چگونه از کسی که دوستش داریم متنفر شویم و یا او را فراموش کنیم؟ (قسمت اول)

بد نبود خوب بود ولی من امتحانش کردم نشد

نشدنی بود کاملا غیر ممکن هزکاری کردم نشد

واقعانمیشه

هزار بار هم بکنی باز نمیشه

خیلی خوب بود مرسی

خوب بود فقط کاش در مورد اینکه بخایم منطقی با طرف حرف بزنیم هم مطلبی داشتین

بد نبود ولی این کار غیر ممکن

فقط گذر زمان و جدایی کامل حال ادمو خوب میکنه اولششش سخته

اصلا نمیشع سخته و ب هیچ وجه قابل شدن نیست

خدایی سخته

من همه قیده همه خاموادمو.‌همه کسمو به خاطرش زدم…کلی بهم بدی میکنه..ولی هر کارم میکنم هر روشیو هم امتحان میکنم نمیتونم ازش بگذرم

بخدا موندم چجوری کنار بیام..سخته اصلا امکان نداره بتونی کسیو ک دوسش داری فراموش کنی

امیدوارم بتونم بزارمش کنار ولی بلاکش نمیکنم تا موفقیتم رو ببینه و فک نکنه بعد اون میمیرم چون با اون هروز میمیرم

ابدا نمیشه و کاملا غیر ممکنه

عالی بود

چرا میشه به بدها‌فقط فکر کن

نمیشه،عاشقانه میپرستمش ،هرکاری میکنم ی مدت خوبه ولی یکی از رابطه حرف میزنه یادش میوفتم و روز اول اسنایی دوباره همه چیز آبدیت میشه تو ذهنم

اگه بشه فراموش کرد خوبه

Slm man in rahkar Haro emtehan kardam khob bof❤️

فراموش کردن کسی که دوسش داری غیر ممکنه مگه اینکه خدای بزرگ محبت اون شخص رو از دلت دربیاره والا واقعا غیر ممکنه تجربه سی وپنج ساله منه

وای تو رو خدا بهم بگید چی کار کنم یه دختر ۱۸ ساله هستم که قیافه کاملا معمولی دارم صادقانه بگم از نظر خودم اصلا زیبا نیستم البته خیلی ها تا حالا بهم گفتن که زیبایی ولی به نطر خودم زیبا نیستم هیکلم هم چندان تعریفی نیس قدم درحد متوسطه و یک کم تپل هستم من اصلا پول دار نیستم تا ۱۳ یا ۱۴ سالگی تو روستا زندگی میکردم اما الان نزدیک ۴ یا ۵ ساله که تو شهرستان کوچیک زندگی میکنم حالا منی که خیلی هم باهوش نیستم وهیچ چیییییز ندارم عاشق یه پسر همه چی تموم شدم نمیدونم واقعا چیکار باید بکنم واقعا دیگه دارم دیوونه میشم از نظر من اون خیلی سرتر از منه وهیچ وقت از دختری مثل من خوشش نمیاد اون توی مدرسه نمونه درس میخونه ومن تو مدرسه عادی اون تو تهران زندگی میکنه ومن تابستون ها توی روستا و درطول مدارس دریک شهرستان کوچیک اون خوشگلو جذاب و قد بلنده ولی من……..
اون تک پسر خانوادست ومن تو خانواده پر جمعیت بچه آخر هستم اون حتی پدر بزرگ و مادر بزرگش هم توی تهران زندگی میکنن من اولین بار اونو تو ۱۱ سالگی دیدم اون موقع اون ۱۲ سالش بود اون به من لبخند زد من اون موقع حتی اسمشم نمیدونستم البته من اون موقع اصلا عاشقش نشدم وفقط چون بهم لبخند زد بهش لبخند زدم ومن خیلی کم اون رو میبینم چون نسبت فامیلی خیلی دوری داریم اون نوه ی دایی مامانمه یعنی بابابزرگش میشه دایی مامان من باباش پسر دایی مامانمه من اون موقع اصلا عاشقش نشدم حتی کوچکترین حسی هم بهش پیدا نکردم تا اینکه وقتی ۱۵ سالم بود یه عروسی داشتیم اون هم اومده بود عروسی اون موقع او ۱۶ سالش بود من اولش که دیدمش شک کردم که همونی باشه که تو۱۱ سالگی دیده بودمش ولی وقتی دیدم که مامان بزرگش یعنی زن دایی مامانم مثل نوه اش داره باهاش رفتار میکنه فهمیدم که همون پسره هستش اون جا بود که اسم پسره رو فهمیدم یعنی وقتی اسمش رو فهمیدم که زن دایی مامانم صداش کرد علی رضا جان حالا از اون موقع عاشقش شدم البته اینم بگم که من تو این ۳ سالی که از اون عروسی میگذره خیلی بهش فکر نمی کردم ولی الان هر وقت زنگ میزنم به دایی مامانم (دایی مامانم خیلی دوسم داره هروقت مامانم زنگ میزنه به داییش، داییش از مامانم میخواد که گوشی رو بده من باهاش صحبت کنم ) دایی مامانم فقط وفقط وفقط در مورد ای آقا که من عاشق شدم باهام صحبت میکنه وهمش ازاون آقا پسر تعریف میکنه نمی دونم واقعا به چه هدفی این رفتار های داییم کم کم به احساسات من نسبت به اون پسر دامن زد والان دوباره بعد ۳ سال همش به اون آقا فکر میکنم من امسال کنکور دارم ولی به جای اینکه سرم به درسم باشه فقط به اون آقا فکر میکنم بااینکه من خیلی دختر درس خونی هستم

البته اینمبگم که من تو عروسی بارها وبارها دیدم که این آقا پسر به من خیره شده اینها رو که یادم میاد بیشتر بهش احساس پیدا میکنم

جان مادرت این چرتو پرت ها چیه تایپ میکنی خودت عاشق نشدی تا این هارو نگی دوس داشتم الان پیشم بودی صورتت رو خط خطی کنم تا امیدی واسه زندگی نداشته باشی تو بیا با دختری ده سال رابطه عاشقانه هر روز دو ساعت حرف بزن ده سال خاطرات از بهترین لحظات زندگیت رو فراموش کن اخه مگه آدم منگول باشه وگرنه کسی که همه امیدو آرزوت باشه چطور میتونی فراموش کنی یا ازش متنفر باشی اخه همچین چیزی وجود داره جان عزیزت تجربه چیزی رو نداری بیخود راجبش حرف نزن

من اصلا نمیتونم.! من فک می کنم که فقط با پر کردن جای اون با یکی دیگه شاید بشه. لامسب خاطره بد هم نداره که بخوام فک کنم.

اصلا شدنی نیست

من هیچ خاطره ی بدی با اون نداشتم واقعا نمیشه

خوب بود ولی نمی شه

مرسی خیلی کمکم کرد

فراموشی فقط مربوط به عشق به جنس مخالف نیس من خودم نه عاشق شدم نه با کسی بودم ولی دوست و رفیق فیک زیاد داشتم که آزارم دادن خیلی آدم حساس و احساساتی بودم ولی واقعا این راهکارا موثر من خودم قبل اینکه این مطلبو بخونم بعضیاشو امتحان کردم خواستن توانستن اما امان از روزی که حتی یه درصدم نخوایم اون نود و نه درصدم سوخت میشه.

واقعا غیرممکنه نمیشه یاشایدم من نمیتونم ??

نمیشه خیلی سخته.. همه اینکارام بکنی نمیشه بازم عذاب میکشی ?

هرکاری کنی فراموش نمیکنی وقتی عاشق میشی دیگه همه چی از کار گذشته

هرکاری کنی دیگه فراموش نمیکنی خیالت تخت

به نظرم بهتره فقط خودتو سرگرم کنی
اینه که جواب میده ?

سلام. هرکاری خواست براش کردم. از13سالگی به طور اتفاقی باهم اشناشدیم.اون 18سالش بود تا همین یه سال پیش باهم بودیم رابطمون به خاطر فهمیدن خانوادم قطع و وصل میشد. جوری بود گوشی نداشتم. اون برام گوشی مخفی می‌آورد. بعد 5سال یه روز که توخونه تنهابودم بدون هماهنگی بهش زنگ زدم. یه دختر گوشیو برداشت اول فک کردم اشتباه شده. بعد دختره بهم گفت من دوس دختر شم تو کدوم یکی از دوس دختر هستی؟ من نابودشدم. مردم. محوشدم

همش چرت و پرته….عاشق ک باشی هزارتا از این راه هارو هم ک بری آخرش هیچه…. 🙂

اگه تصمیم مون محکم باشه و بگذریم که دیگر عشقی وجود نداره با گذشت مدت زمان کم میتونیم فراموشش کنیم

نمیشه خب
من تو هر سایتی ک رفتمو کارا رو انجام دادم نشد:|
جدی نمیشه فراموش کنم کسیو ک هر دیقه بهش فک می کنم

خوب بود

بخدا خیلی دنوستش دارم سیزده ساله که با منه ثانیه دقیقه ساعت ها بفکرشم قبلا خیلی منو دوست داشت الان نسبت به من خیلی سرد شده الان همیشه بهانه جدا شدن ازم میگیره ولی زندگی من بدون اون هیچ پوچه خدایا کمکم کن به امید زندگی دوباره

هیچ کس باارزش تراز خودمون نیست اونا مث ما زجر نمیکشن

خیلی سخته در واقع گفتنش اسونه ولی سخته نمیدونی من چی میکشم

خیلی سخته جون آدم در میاد???

بدی ما ادما اینه که وقتی از یکنفر به عنوان عشقمون ازش جدا میشیم همش خاطرات خوب تو ذهنمون مرور میکنیم و این باعث میشه بیشتر اذیت بشی
به نظر من باید ذهنت سمت خاطرات و اتفاقات بدی که باهاش داشتی ببری تا بتونی راحت تر فراموشش کنی

به نظر من ادم خودش باید بخواد تا نخوای نمیشه

چگونه کسی را که هر روز میبینمش و باهاش هستم فراموش کنیم

کاری نشد نداره من از الان استارتشو میزنم

وقتی میبنی چاره ی جز اینکه فراموشش کنی نداری خودب خود همه چی فراموش میشع ولی دیگ اون ادم قبل نیسی سرد بی احساس حتی دیگ نمی خوای رابطه جدید شروع کنی حتی ازخودتم ترس داری ک‌مبادا دلت این بار بدتر بشکنه ??

چقد زمان میبره تا همه آدما و کارشونو فراموش
کنی

من سه ساله که دوسش دارم….رابطه جدیدو امتحان کردم نشد فراموشش کنم هرکاری کردم نشد حتی اگ فراموشش کنم هم موقتیه و بعدش دوباره میاد تو ذهنم…….نمیدونم چیکار کنم

ولی اگه طرف مقابلت روهمش ببینی چی اونموقع این مواردی که گفته شدبازم جواب میده؟؟

گذر زمان همه چی و درست میکنه

چه مسخره تا از کسی متنفر نشی نمیتونی فراموشش کنی

راهکارهاتون در اون حدی که باید اثر گذار نبود

کسی که دوستش داری و اونم تو را دوست دارد اما پسره با یکی دیگر رابطه داردچه کنم که آن دختر را دوست نداشته باشد و پیام ندهد

چی

پیام میدهم به هم من دختری هستم و آن پسری اما با یکی دیگر هم پیام میدهد آن هم دختر جوان است

سلام دوستان
من که والا چه عرض کنم هر روز از کوچمون میگذشتم که یه دختری جلوم سبز شد که همش هی منو نگاه میکرد و درباره من به دوستاش میگفت من هیچوقت فکر نمیکردم کلمه ی مخ زدن واقعی باشه ولی این دختر خانوم واقعا این کار رو با من کرد هر بار که منو میدید چشماش برق میزد و لبخند میزد از این رفتارش باعث شد خجالتی بشم به خودم شک کنم و صبح تا شب فکرشو کنم…
البته مادرشم از این رفتار دخترش خبر داشت و فهمیدم که یه روز به سمت من دست تکون داد ولی من جواب این کاراشونو ندادم…
وقتی که به خودم اومدم دیدم وابستگی به سراغم اومده البته بگم من به تازه به سن بلوغ رسیدم واقعا منصفانه نیست اینطوری شوک بهم وارد بشه…
هیچی دیگه سعی کردم فراموشش کنم چون من فقط 14 سال سن دارم و زشته که با نامحرم رابطه داشته باشم ولی هر کاری کردم نشد چون ایشون هم محله ایه منه و هر روز می بینمش
و حتی اگه نقل مکان کنیم من افسردی مطلق میگیرم
واقعا موندم دوستان که چیکار کنم

نمیشه دیگه نمیشه خب اه
فقط گفتنش اسونه

فراموشم میشه

من تازه میخوام این رو انجام بدم
لطفا کسانی که انجام داده اند به من بگن که خوب بود یا نه؟!
ممنونم….

من چکار کنم ک از سنگ دلی منو در آورد عاشق خودش کرد اما الان خودش ت فکر عشق اولشه دارم داغون میشم هنوز نرفته میگه دوسم داره ولی من میخام فقط مال خودم باشه هم فکرش هم دلش

من همه این کارارو کردم ولی نمیتونم بهش فکر نکنم البته شاید چون حس گناه دارم اینطوریه چون من بهش گفتم بهم پیام نده تا برای کنکورم بتونم بخونم ولی بازم بهش فکر میکنم?

من جدا نشدم. ینی اصلا بهش وصل نشدم. مشکلم اینه. چون تفاوت سنیمون زیاده (8سال) و من هم 15 سال و اون 7 سال خب حالا خودتون فکر کنین تا اون 18 سالش بشه و من 26 سال اگر هم احیانا با کسی آشنا نشه معلوم نیست خونوادش قبول کنن یا نه. دار دیوونه میشه. ضمنا خواهر رفیقمه. داره حالم بهم میخوره

مشروب بخورید اوک میشید

احساس من بهش پاک بود ولی اون خودش گفت داشت دختر بازی میکرد نه میتونم ببخشمش نه میتونم نبخشمش هنوزم اگه پشیمون شه و برگرده و همه چیو توضیح بده هستم (واقعا؟!) من 13 سالمه و اون14 تعریفمم از دوستی با بزرگترا فرق میکنه ولی تا حدودی مشترکه تجزیه هویت دارم اذیتم میکنه نامرده خیلی نامرده

سلام میخوام بگم که دوست دختر من پنج ساله باهمیم و خیلی براش خوبی کردم ولی متاسفانه مچشو گرفتم خیانت کرده بود ولی گفت قلب من تویی ایا چیکار کنم میخوام فرامومشش کنم بلاکش کنم کلا چیکار کنم به مادرم خوبی نکردم به او خوبی کردم ولی خیلی زخم خوردم چیکار کنم

حاضرم شرط ببندم کسی که اینارو نوشته بعداز این نوشته ها خود زنی کرده ?بابا هر جا میرم جلو چشممه دارم تمرین میکنم تو مغزمه دارم پابجی بازی میکنم تو مغزمه ?

ازبرنامه تون کمال تشکررادارم امیدواریم بتوانیم ازاین برنامه درس عبرت بگیریم

اینکه خیلی نامردیه من ادم محبتی هستم قلبمم مشکل داره چطور میتونم کسی که دوسش دارم اما اذیتم میکنه بلاکش کنم خب اون ایندمو عوض میکنه خو یه لحظه فکر کنید که اگه باش زندگی کنید میتونید هر کاری کنید من طرف کسی نیستم فقط گفتم

من فقط۱۳سالمه و چند روز از ۱۲سالگیم گذشته من مث پسرا میگردم چون اصلا مثل دخترا نیستم کلا با پسرا هم میگردم پسرا عاشقم شدن من اصلا اهمیت نمیدم بدرک که عاشقمن دخترا هم عاشقمن بیخیال نمیشن منم اهمیت نمیدم ولی الان با یه دختری ام که مثل خودمه کاراش ولی عاشقم بود و نمیگفت خودم فهمیدم ولی اذیتم میکنه یه چیزایی میخوره بیش از حد میخوره چیزایی که خوب نیست خطرناکه مثل شراب یا کوفت خب منم میخورم ولی زیاد که نمیخورم باید تهدیدش کرد یا یه کاریش کرد خودم داستانمو گفتم و فکر کردم کارمو درست کردم ولی اینکه میگید بلاکو همه چی خلاص کن نامردیه زندگیت نابود میشه روز خوش خرد یارتان?

عاشقش بودم ولی مرد! سنگی روی دلمه
خونه ایی پر از آتش
ذهنم آلوده شده
زنذگی برام در دو حرف خلاصه شده “غم
دلم نابودی می‌خواد
حسرتی در دل دارم

کسی جواب میده؟؟؟

بچه ها من۶ماهه جداشدم موهام سفیدشدن خیلی سخته هرروزدارم بدترمیشم توروخدااگ دوسش،دارین جدانشین بیچاره میشین

من نمی تونم فراموشش کنم انگار گیج هستم و هیچ کسی و جز اون نمیبینم
واقعا خسته شدم

دلم می خواهد فراموشش کنم اما به هر بهانه ای شده باز میرم و از دور نگاهش می کنم
واقعا خسته شدم

وقتی کلا جلو چشم عکس پاک کردن چه فایده داره
از صبح تا شب نشته جلو پنجره اتاقم چکار کنم از دستش دوسش دارم ولی دلم نمی خواهد ببینش ولی وقتی نیست دلتنگ میشم این چه حس مسخره که داره نابودم میکنه آخه چرا باید من عاشق باشم
دوست دارم پنجره باز کنم هرچی از دهنم در میاد بهش بگم ولی وقتی نگاه مظلوم مبینم نمی تونم دیگه نه سر کار میره نه هیچی بست نشته
آخه چرا انقدر خنگ چکار کنم بفهمه همه چی تموم شده

سلام
من ۱۳ سالمه از همون موقعی که به دنیا اومدم تا الان با دختر دوست مامانم دوستم جوری که خیلی وقت ها شده یک هفته ی کامل من پیش اون باشم اون خونه ی ما ) فقط با مادرش زندگی میکنه( من غیر از اون دوستی ندارم که اینقدر باهاش صمیمی باشم ولی اون خیلی مغروره همیشه من زنگش میزنم و بهش پیام میدم تازگی ها اصلا گوشی رو برنمیداره و سر راست جواب پیامت مو میده و یا فقط سین میکنه اون خیلی دوست صمیمی داره و با اوناهست ولی وقتایی که من میخوام راجع دوستای خودم بگم اعصبانی میشه ولی من با تموم دوستای اون دوستم
من خیلی حرف های اونو باور میکنم اگرم نخوام باور کنم جوری جدی با خشم حرف میزنه آدم باور میشه و خیلی وقتا شده که سر همین موضوع باهم دعوا کردیم
من هر کاری انجام بدم ۹۰ درصد اشتباه و غلطه از نظر اون
من نمیگم همش باهام باشه ولی خوب حداقل میتونه که جوابم رو بده
دیروز ازش خواستم ی برنامه ی ادیت بهم بگه منو پیچوند
همیشه جوری رفتار میکنه که از من بهتره ولی خوب وقتایی که پیش همیم هم بهمون خیلی خوش میگذره هم باهم خیلی دعوا میکنیم
واقعا از دستش ناراحتم اصلا بهم هیچ توجهی نداره و میدونم که مقصر خودمم و جلوش خیلی کوتاه اومدم ولی اون خیلی حاضر حواله
واقعا نمیدونم چیکار کنم

اگه من نباشم دنیا فقط منو کم داره ول اگه تو نباشی من یه دنیا کم دارم……. دلم براش تنگ شده کاش بودی

چطوری از کسی که میخواسته منو بکشه متنفر نشم?

ببینید دوستان من الان که دارم این متن رو مینویسم از یه رابطه ی عاطفی‌ تونستم که بیام بیرون ولی بدون هیچ یک از این روش های بالا
اگه واقعا کسی رو دوست دارید با محدود کردن خودتون مثل ندیدن عکسا هاش یا خودش مطمئن باشید که عمرا بتونید فراموشش کنید چون این چیزا تا وقتی جواب میده که خاطره ای ازش به ذهنتون خطور نکنه بدترین راه برای فراموش کردن کسی اینه که ازش فرار کنید به عنوان یه دوست بهتون پیشنهاد میدم که با تمام وجود برای یه بارم که شده این بار اتفاقا خیلی دقیق تر و کلی تر به طرف نگاه کنید اون موقع متوجه میشید که با هیچ کس دیگه ای هیچ فرقی نداره البته این نیاز به زمان داره با فرار کردن هیچ چیز درست نمیشه
*عشق نتیجه یه سوءتفاهمه*

دختر هستم.اونم دختره.نمیدونم دوسم داره یا نه.نمیدونه دوسش دارم.
تنها چیزی که احساس میکنم بدبختیه
واقعا هیلی بدبختم که توی این سن کم عاشق یه همجنس شدم

من یه نفر رو دوست دارم ولی اون نمیدونه چگونه فراموشش کنم.

همدان اعتمادیه

سلام
من ۱۷ سالمه و میخام بدون چطوری یک نفر رو از خودم متنفر کنم.پسری ۱۸ ساله عاشقم شده و من خیلی احساسی بهش ندارم ۴ ماه پیش بلاکش کردم اما هی با شماره های دوستاش بهم زنگ میزنه و پیام میده هر کاری میکنم که از من متنفر اما نمیشه در حدی عاشقم شده که حتی خانوادشو در جریان گذاشته

اما اینا همه ش در حد تئوریه. من ۳۶ سالمه به خواست خودم از یه ازدواج دوازده ساله خارج شدم باکسی که از پونزده سالگیم عاشق هم بودیم و تو بیست و دوسالگیم به هم رسیدیم. الان از جداییمون بیشتر از دوسال میگذره و اون سه ماه بعد از جدایی ازدواج مجدد کرد و بچه دار هم شده. من خواستگارای خوبی دارم اما چنان ضربه ای تو این سالا خوردم که هیچ جوره نمیتونم دوباره اعتماد کنم و وارد زندگی مشترک شم. مستقل زندگی میکنم و نزدیک پدر و مادرم هستم ولی هم احساس تنهایی میکنم هم پشیمونم که چرا وقتی جوون تر بودم جدا نشدم و هم دلم از این میسوزه که آدم به اون بدی اونقدر زود زندگیش سر و سامون گرفت و با آرامش داره زندگی میکنه و من که فقط صداقت و وفاداری برام مهم بود و هست از ترس تکرار اون روزای بد مجبور شدم تنهایی رو انتخاب کنم. بدبختی اونو نمیخوام بدبختی هیچ کس دل شکسته ی منو آروم نمیکنه. اما اگه تو دنیا کمی عدالت وجود داشت نباید انقدر زود یکی رو میبرد سر خونه زندگی ای که من اون همه براش تلاش کرده بودم و خشت به خشتش رو با خون دل و صرفه جویی و صبوری رو هم گذاشتم. نمیگم تا آخر عمر مجرد میموند و از عشق من پرپر میزد ولی حق من بود که حداقل چند ماه به اشتباهاش فکر میکرد و مغزش رو به کار مینداخت که چیکار کرد که من با اون همه عشق و انگیزه اونجوری ازش بریدم.

چگونه میتوانیم کسی را که دوست داریم دیگر دوست نداشته باشیم اما آن فرد نفهمد و ناراحت نشود و مثلا شماره تماسش را هم حذف نکنیم ولی به او فکر نکنیم و سرگرم عشق دیگری باشیم؟

منم عاشق شدم و زندگیم شده مال یکی دیگه

من ۴ سال بود که ندیدمش وبعد ۴ سال دیدمش که از بین همه کسایی که اونجا بودن اومد سمت من وبهم لبخند وسلام واحوال پرسی کرد وعاشقش شدم
ولی اون ۲۷ سالشه ومن فقط ۱۵ سالمه اخه من چطوری میتونم با این باشم همش تو فکرشم از درسم دارم عقب میفتم همش بخاطر اون لطفا خودتون یه چیزی بگید من چطوری ازش دست بکشم وقتی اسمش جلوم میاد قلبم تند تند میزنه وکنجکاو میشم که اون داره چیکار میکنه
وهمش دوست دارم ببینمش

نمیشه شاید چون عشق من از نوع یک طرفه هست

چقدر سخته کسی رو که دوستش داری خوب بهش وابسته شدی بعد اون با کس دیگه دوست بشه هر روزم جلو چشمت باشه ولی نتونی تو اونو فراموش کنی

سلام ببخشید من با دوستم تو مدرسه خیلی به هم علاقه پیدا کردیم اینقدر که هی لحظه نبینمش اذیت میشم به همین خاطر با هاش قهر کردم ولی یواشکی نگاش می کنم تا به هم نزدیک یه حسه بدی بهم دست میده و دلم میخواد دوباره باهاش اشتی کنم ولی اگر اشتی کنم دوباره همون میشه و……….

لطفا کمک کنید همع این کار هارم کردم

وای کمکم کنید من رفیقم یکی رو خیلی دوست داره اون پسره اول دوسش داشت الان دوسش نداره دختره ن میتونه بیخیالش بشه ن میتونه با این وضع کنار بیاد?

منم عاشق همکارم شدم ۳ سال طول کشید فراموشش کنم البته چون باهم ملاقات حضوری داشتیم خداجافظی کردیم برام قابل درک بود ولی بعد اون سه یال با اقایی دوست شدم که هی میرفت و می اومد و بلافاصله سرد میشد چون تفکرات مذهبی داشت یا مسکل داشت نمیدونم خلاصه این رابطه پرونده اش برام بسته نمیشه چون میگم شاید برگرده.اینکه قطع امید کنی خیلی مهمه.منم دعا کنید که فراموشش کنم

نمیشه هرکاریم کنی نمیشه

نشد …سه سال شد هر کاری کردم نشد که نشد… تا اخر عمرم با یادش زندگی میکنم و حسرتش رو میخورم دیونشم هنوز بعد سه سال ولی ازش بدم میاد…نمیدونم شاید از خودم باید بدم بیاد ولی منو ب کسی فروخت که واقعا تعجب کردم هنوزم بعد سه سال واسم عجیبه..
نمیدونم شاید تو این دنیا قسمت هم نبودیم ولی اگر فیلم زندگیم برگرده عقب باز باهاش آشنا میشم چون قشنگترین تجربه زندگیم بود که دیگه هیچوقت تکرار نمیشه هنوزم دارم بهش فکر میکنم هیچوقت یادم نمیره هیچوقت فراموشش نمیکنم همیشه از ته قلبم دوسش دارم نمیدونم شاید ازش متنفرم ولی نمیتونم براش ارزوی بدی کنم ولی واقعا هیچوقت به زندگیه عادی برنگشتم و تا اخر عمرم دوست ندارم به زندگی عادی برگردم و همهی خاطراتمو مرور کنم قدم زدنامون زیر بارون کافه رفتنامون..
اوایلی که از هم جدا شدیم هر جا میرفتم بهم میگفتن کجاس چون همهجا مارو با هم دیده بودن میخوام با خاطرش همیشه بسوزم تا تموم شم.

#دلنوشته

من پسر افغانی هستم به یک دختر عاشق شدم که او نامزد اس دختره مرا بسیار دوستت دارم از نامزد خود بدش میاید برایم میگه من تو را بیشتر از جانم تو را دوست دارم تو نباشی خودکشی میکنم نمیدانم چی کنم هر چی میکنم ازش جدا روز به روز محبت ما بیشتر میشه نمیدانم چی کنم وقت اون عروسی کنه خوب من درد زیاد میکشم میخواهم همین حالا از پیشش جدا شوم لطفا همرایم کمک نماید .

ن اصن نمیشه خودتم بخوای نمیشه چون همیشه ت ذهنته

احداقل وقتی دیدم این همه ادم مثل من وجود داره حالم بهتر شد

دستتون درد نکنه اما خیلی سخته نمیشه

چطوری ی ادمی که کار اشتباهی انجام نداده و توهم دوسش داری رو فقط چون زمان اشتباهی وارد زندگیت شده فراموش کنی و بتونی متقاعدش کنی فراموشت کنه……

میدونید چرا نمیشه،چون باور نداریم،چون نمیخواهیم که بدون اون زندگی کنیم،چون فکر میکنید غیر او هیچ کس نمیتونه باعث حال خوبتون بشه،چون من هم همین حال و روز رو دارم،ولی دارم به خودم میگم قبول کن که میتونه اینده بهتری بشه و حال بهتری داشته باشی با یکی دیگه،و میخواهم به خودم بقبولونم که اره،و برم به جلو،شاید یک ساعت یا فردا یا روزی دیگر،ولی اول باید قبول کنم بعد این راهکار انجام بدم تا بشه،

و به نظر من بهترین راه برای خلاص شدن دوستی با یه جنس مخالف هست،حالا چه رابطه حضوری چه تلفنی،بقول معروف مجازی، چون میشه دلتنگی و ناراحتی و خوشحالی و هر حسی که داری رو به یکی بگی و خودت رو خالی کنی،و اون ادم هم چون مثل خودت باشه خوب درک میکنه،اگر کسی مایل بود خبر بده مطمئنن جواب میده این راهکار،فقط در حد نوشتن و درد و دل کردنه،قرار نیست دیدن و قرار گذاشتن باشه که ادم فکر کنه دوباره دل ببنده و گرفتار بشه و بازم ضربه بخوره

من چرا بحث و نظر خودم را نمیبینم

سلام من دختری سیزده سالم که چندین ساله به پسر داییم علاقه مند شدم چندین سال این عشق و درون خودم نگه داشتم اون کارایی میکرد که باعث میشد بیشتر دوسش داشته باشم مثلا تو جمع هر جا که بودیم اگه منو میدید میدومد نزدیکم شروع میکرد به صحبت کردن با هام لپم و میکشید حتی جلوی جمع غذا میاور دجلو دهنم و بهم میگفت بخورم اگه ناراحت بودم با هام صحبت میکرد ازم حمایت میکرد سعی میکرد دو نفری با هم صحبت کنیم خلاصه کلی چیزی دیگه من دیگه نتونستم تحمل کنم و عشقمو بهش از طریق پیامک اعتراف کردم ولی اون بهم گفت که همه ی افراد خانوادشو خیلی دوست داره اما بهم گفت دختر خوبیم و می تونیم با هم بازم خوش بگذرونیم و با هم دوست باشیم اما چند وقت بعدش دوباره شروع کرد کاراشو بهم میگفت خیلی خوشگلم و حتی بهم امید میداد و با هام زیاد خرف میزد و بهک میگفت تو رشته ورزشی که دوسش دارم موفق می شم و باید تلاشمو بکنم و حتی به شوخی یا جدی نمیدونم جلو بقیه دختر دایی ها و پسر دایی هامبهم گفت عشقم یا گفت منکه دوست دارم باورم نمیشد این قضیه واسه چند روز پیشه دو سه روز پیش اما یه کاراییم میکنه که نگران میشم مثلا من تو گوگل زدم خصوصیات پسری که عاشقت بیشترشونو داشت ولی مثلا نوشته بود که جلویه تو از بقیه دخترا تعریف نمیکنه و نزدیک دختر دیگه ای نمیشه
ولی اون هم درباره دختر دیگه با من صحبت می کنه و هم به دختر خاله هام نزدیک میشه حسودیم میشه سخته تحملش کنم یا مثلا میزنه ادم بلاک میکنه بعد دوباره از بلاکی در میاره نمیدونم چیکار کنم گیج شدم لطفا راهنماییم کنید

عاشقشم ،?

میتونمممممم نه نمیتونم?‍♀️

آخیش شد مرسی ?

گذر زمان حلش میکنه(: باید بیشتر با خانواده و اطرافیانت وقت بگذرونی تا کم کم یادت بره(((:

نمیشههههه لعنت ب هرچی عشقه ??

چرا نمیشه چرااااا؟!??

هیچ چیزی نشد نداره! تو این دنیا هرچیزیو که بخای میشه به شرط اینکه خودتم تلاش کنی.
هرچقدرم کم اوردی بازی امیدتو از دست ندی
با هرچیزی که آروم میشی خودتو آروم کن حتی اگه اشک باشه اگه ۱۰ بار خوردی زمین واسه باز ۱۱دهمین بار پرو تر بلند شو با خدای خودت رفیق شو، باهاش خلوت کن،بیشتر از هرکس دیگه ای حواسش بهت هستو و هواتو داره مطمن باش که یروز خوب منتظرته فقط باید تلاش کنی .ط نباید کم بیاری رفیق!..یادت نره:)

نمیشه هیچوقت

کمتر بن بدین بهشون میشه اینم راه حل

نمیشه

باید بشه??

یه چیو یشین????

به نظر من اینطور رابطه هایی نباشه بهتره چون روح و روان کلا آسیب میخوره و هم بده نظر من که اینه

مشکل اینه قراره هر روز ببینمش،همکلاسیمه؟خب اره،همجتسمه؟که چی؟من فقط عاشقش شدم و نمیتونم فراموشش کنم…(:

خب ببخشیدا ولی اگه هم کلاسی باشه مثلا توی مدرسه اصن ماجراش عشق و اینا نیست ولی به طرز عجیبی از همکلاسی خودت خوشت میاد و دوس داری باهاش دوس شی و اون نخواسته و هر روز می بینی
دقیقا چجوری میشه فراموش کرد اصن وقتی هی جلوته
نمیشه بابا همش دروغه
کلا این چیزا رو نمیشه فراموش کرد

من یه نفر رو دوس دارم ۶ سال میشه با خوب بدش ساختم ولی بخاطر کار زیر خاکی شکست خورد طرف مقابلم ضربه روحی خورد ناراحتی اعصاب بهم زد و شوک درمانی انجام میدند روش ولی اصلا به من توجهی نمیکنه؟ و حرفهای ناسزا بهم میزنه منو نمیبینه دوس داره همه کنارش باشن جز من خودش چند بار به من گفت از من متنفر من خیلی تنهام خواهر و برادر ندارم حتی یه دوس ندارم

خودم در حال حاضر افسرده شدم هیچ ارتباطی با کسی ندارم گوشه گیر شدم و روح جسمم خودش رو باخته به من یه نظر بدید من لیاقت ندارم خواهرهاش منو سرزنش و تحقیر میکنند قبلا ماشین داشتم ولی فروختم الانم از وقتی از بیمارستان اومده بیرون همش از من دوری میکنه دلم داره میترکه من کم براش نداشتم وقتی بهش میگم دوستت دارم جوابم باسردی میده یا اصلا محل بهم نمیذاره فقط خانواده خودش و این زن دخترهای خیابان رو ترجیح میده از نظر جنسی هم باهام راحت بود

نمیدونم دردم رو به کی بگم و برام سوال هس من همه جوره براش کم نداشتم یعنی جوابم با بی محبتی و سردی باید بده هر روز گریه میکنم و روزها میرم تو پارک که با خودم خلوت کنم وقتی رو صندلی میشینم بلند نمیشم اینقد غرق میشم تو دنیای خودم ناراحتم و افسرده گیم زیاد شده من چیزی کم ندارم زیبا نیستم ولی در حد خودم از اون چه خدا داده رازی هستم خانواده اش دنبال زن پولدار هستن

ممنون میشم برام جواب بدید لطفا تشکر از آقای هاشمی

نمیشع سخته =(

من جدا نشدم فقط چون رل قبلیش بهش پیام داده گفته دوست دارم و اونم برام تعریغه کرده و گفته سر دوراهی ام
فکر کیکنم باهام سرد شده یه جوری شده مثل قبلا نی فک کنم بخاطر رل قبلیشه

نمیشه واقعاا نمیشه آخی اونم دوستت داره توم اما چطور میتانه عشق کسی را به کسی دیگه بته واقعا من که نمیتانم فراموش کنم 🥺🥺🥺

من چطور میتونم کسی ک هر شب تو خوابمه و هر ثانیه دارم بهش فک میکنمو فراموش کنم¿نه شما بگین چجورررررر😭

واقعا بیکارین خاک تو سرتون

نشد

همه رو کردم نشد باو

من یه دخترم که عاشق یه دختر دیگه شدم ولی اون فکر نکنم منو دوست داشته باشه ، و اون دوست ساده ی منه ، اگر بلاکش کنم اون می‌ره و به بقیه دوستام میگه که باهام قطع رابطه کنن و فکر می‌کنه دیوونم
نمیدونم باید چیکار کنم

نمیشه اگر واقعا دوستش داشته باشی واقعا نمیشه

من عاشق نیستم یک مدت خل بودم چند دوست پسر داشتم ضربه مغزی بودم چند وقت یک بار اونا خود را طوری وارد زندگی من می کنند و باعث میشه یادم بیاد وقتی یادت میاد با کسی خاطراتی داری گاهی باعث محبت میشه و متاسفانه باید هی برم ببینمش وگرنه راحت می تونم عاشقش نشم و ترک کنم وقتی ببینمش یادم میاد

سلام من هم یه کسی رو عاشقانه دوست دارم و عاشقانه بهش محبت کردم و هیچ چیز براش کم نگذاشتم ولی گویا بعد از این که اینهمه محبت کردم باز از من فاصله داره میگیره و به بهانه های متفاوت داره قطع رابطه میکنه ،لطفاً راهنمایی بفرمایید چون حال روحی بسیار نا مساعدی دارم لطفا بفرمایید چیکار کنم که از یادش ببرم

ازش متنفرم ولی بازم نمیتونم کاراش رو فراموش کنم

نسخه:
روزی ۳ بار چشمان خود را ببندید و ۳ بار تکرار کنید بگویید «عشقم دارای دستگاه گوارش است»

خوابم میاد😐😂

همه دخترن ک

😭اونقدر دوسش دارم که نمیخوتم فراموشش کنم دارم روانی میشم کمکممم کنین تحمل ندارم