از وب گردی روی گوشی متنفرم. البته همیشه در حال وب گردی با موبایل هستم، همه ما در حال این کار هستیم. آمار بازدید موبایل وبسایتها روز به روز بیشتر میشود و این اتفاق چیزی نیست که از شدت آن کم شود، استفاده از گوشیها خیلی آسان است، و ما را قانع میکنند که زمان بیشتری را پشت صفحهات روز به روز بزرگتر آنها بگذرانیم.
اما وضعیت مرورگرهای وب موبایل افتضاح است. آنها مخلوطی نفرتانگیز از تجربه کاربری بد، کارایی پایین، و اهانت کلی به وب باز، حرکتی که انقلاب تکنولوژی مدرن را راه انداخت، هستند. روی گوشی iPhone 6 من، مرورگر Mobile Safari کند، پر از مشکلات، و گرسنه 1GB حافظه گوشی است. چرخیدن از حالت portraint به landscape بدون دردسر زیاد غیر ممکن است. مرورگر Chrome روی بیشتر دستگاههای اندروید من خیلی قدیمی به نظر میرسد، مانند موشی روستایی که در یک شهر بزرگ گم شده باشد و منتظر است تا با اولین تبلیغ فریب بخورد.
وضعیت کلی وب موبایل آنقدر بد است که کمپانیهای امور تکنولوژی کمپانیهای رسانهای را قانع کردهاند که محتویات خود را روی پلتفرمهای دیگری که برای کارایی بیشتر روی گوشیها ساخته میشوند منتشر کنند. اپل به هیچ کس دیگری اجازه نمیدهد مرورگر دیگری برای آیفون درست کند، که به همین دلیل است که سرویس Instant Articles فیسبوک از نظر ما تلاشی از فیسبوک برای دور زدن این محدودیت اپل و ساختن یک سیستم کاملاً جدید است، انگیزه اصلی بیان شده توسط فیسبوک برای Instant Articles پایین آوردن زمان متوسط 8 ثانیهای لود صفحات در گوشیهای همراه است. متوجه خواهید شد که فیسبوک نرمافزاری برای دسکتاپ این سرویس نساخته است و حتی تلاشی هم در این زمینه نکرده است، وب خیلی خوب کار میکند وقتی که مرورگرها خوب کار کنند.
از طرف دیگر، Apple News به شما اجازه میدهد مطالب خود را مستقیماً برای آیفونها منتشر کنید و مرورگر خود اپل، Safari را دور بزنید، که به نظر ایده عجیبی میآید. اما از طرفی نیز هیجان انگیز است: اخیراً مقالهای خواندم که در آن اشاره میشد چطور تبلیغات اینترنتی ناشران کوچک به صفحات پرحجم و زمان لود زیاد میانجامد. این مقاله جوابی به مقالهای دیگر بود که در آن اشاره شده بود سیستم جدید مسدود کردن محتویات در مرورگر Safari به کاربران اجازه خواهد داد جاوااسکریپهای کاهش دهنده کارایی را مسدود کنند و به این ترتیب نظر ناشران را عوض خواهد کرد. و بله، بسیاری از صفحات تجاری پر از تبلیغات پیچیده و زیاد از حد هستند، اما این موضوعی دو طرفه است: ما باید از سازندگان مرورگرهای وب انتظار داشته باشیم وضعیت وب کنونی را مورد نظر داشته باشند و مرورگرهایی تولید کنند که کارایی بهتری دارند، یا اینکه از توسعهدهندگان وب انتظار داشته باشیم به کارایی مرورگرهای موبایل نگاه کنند و وبسایتها را مطابق با آن طراحی کنند. اما در حال حاضر به نظر میرسد این بحث به صورت یک طرف در حال انجام است.
و البته این آزاردهنده است. هر دوی سیستمهای Apple News و Facebook Instant Articles از غمانگیزترین حرکتهای انقلاب وب باز هستند: سیستمهای انتشار اختصاصی ناسازگاری که در اختیار کمپانیهای بزرگ هستند، که هیچ کدامشان درک درستی از انتشار و رسانه ندارند. کمی زودتر در همین امسال من به فیسبوک نام AOL جدید را دادم، Instant Articles از همان انگیزهای شروع شده است که AOL با آن تلاش داشت رسانه Time Warner را در اپ خود جا دهد. اپل و فیسبوک در حال پشت کردن به وب هستند و میخواهند جایگزینهایی برای آن بسازند، و البته جایگزینهایی برای HTML و CSS و هر قسمتی از نبوغ به دست آمده در وب که نتیجه 20 سال فعالیت رقابتی و توسعه است.
چطور سرویسهایی مثل Fanboys یا Snowfall یا What is Code را با استفاده از ابزارهای اپل و فیسبوک میتوان ساخت؟ چطور میتوان ویدیوها را بهتر پخش کرد؟ چطور میتوان اپهای بهتر و تعاملیتری ساخت؟ چطور میتوان نوعی جدید از تبلیغات ساخت که نظر کاربران برایش مهم است و توجه مخاطبان را جلب میکند؟ چطور میتوانید خبرهای فوری را منتشر کنید اگر سیستمتان چند جا و روی دیوارهای مختلفی در حال اجرا است؟ چطور میتوانید در رسانه خود خلاق باشید اگر باید بیشتر تلاش خود را برای انتشار آن بگذارید؟
شاید فکر کنید که این حرفها کمی اغراقآمیز است اما فیسبوک در 13 می پنج Instant Article با هیاهویی عظیم منتشر کرد، و یکی دیگر در 9 ژوئن و یکی دیگر در یکشنبه قبل. که میشود هفت مقاله در دو ماه. خیلی از سایتهای بزرگ بیش از دهها مقاله در هر روز منتشر میکند. سخت از آن چیزی است که به نظر میرسد و در نهایت تمام ساعتهای کار مهندسی روی نمایش متن و ویدیو در صفحات نمایش صرف میشود، همانطور که وب برای سالها همین کار را میکرده است. هدف اصلی وب این بود که این سیستم را به صورت یک سیستم دموکراتیک در بیاورد و به سادگی به هر کسی اجازه بدهد با استفاده از استانداردها به انتشار روی این سیستم بپردازد، و این سیستم طی دههها به یک موفقیت خشمگین و در هم گسیخته تبدیل شده است. اما مخلوط غم انگیز آیفون از فراگیری اکثریتی موبایلها و کارایی افتضاح به این معنی است که آمادهایم همه این پیشرفتها را دور بیاندازیم.
پنچمارکهای یک هستهای و دوهستهای iPhone 6 Plus امتیازهای 1618 و 2900 را روی ابزارهای تست کارایی مختلف به دست میآورد و به این به این معنی است که این دستگاه همان قدرت MacBook Air 11 اینچی تولید شده در سال 2012 را دارد. نمیدانم نظر شما چیست اما من ترجیح میدهم با یک MacBook Air به گشت و گذار در اینترنت بپردازم تا با یک آیفون. تنها دلیلی که بیشتر از گوشیم استفاده میکنم این است که بیشتر اوقات این کار برایم راحتتر است. اما در زمانهای دیگر حتی رقابتی نیز بین این دو وجود ندارد، مرورگر Safari روی MacBook به مراتب بهتر همان مرورگر روی آیفونی با توان پردازشی مساوی است.
حتی میتوانید به زمانهای قبلتری بروید. مکبوک پروی قدیمی 2007 ام را بیرون آوردم (پنچمارک: 1200/2100) و به غیر از نصب آخرین نسخه مرورگر کروم هیچ تغییر دیگری روی آن انجام ندادم و گذاشتم با هر چیزی که از OS X 10.6.3 که روی آن باقی مانده بود به کارش ادامه دهد، و زمان لود صفحات روی آن به مراتب سریعتر از آیفون بود. میتوانید به عمق تفاوتهای پردازندههای این دستگاهها وارد شوید یا بحث 1GB رم آیفون و 3GB رم مکبوک را پیش بکشید و دلیل بیاورید، اما بیایید صادق باشیم، این کامپیوتر همزمان با اولین آیفون به بازار آمد. هارد درایوی با صدای سرفه افراد سیگاری و فنی دارد که احساس میکنید هر لحظه در حال اوجگیری به سمت مدار است.
تمام این قضایا خجالت آور است.
بیایید از زاویه کاملاً متفاوتی به این قضیه نگاه کنیم. اواخر این ماه ویندوز 10 به بازار میآید و مایکروسافت کمپین بزرگی راه انداخته تا این سیستمعامل را در اختیار کاربران نسخههای قدیمیتر آن قرار دهد. این اتفاقی بیسابقه برای مایکروسافت است، شرکتی که از فروش محصولات نرمافزاری جدید پول به دست میآورد، اما این کمپانی این ضرر را میپذیرد تا تعداد نصبهای ویندوز 10 را افزایش دهد. اما چرا؟ چون اپهای ویندوز 10 روی خیلی از دستگاهها اجرا میشوند و مایکروسافت امیدوار است توسعهدهندگان بازار جدید بزرگی برای اپهای ویندوز 10 دسکتاپ راه بیاندازند که باعث میشود اپهای زیادی برای ویندوز فون نیز نوشته شود.
به احتمال قریب به یقین شکست میخورد.
کدام توسعهدهنده زمان خود را روی نوشتن اپ برای ویندوز 10 میگذارد و امیدوار میماند که مایکروسافت آن را به گوشیها منتقل کند در حالی که به سادگی میتواند یک وب اپ بسازد و هم کاربران ویندوز و هم مک را پشتیبانی کند؟ کدام آدم دیوانهای حاضر میشود برنامه خطوط هوایی آمریکا را روی دسکتاپ خود نصب کند؟ نرمافزارهای غیر کارامد کامپیوترهای شخصی باعث به وجود آمدن وب شدند، همانطور که کارایی کم وب موبایل باعث به وجود آمدن اپهای موبایل شد. اولین کسی که به جنگ این حقیقت آمد اتیو جابز بود، او تلاش کرد قبل از پشتیبانی این پلتفرم از اپهای داخلی، توسعهدهندگان را به ساخت وب اپ برای آیفون تشویق کند، این استراتژی استیو جابز توسط گروبر به یک ساندویچ فاسد تشبیه شده است.
اپهای دسکتاپ به شدت بی ربط به نظر میرسند چون تجربه وب روی دسکتاپ تقریباً عالی است، در حالی که اپها برای گوشی بسیار مهم هستند چون تجربه وب روی گوشی غیر قابل قبول است. به نظر میرسد که ویندوز 10 قدمی عظیم به جلو برای مایکروسافت است، اما قادر نخواهد بود که این فاصله را پوشش دهد. فکر نمیکنم که هیچ چیزی بتواند این فاصله را پوشش دهد.
برای بهبود وضعیت وب موبایل نمیتوانیم کارایی Mobile Safari را بالا ببریم. اپل اجازه نمیدهد که کمپانیّای دیگر برای آیفون مرورگر وب تولید کنند، پس هیچ رقابتی برای کارایی بهتر وجود ندارد، و هیچ انگیزهای نیز برای اپل برای سرمایهگذاری بیشتر در توسعه Safari وجود ندارد. از خیلی از جهات، Safari همان اینترنت اکسپلورر جدید است. تمام این قضایا در اندروید کمی آزادتر است، و گوگل از جهاتی از بنیاد موزیلا نیز برای انجام کارهای تحقیقاتی و دیگر کارها پشتیبانی مالی میکند، پس زیاد معلوم نیست که رقابت در کجاست.
تمام این اتفاقات یک دستورالعمل برای بروز رکود است و رکود همان چیزی است که الان در وب موبایل با آن روبه رو هستیم. این اتفاقات، بازیکننان قدرتمندی همچون اپل و فیسبوک را به این سمت میبرد که کپی جایگزین خود از وب را درون دیوارهای خود بسازند، در حالی که چیزی که ما به آن نیاز داریم یک وب قدرتمندتر و سالمتر است.