آیا همیشه نگران این هستید که مردم در مورد شما چه فکری میکنند؟ آیا نظرات دیگران بیش از اندازه برای شما اهمیت دارد؟ آیا تصور می‌کنید که مردم در حال قضاوت کردن شما هستند و فکر میکنند شما زشت، ناجور یا عجیب و غریب هستید؟ شاید فکر کنید نظرات دیگران به مدل مو، لباس‌ها یا چهره شما مربوط می‌شود و به همین دلیل هر نیم ساعت یک بار در آینه دستشویی خودتان را چک می‌کنید، حتی اگر اشکالی هم در کار نباشد روح کمالگرای شما نقصی را در ظاهرتان پیدا خواهد کرد. گاهی هم از چیزهایی که گفته‌اید یا نگفته‌اید پشیمان هستید و مکالماتی را در ذهن خود تکرار می‌کنید و نگران این هستید که مردم چه فکری در مورد شما خواهند داشت. اگر نگرانی در مورد نظرات دیگران به یک مشکل جدی برای شما بدل شده است لازم است که این مقاله از دیجی رو را مطالعه کنید و با ترفندهای مقابله با این مشکل آشنا شوید.
آیا همه چیز در ذهن شما می‌گذرد؟
واقعیت این است که اکثر مردم بیش از آن که به دیگران توجه کنند روی خود و زندگی شخصی خود تمرکز دارند. اگر مکالمه ناجوری با شخصی تازه وارد داشته‌اید و یا پای شما در پله‌ها لیز خورده است احتمالا این شما هستید که این موقعیت‌ها را بارها و بارها در ذهنتان تکرار می‌کنید و شرمنده می‌شوید. افراد دیگر، چیزهای بسیار مهم‌تری برای توجه کردن و فکر کردن دارند و خاطره آن‌ها از موقعیت ناجور شما، خیلی زودتر از آن چه که فکرش را بکنید محو خواهد شد. شاید وقتی که به آینه نگاه می‌کنید پوست بد، موی چرب و لباس‌های نازیبایتان، بیش از حد به چشم بیاید اما به حتمال زیاد هیچ کس متوجه این اشکالات نشده است.
به نظرات دیگران اهمیت ندهید
مردم شما را به شکل یک شخص واحد می‌بینند نه مجموعه‌ای از جزئیات؛ و مطمئن باشید که این شخص واحد خیلی زیباتر از آن چیزی است که تصور می‌کنید به شرطی که توجه کردن به نظرات دیگران را کنار بگذارید. تنها در این حالت است که می‌توانید از لحظه‌ها بهترین استفاده را ببرید و لذت زندگی را درک کنید. یک لبخند واقعی، زبان بدن آرام، روشی که احساسات خود را بیان می‌کنید و حتی حضور شما هم می‌تواند زیبایی واقعی شما را نشان دهد. این‌ها مواردی هستند که مردم در شما می‌بینند و تحسین میکنند، نه یک جوش روی صورت یا موهایی که به خوبی حالت نگرفته‌اند. زمانی که در کنار دیگران، خود واقعیتان را نشان دهید تمرکز شما روی طرف مقابل، خود گفتگو و فضای آن خواهد بود نه این که در چشم دیگران چطور به نظر می‌رسید و حرف‌هایتان چطور برداشت می‌شود.
البته رسیدن به این مرحله برای افرادی که نگران نظرات دیگران هستند نیازمند تلاش است چون آن‌ها مدت زیادی را صرف پنهان کردن شخصیت واقعی خود کرده‌اند و از بیان احساسات، نیازها و افکار واقعی خود طفره رفته‌اند. آن‌ها سعی کرده‌اند خود را همانند بقیه نشان دهند تا در جامعه جایی داشته باشند و در میان مردم پذیرفته شوند. درونگرا بودن باعث می‌شود که احساس شما نسبت به مردم متفاوت باشد و اگر ذهن درونگرای خود را با این ترس‌ها و تردیدها و ناامنی‌ها پر کنید هرگز نمی‌توانید در جامعه، حضوری موفق داشته باشید.
استفاده از کمالگرایی به عنوان یک سپر
بسیاری از افراد درونگرا، از درونگرا بودن خود شرم دارند و تلاش میکنند با کمالگرایی، نبود “شخصیت اجتماعی” را در خود، جبران کنند. اما کمال، به معنای واقعی کلمه هرگز وجود ندارد و همیشه نقصی پیدا می‌شود که این افراد را نگران کند. اگر این ذهن ترس محور، کنترل زندگی شما را به دست بگیرد همیشه نگران چیزهایی خواهید بود که به زبان آورده‌اید یا انجام داده‌اید. اما شما حق انتخاب دارید و می‌توانید کنترل ذهن خود را به دست بگیرید، زندگی شما انعکاسی از همان چیزهایی است که در ذهن خود ریخته‌اید. هر چیزی که به آن ایمان دارید به واقعیت ذهن شما تبدیل خواهد شد و این واقعیت، در زندگی شما انعکاس پیدا خواهد کرد. پس ابتدا باید باورهای درست را در ذهن خود بکارید و آن‌ها را پرورش دهید.
ریشه مشکل از کجاست؟
در حال حاضر چه اعتقادات و باورهایی، زندگی شما را کنترل می‌کند؟ کدام افکار هستند که ذهن شما را تغذیه میکنند؟ اگر جزو افرادی هستید که نظرات دیگران برایشان بسیار مهم و حیاتی است باید بگوییم علف‌های هرزی در ذهن شما رشد کرده‌اند. این علف‌های هرز به شما می‌گویند که شما به اندازه کافی جذاب و باهوش نیستید، اعتماد به نفس کافی ندارید، شخصیت جالبی ندارید و با “کامل بودن” فاصله زیادی دارید. در نتیجه شما همه دلایل لازم را برای ترس و تردید و قضاوت کردن در مورد خود، به دست می‌آورید. کندن این علف‌های هرز کار ساده‌ای نیست، این باورها سال‌های سال در ذهن شما رشد کرده‌اند و ریشه دوانیده‌اند و احتمالا هنوز هم در حال رشد هستند اما فقط زمانی به رشد و حیات ادامه خواهند داد که به آن‌ها اعتقاد داشته باشید و با باورهای محدود کننده خود، آن‌ها را تغذیه کنید. وقتی این باورهای منفی را کنار بگذارید آن‌ها به تدریج ضعیف‌تر شده و در نهایت به طور کامل از بین خواهند رفت.
همزمان با حذف کرد باورهای منفی، می‌توانید باورهای جدیدی را در ذهن خود بکارید، باورهایی که به شما قدرت می‌دهند و قابلیت پذیرش و درک شما را از سوی جامعه، بالا می‌برند. واضح است که این فرآیندها یک شبه رخ نمی‌دهند و نتیجه تلاش مستمر شما خواهند بود. اما چنین تلاشی چطور باید انجام شود تا به ثمر برسد؟
گام اول: کندن علف‌های هرز
برای تضعیف اعتقادات منفی و محدود کننده سوالات زیر را از خود بپرسید:
- چه افکار و عقایدی دارید که باعث می‌شوند در مورد خودتان، احساس بدی داشته باشید؟
- این افکار چه احساساتی را در شما برمی‌انگیزند؟
- این افکار چه اثری بر زندگی، تصمیمات و رفتارهای شما دارند؟
- آیا دوست دارید به این افکار و عقاید ادامه دهید یا از شر آن‌ها خلاص شوید؟ (اینجا شما شانس این را دارید که این علف‌های هرز را ضعیف کنید و از ریشه بکنید)
گام دوم: کاشت افکار مثبت
همزمان با تضعیف افکار بد و محدود کننده سعی کنید افکاری را که به شما قدرت و حس مثبت می‌دهند در ذهنتان بپرورانید، این کار را با پرسیدن سوالات زیر انجام دهید:
- کدام افکار یا عقاید نیروبخش می‌توانند جایگزین افکار محدود کننده و منفی شوند؟
- این عقیده و فکر نیروبخش چه حسی به شما می‌دهد؟
- این فکر و عقیده چه اثری بر زندگی، تصمیمات و رفتارهای شما دارد؟
- آیا همین امروز می‌توانید به افتخار این باور جدید، کاری انجام دهید؟
فرآیند کاشت باورهای جدید و مثبت در ابتدا ممکن است سخت و حتی جعلی به نظر برسد چون ذهن منفی گرای شما از تغییر کردن گرایزان است و سعی می‌کند شما را محدود نگه دارد. اما شما می‌توانید از این مرحله به سادگی گذر کنید، هرچه بیشتر از شر افکار قدیمی و محدود کننده رهایی پیدا کنید فضای بیشتری برای کاشت افکار جدید و مثبت در ذهن شما به وجود می‌آید و شما می‌توانید ذهن خود را مجددا برنامه ریزی کنید. به این ترتیب می‌توانید زندگی جدید و ایده آل خود را آغاز کنید و آن را همان طور که می‌خواهید بسازید نه این که منتظر بمانید تا اوضاع تغییر کند، اینجاست که معجزه واقعی رخ می‌دهد و زندگی روی خوش و زیبای خود را به شما نشان می‌دهد.
سلام خسته نباشید شما میگید که افکارو اندیشمون رو مثبت نگه داریم و به افکار منفی وبه اصطلاح نیمه خالی لیوان نگاه نکنیم اما نمیگید چطوری این کار رو کنیم یا اینکه چطور وقتی کسی ازمون انتقادی میکنه اون رو حداقل کم اهمیت بشماریم و نزاریم فکرمون رو مشغول خودش کنه تا ازش راحت بشیم نزاریم روزمون رو معطوف خودش کنه سایت خیلی به اصطلاح اشکالاتی داشت و من حس کردم باید این هارو مطرح کنم چون مسئله اصلی این دو موردی بود که گفتم اینهایی که گفتید رو که ما خودمون میدونستیم اما طریقه انجام دادنشون رو احتیاج داریم بدونیم نه کلیات….
?
افرین دقیقا همیشه مشکلم با کسایی که نصیحتم میکنند همینه حرفشونو گوش می دم اما نمی گن چطوری این کارو بکنم بعد میگن تو به حرفامونوگوش نمی دی یکی نیست لگه عامو من گوش دادم قبول دارم امادنمی دونم چکار کنم
خیلی عالی بود و من با خوندن مطالب متن و راه حل هایی که دادین در حال تلاشم که این افکار چرت رو از ذهنم خارج کنم تا بتونم موفق شوم انشاالله.