عدم داشتن اعتماد بنفس یکی از مهمترین چیزهایی است که بر وجهه ما، سطح رضایتمان از زندگی و ثبات احساسیمان تاثیر میگذارد. اما طبیعتاً همه یک وقتهایی احساس خجالتی بودن میکنند و اگر شما هم چنین فردی هستید، باید بدانید که تعداد زیادی از مردم نیز مانند شما در تلاش برای مبارزه با خجالتشان هستند!
در ادامه 9 نشانه افرادی که از لحاظ احساسی بیثبات هستند را عنوان میکنیم. این نشانهها اغلب مبتنی بر خجالت و خجالتی بودن هستند.
1- تمایل زیاد به محبوب بودن
خیلیها دوست دارند محبوب باشند. اما همه چیز بستگی به این دارد که افراد چقدر مشتاق محبوبیت هستند. اگر یک دوست صمیمی و چند دوست معمولی دارید، نباید نگران این باشید که دیگری از شما محبوبتر است و باید حس خوبی داشته باشید.
اما ما در قرنی زندگی میکنیم که اینترنت خیلی مهم است. به همین دلیل است که خیلیها دوست دارند در دنیای آنلاین محبوب باشند. و اگر شما حاضرید به خاطر لایک و ویوی بیشتر هرکاری بکنید، باید سعی کنید تا بفهمید چه چیزی منجر به این موضوع شده و حتی شاید برای حل آن باید پیش مشاور و درمانگر بروید.
2- شک در مورد ظاهر
شاید از فهمیدن اینکه حتی جذابترین افراد هم در مورد زیباییشان تردید دارند شگفت زده شوید. و این طبیعی است، نمیشود همیشه مطمئن بود که 100 درصد خوب بنظر میرسید. ما گاهی مود بد یا روز بد داریم و عوامل مختلف زیادی هستند که ممکن است بر ظاهر ما تاثیر بگذارند. سعی کنید برتریهای ظاهریتان را پیدا کرده و آنها را برجسته کنید. بدین طریق احساس اعتماد بنفس بیشتری میکنید.
3- اهمیت دادن به نظر دیگری
اگر مدام نگران این هستید که دیگران در مورد حرفها و کارهایتان چه فکری میکنند، قدری آرام بگیرید. موضوع این است که خیلیها این دغدغه را دارند. همه از واکنش منفی نسبت به اعمال و حرفهایشان میترسند. اما مردم آنقدرها هم به ظاهر و رفتار شما اهمیت نمیدهند.
از همکارتان بپرسید که 2 روز پیش چه به تن داشتید. خیلی از آنها اصلا یادشان نمیآید.
بهتر است دست از نگرانی در مورد دیدگاه دیگران نسبت به خودتان برداشته و همانطور که میخواهید زندگی کنید.
4- واکنش نسبت به رد شدن یا پذیرفته نشدن
هیچ کس دوست ندارد که خودش یا نظرش رد شود. اما گاهی اوقات فکر میکنیم یک نفر از قصد حرف و نظر ما را رد کرده، حال آنکه آن شخص اصلا قصد توهین به ما را نداشته است. شنیدن پاسخ منفی به ایدهها و درخواستهای ما میتواند به عزت نفسمان ضربه بزند، مخصوصا اگر در تلاش برای تقویت اعتماد بنفسمان باشید.
اما به این حقیقت فکر کنید که شاید دیگران هم نگران ما هستند. و گاهی اوقات شما میتوانید کسی باشید که نظر دیگری را رد میکند. سعی کنید حس کنید که بقیه در این شرایط چه حسی دارند و بعد میفهمید که شما تنها نیستید.
5- داشتن انتظارات بالا
عالی است که کسی کلی انتظار از خودش داشته و به اهدافش میرسد. در این لحظات شخص احساس افتخار و قوی بودن میکند. این موضوع باعث میشود که فرد به حرکت ادامه داده و به اهداف جدید برسد.
اما این اتفاق در یک چشم به هم زدن نمیافتد. موفقیت نتیجه یک پروسه طولانی و خسته کننده است. پس انتظار نتایج سریع نداشته باشید. در این صورت شکست خورده و ناامید خواهید شد. از خودتان یا دیگران انتظار غیر ممکنها را نداشته و هیچ گاه در انجام کاری که شروع کردهاید جا نزنید.
6- حسادت
بسیاری از افرادی بسته به آنچه در فضای مجازی میبینند، حس میکنند که دیگران خیلی شادتر زندگی میکنند. اما موضوع این است که عکسهای پست شده به صورت آنلاین نشان دهنده کیفیت زندگی دیگری نیستند. احساس نارضایتی از زندگی پدیدهای طبیعی است و حتی شادترین افراد هم گاهی آن را تجربه میکنند. اگر به اطرافتان نگاه کنید، میبینید که خیلیها هم همین مشکل را دارند و حتی یک سری فکر میکنند زندگی شما عالی است و دوست داشتند که جای شما میبودند.
7- بیاهمیتی
یکی از مشکلات شایع این است که برخی افراد مطمئن هستند دیگران آنها را درک نمیکنند. حس میکنند که هیچ کس نمیتواند با آنها هم حس باشد. گاهی حس میکنیم که مشکلات ما خیلی مهمتر از دیگران است اما به این معنا نیست که باید کسانی که قصد حمایت از ما دارند را نادیده بگیریم.
8- احتیاج به دانستن نظر دیگران
اگر خیلی طول میکشد که تصمیمی بگیرید، یعنی احساس ناامنی میکنید. احتمالا در این شرایط نظر کسانی که برایتان مهم هستند را جویا میشوید. اگر کسی نظرتان را پرسید سعی نکنید دیدگاهتان را بر وی تحمیل کنید، بلکه سعی کنید بفهمند که خودش واقعا چه میخواهد.
9- تلاش برای صاحب شدن فردی نزدیک
اگر فکر میکنید افراد نزدیک باید تحت هر شرایطی شما را دوست بدارند و هر زمان برای کمک به شما باید آماده باشند، پس مواظب باشید چون این جاده به جایی نخواهد رسید. هر فردی تمایلات خودش را دارد که ممکن است با حال شما متفاوت باشد؛ و این کاملا طبیعی است چرا که آنها هم آدم هستند نه خدمتکار شما.
بنابراین دفعه بعد که کسی بهتان کمک نکرد و دلیلش را توضیح داد، به جای اینکه موضوع را به خودتان بگیرید راه دیگری را امتحان کنید.
اعتماد بنفس = ثبات عاطفی
این موضوع قطعی است: عدم داشتن اعتماد بنفس حتی در کوچکترین چیزها هم مشهود است. و زندگی ما چیزی نیست جز انبوه چیزهای کوچک؛ پس شاید برای رسیدن به آرامش باید دست به کار شده و تغییری در خودتان ایجاد کنید.