درون گرایی یک رفتار اجتماعی است که در آن فرد بیشتر به کارهای انفرادی علاقه دارد تا به کارهای اجتماعی. به بیان ساده تر، درون گرا ها بر درون خود متمرکز هسند و برون گرا ها بر بیرون. اگر میخواهید بدانید که آیا درون گرا هستید یا نه و یا اینکه چطور میتوانید با فراهم آوردن شرایط درون گرا شوید، ادامهی مطلب را دنبال کنید تا یادبگیرید از ساعتهای تنهایی خود بیشتر لذت برده و با خصوصیات و ویژگی هایی که دارید خلاقتر و کارآمدتر شوید. پس با دیجی رو همراه باشید.
درک درون گرایی
1- درون گرایی و رفتارهای ضد اجتماعی را از هم جدا کنید
تصورات غلط بسیار زیادی درباره معنا و مفهوم درون گرایی وجود دارد و باید گفت که درون گرایی اصلا به رفتارهای ضد اجتماعی مربوط نیست! درون گراها با تنها بودن بیشتر انرژی گرفته و احیا میشوند و اغلب ترجیح میدهند که تنهایی به انجام فعالیت ها بپردازند تا اینکه گروهی کاری را انجام دهند. این کار از صدمات عاطفی و احساسی به آنها هم جلوگیری میکند.
اختلال شخصیت ضداجتماعی بیشتر شبیه به اختلالات فکری-روانی است و اشاره به عدم توانایی در همدردی یا بر قراری ارتباط عاطفی با دیگران دارد. افراد درون گرا هیچ مشکلی ندارند. با اینکه در بسیاری از کتابهای خودآموز عنوان شده که برون گرایی کلید خوشبختی و ثروت است، اما هیچ مدرکی مبنی بر اینکه ویژگیهای شخصیتی افراد برون گرا کارامدتر و موفقتر از افراد درون گرا است وجود ندارد. هر دو نوع شخصیت اگر در محیط کاری مناسبی قرار بگیرند میتوانند بسیار خلاق و سازنده باشند.
2- درون گرایی و خجالتی بودن را از هم جدا کنید
با اینکه خیلی از درون گراها میگویند که در جمع خجالتی هستند، اما این قضیه لزوما حتمی نیست و باید تفاوت این دو را دانست. درون گرایی به معنای اندازه گیری خجالتی بودن نیست، همانطور که برون گرایی به معنای خیلی گشاده رو بودن نیست.
خجالت، به ترس از صحبت کردن در موقعیتهای گروهی و عدم توانایی فرد در ارتباط برقرار کردن با دیگران و درنتیجه ترجیح تنهایی بر مبنای این ترس مربوط میشود.
اما درون گراها تنهایی را ترجیح میدهند، زیرا به تنهایی کار کردن برایشان مهیجتر و الهام بخشتر از کار با دیگران است. درون گرا ها لزوما از برقراری ارتباط با دیگران واهمه ندارند، بلکه صرفا علاقهمند به این کار نیستند.
3- به چیزهایی که شما را هیجان زده میکنند توجه کنید
آیا از تنهایی انرژی میگیرید؟ در انجام کارها بیشتر تنهایی عمل میکنید یا با دیگران همکاری میکنید؟ به طور کلی، شما با تغییر رفتارهای خود به یک درون گرا تبدیل نمی شوید، گراکه اگر از تنها بودن لذت نمی برید، به اجبار این کار را کردن هیچ سودی برای شما نخواهد داشت و خلاقیتتان را تحریک نخواهد کرد.
به جای این کار، به تمایلات شخصی خودتان توجه کرده و آنها را تقویت کنید. اگر بر این باورید که شما یک برون گرا هستید، پس هیچ دلیلی برای عوض کردن خودتان وجود ندارد و به جای آن سعی کنید، خود را در محیطهای کاری اجتماعی قرار دهید تا کارامدتر و بهتر عمل کنید.
4- دوگانگی را هم مدنظر داشته باشید
میان گرایی اصطلاحی برای توصیف افرادی است که میتوانند به راحتی در طیفهای شخصیتی متفاوت در حرکت باشند و واقعیت این است که بسیاری از افراد در آزمونهای شخصیت شناسی ۵۰-۵۰ میشوند. یعنی اینکه لازم نیست حتما برون گرا یا درون گرا باشید، میتوانید کاملا در میانه قرار داشته باشید و رفتارهایی ازهر دو تیپ شخصیتی نشان بدهید. سعی کنید تستهای روانشناسی مختلفی را انجام دهید تا این مسئله برایتان بیشتر روشن شود.
صرف وقت بیشتر در تنهایی
1- سرگرمیهای انفرادی را دنبال کنید
اگر میخواهید بدانید یا احساس کنید که زندگی یک درون گرا چگونه است، به دنبال انجام سرگرمیهای انفرادی باشید. سرگرمیهای یک درون گرا معمولا شامل این موارد میشوند:
- باغبانی
- مطالعه و نوشتن متن
- نقاشی
- گلف
- نواختن ساز
- پیاده روی
2- سعی کنید جمعه شب ها در خانه بمانید
اگر میخواهید در مسیر درون گرا شدن یک قدم به جلو بردارید، سعی کنید جمعهی هفته آینده را به جای بیرون رفتن در خانه بمانید. درون گراها اغلب از تعاملات اجتماعی خسته هستند و بیشتر ترجیح میدهند که بعدازظهرشان را با خواندن یک کتاب خوب بگذرانند تا اینکه خیابان گردی کنند یا به مهمانی بروند.
آیا تابحال مخفیانه امیدوار بوده اید که دوستانتان برنامه را کنسل کنند و بتوانید در خانه بمانید و فیلم تماشا کنید؟ آیا گاهی از اینکه در جواب دعوت به یک مهمانی، بله گفتهاید، پشیمان شدهاید؟ این موارد مثالهای خوبی از درون گرایی هستند.
3- کمتر صحبت کنید
درون گراها افراد پر حرف یک جمع نیستند. برای اینکه بیشتر شبیه به درون گراها شوید، سعی کنید در تعاملات گروهی بعدی تان بیشتر ساکت بمانید و بگذارید دیگران بیشتر از شما صحبت کنند. از دیگران سوال بپرسید تا آنها را وادار به صحبت کنید اما سعی کنید بیشتر محوریت بحث متمرکز بر دیگران باشد تا خودتان.
آیا از اینکه توجه جمع ناگهان معطوف به شما شود خجالت زده میشوید؟ این نشانه خوبی از درون گرایی است. اما اگر دوست دارید که مرکز توجه یک جمع باشید، این یک رفتار کاملا برون گرایانه است.
4- بر روابط یک به یک تمرکز کنید
درون گراها افراد منزوی نیتسند که نمی توانند با دیگران ارتباط برقرار کنند، آنها فقط کارهای دسته جمعی را دوست ندارند و بیشتر فعالیتهای انفرادی را ترجیح میدهند. درون گراها عموما ترجیح میدهند یک مکالمه عمیق و پرمغز با یک نفر انجام بدهند به جای اینکه با یک جمع بزرگ دسته جمعی بیرون بروند.
اگر جمع و مهمانی دوست ندارید، سعی کنید روابط یک به یک بیشتری داشته باشید تا منزوی و سرد بنظر نرسید.
5- فضای زندگی خود را راحتتر کنید
اگر میخواهید زمان بیشتری را به تنهایی سپری کنید، بهتر است دستی به فضایی که در آن زندگی میکنید بکشید و آن را به جایی که دوست دارید وقت زیادی در آن بگذرانید تبدیل کنید. مثلا شمع روشن کنید، از بخور خوشبو استفاده کنید، کتابهای مورد علاقه تان را دور و برتان بچینید، صندلی مورد علاقه تان را پیدا کنید و یا هرکار دیگری که موجب آرامش خاطر و آرامش ذهن تان میشود انجام دهید.
یک درون گرای کارآمد و خلاق بودن
1- حرفهای که به تعاملات کمتری احتیاج دارد را دنبال کنید
اگر فکر میکنید که از سبک زندگی درون گرایانه بیشتر لذت میبرید سعی کنید علایق، شغل ها و سرگرمی هایی را دنبال کنید که اجازه این سبک زندگی را به شما میدهند و در آنها به بهترین شکل و کار آمدترین نحو ممکن عمل میکنید. شغلهای زیر عموما مناسب درون گرا ها هستند:
- برنامه نویسی کامپیوتر
- نویسندگی و ویرایش
- دانشمند و محقق
- کارهای بایگانی و مربوط به کتابداری
2- در لحظه فقط بر روی انجام یک کار تمرکز کنید
برون گراها چند کار را با هم انجام میدهند ولی درون گراها ترجیح میدهند اول یک کار را تمام کنند و بعد به سراغ کار بعدی بروند. سعی کنید کارهای خودتان را اولویت بندی کنید و اول کارهای مهمتر را انجام داده و بعد به سراغ کارهای دیگر بروید.
3- عمیقتر کنکاش کنید
درون گراها عموما صحبتهای کوتاه را دوست ندارند و ترجیح میدهند راجع به یک موضوع بیشتر کنکاش کنند و گفت و گوهای جدیتر و عمیق تری داشته باشند. این در مورد نحوه انجام کارها و پروژه هایی که افراد درون گرا انجام میدهند هم صادق است. دفعه بعد که خواستید پروژهای را برای مدرسه یا کار انجام بدهید فقط به اینکه کارتان را به اندازه کافی یا همان قدر که ازشما انتظار دارند انجام دهید بسنده نکنید، پایتان را از این حد فراتر گذاشته، تلاش بیشتری کنید، خلاقیت بیشتری به خرج دهید و یک چیز بهتر خلق کنید!
4- مسئولیتهای انفرادی به عهده بگیرید و تنها کار کنید
درون گراها ترجیح میدهند که بیشتر تنها کار کنند تا با دیگران کار کنند، یا کارهای گروهی انجام دهند. اگر کسی هستید که در کارها از دیگران کمک میگیرد، سعی کنید یک کار را کاملا خودتان انجام بدهید تا ببینید میتوانید یا باز هم به کمک دیگران احتیاج دارید.
این کار اعتماد بنفس شما را افزایش میدهد و باعث میشود تا در آینده بیشتر بر خودتان تکیه کنید. سعی کنید از پس خودتان بر بیایید! هرچه کمتر از دیگران درخواست کمک کنید، کمتر بر دیگران متکی خواهید بود.
نظر شما درباره این مطلب چیست؟ آیا شما درون گرا هستید یا دوست دارید درون گرا شوید؟ یا اینکه از افراد برون گراها یا میان گراها هستید؟ نظرات خود را با دیجی رو به اشتراک بگذارید!
نوشته خیلی جالبی بود خوشیمان آمد .
عالی بود .
من از اولشم درون گرا بودم از خودمم خوشم میاد..تو تنهای فکرای خوبی به سرم میزنه کارارو دقیت تر با کیفیت تر انجام میدم..
خیلی خیلی ممنون از خانم سهیلی فر برای نوشتن این مطلب.
خیلی جالب و عالی بود…
منم یه درونگرا هستم
البته درسته باید بدونیم که درونگرایی و برونگرایی یه طیف هست و کم و زباد داره
منم درونگرا هستم ☺️
من برونگرام و اصلا دوسش ندارم
من فک میکنم درونگرا باشم تو دانشگاه خیلی وقتا تو یه موقعیت هایی قرار میگیرم که نیاز به تعامل بیشتری با اطرافیان داره ولی از اون جایی که من از شلوغی بیزارم و تو جمع هم کلاسیام نمیرم میشنوم که بهم میگن خشکو منزویم واقعا نمیدونم شایدم اونا درست میگن شاید من درونگرا نباشم ب خاطر ترس از اجتماع و کم رو بودنم نمیتونم وارد جمع شم شاید هنوز خودمو درست نشناختم واقعا یه وقتایی دچار سردرگمی میشم نمیدونم اصلا چجور شخصیتی دارم
از حرف زدن زیاد خوشم نمیاد خسته کننده اس برام حتی با خانواده هم حرفامو خلاصه میکنم ولی این ب این معنی نیس ک ادم خشکیم اتفااقا خیلیم شادم همه منو از خانواده گرفته تا دوستام منو به عنوان ی دختر شاد و خوش خنده میشناسن ولی کم حرف
از کار های گروهیم اصلا خوشم نمیاد دوران مدرسه هم همین طور بودم با اینکه شاگرد اول بودم..
ولی اینم باید بگم که یه نمه کمروییم دارم مخصوصا تو محیط های گروهی نمیتونم راحت ابراز نظر کنم همش حس میکنم حرفی که میخوام بزنم خیلی جالب نباشه و بقیه بهم محل ندن
االبته اینم بگم ک ادم ایده ال نگر و بسییییااار کمال گراییم و حاظر نیستم هیچکسو بهتر از خودم ببینم?
حالا لطفا کسایی که کامنت منو خوندن میشه بگن من ایا درونگرا هستم با نه؟؟?
تست mbti بده
به یه مرحله ای از درون گرایی رسیدم که افسرده شدم و از فکر هایی که فقط خودم درکشون میکنم و نمیتونم به طرف مقابلم بفهمونم خسته شدم چون خیلی عمیق هستن حتی درک زمان بعضی وقتا میزنه به سرم و کلا نابود میشم.به مردم نگاه میکنم و میپیچم تو خدم چون حتی وقتی باهاشون ارتباط برقرار نمیکنم کل زندگیشون جلوی چشممه خیلی اذیت کنندست واسم افسرده میشم.سعی کردم رو ببرم به نویسنگی و موسیقی رپ که بتونم حرف هایی که تو سرمه رو به همه بگم و سخت ترین کاریه که باهاش مواجه شدم.