینید، از دوستان و خانواده دوری میکنید، یعنی شرایط دارد از کنترل خارج میشود. احتمالا اطرافیان شما خوبی شما را میخواهند و شرایطتان انقدر خاص نیست که هیچ کس از دایرهی دوستان و خانواده نتواند به شما کمکی بکند. از کجا معلوم، شاید همان مشورتی را بدهند که برای عوض کردن حالتان کافی است.
5_همه چیز به معنای واقعی اذیتتان میکند
سطل زبالهای که همسرتان فراموش کرده خالی کند، نمرات ضعیف فرزندتان در مدرسه، هوای بیرون، رنگ لاکتان.
به آسانی از کوره در رفته و مدام از حالت گریه به حالت عصبانیت و برعکس در جابه جایی هستید. برای توقف این وضع باید دست نگه داشته و از خودتان بپرسید آن مسئلهی اصلی که آزارتان میدهد چیست و بعد در صدد حل آن بربیایید.
6_کلی عادات بد پیدا کردهاید
راهی دیگر برای مقابله کردن با مشکلات کمک گرفتن از عادات بد مثل الکل، سیگار، پرخوری یا اینترنت گردیهای نصفه شب است. اما این کارها فقط در ظاهر نشان میدهند که شما کنترل زندگیتان را دارید، اما در حقیقت شما دارید سرتان را بیشتر زیر برف فرو میبرید.
به طرز جالبی، عادات بدتان حرفهای زیادی برای گفتن دارند. مثلا اگر دوست دارید چیزی را پاره پاره کنید، یعنی شرایط فعلی زندگی به مزاجتان خوش نمیآید. شما ناخودآگاه میخواهید همه چیز را تغییر دهید و آرام بودن برای شما دشوار است.
7_در گذشته زندگی کرده یا وقت زیادی را در مورد آینده رویاپردازی میکنید
مدام فکر میکنید که اوضاع گذشته خیلی بهتر بوده و همش خاطرات خوب گذشته را برای خودتان زنده میکنید. یا اینکه فکر میکنید فردا بهتر خواهد بود و فقط باید اندکی بیشتر صبر کنید. اما این اندکی، روزها، هفتهها، ماهها و حتی سالها به طول میانجامد.
خیال پردازی اشکالی ندارد، اما اگر مدام به فکر روزهای بهتر آینده یا گذشته هستید، یعنی دارید از زمان حال فرار میکنید.
8_ هیچ جایی برای شارژ کردن باطریهایتان ندارید
هرکس راه خودش را برای کنار آمدن با حس و حال بد دارد، یک نفر ممکن است خودش را با ضربه زدن به کیسه بوکس خالی کند، یک نفر ممکن است در پارک پیاده روی کند، یک نفر هم سفری کوتاه به زادگاهش برود.
اما اگر تمام آن جاهایی که یک روز بهتان انرژی میدادند، حالا مایهی ناامیدی و دلسردیتان هستند، یعنی درگیر یک بحران هستید. در این شرایط کمک گرفتن از یک متخصص توصیه میشود.
9_زندانی موبایل خودتان شدهاید
دانشمندان متوجه شدهاند کسانی که بیش از یک ساعت در شبکههای اجتماعی وقت میگذارند، به احتمال بیشتری افسرده میشوند. دیدن ظاهر زندگی دیگران هنگام اسکرول کردن صفحات باعث میشود حس کنیم که زندگی دیگران از ما درخشانتر و موفقتر است و از همین رو حس حسادت و ناامیدی بهمان دست بدهد.
گرفتن مدام این احساسات از طریق موبایل دست آخر باعث میشود که عزت نفس پایینی داشته و احساس تنهایی بکنیم. سعی کنید بیشتر آفلاین باشید، این کار واقعا خوشحالترتان خواهد کرد.
10_همیشه کارها را به شنبه موکول میکنید
زندگی جدید را نمیشود از شنبه، از سرماه یا از اول سال آغاز کرد. همانطور که دیالوگی در کارتون آلیس در سرزمین عجایب میگوید: فردا هیچوقت امروز نیست! نمیشه صبح پاشی و بگی: خب، بالاخره فردا رسید.
به تاخیر انداختن کارها به طور قطع خوشحالترتان نخواهد کرد.اگر میخواهید چیزی را عوض کنید، به دنبال فرصت مناسب یا تاریخ رند نباشید، تغییر را از همین حالا آغاز کنید.
اگر با خواندن این مطلب به خودتان گفتید: هیچ کدوم از اینا در مورد من درست نیس؛ که خب چه عالی! اما اگر در هر کدام از این شرایط هستید، پیدا کردن راه حل را به تاخیر نیندازید. شما فقط یک بار زندگی میکنید، پس خوب زندگی کنید.
منی که هر ده تاشو دارم چیکار کنم حالا؟ نکنه زامبی هستم؟ :)))
با سلام ، به رغم اینکه نظرات و دیدگاه بنده با شما کاملا متمایز است اما این نمیتواند از زحمات شما نویسنده خوب دیجی رو ذره ای بکاهد ، صمیمانه ار شما به خاطر زحماتی که برای ما خوانندگان مستمر این رسانه میکشید قدردانی میکنم .
سلام
با تشکر از اینکه مطالب رو دنبال میکنید.
موفق باشید
دیگه خیلی ها این علائم رو دارن چیز عجیبی نیس باید ساخت
من دوتا بچه دارم و جالبه که همه ی موارد رو داشتم?
مطالب خوبی رو عنوان کردید اگر از منابع معتبر استفاده بشه خواننده بیشتر راقب به انجام راهکار ها میشه با سپاس پیروز باشید
خیلی خوب بود کمکم کرد
دانشجو سال اخر حسابداری در فرانسه …..اما همه این نکات هم دارم و از نفس کشیدن خسته ام حتی چه برسد ….