در زندگی پیچیده و پرهیاهوی امروزی، خودیابی و پیدا کردن خود واقعی کار دشواری است. ما هر روز مجبور به انجام دادن کارهای روزمره، ارتباط با افراد مختلف و تلاشهای پوچ و بیهودهای هستیم که ما را از زندگی اصیل و واقعیمان دور میکند. در این شرایط تنها با رها کردن چیزهای غیرضروری و اضافی در زندگی است که میتوان به خودیابی رسید. اما این چیزها کدامند و چطور میتوان آنها را رها کرد؟ در این مقاله از دیجی رو هشت موردی را که باید از زندگی خود حذف کنید به شما معرفی خواهیم کرد، تنها با رها کردن این هشت مورد است که شما میتوانید به خودیابی برسید و وجود واقعی و زندگی اصیل خود را پیدا کنید.
دیپاک چوپرا میگوید:
در فرآیند رها کردن، شما چیزهای زیادی را از گذشته از دست خواهید داد و در عوض خودتان را پیدا خواهید کرد.
پیدا کردن راه بازگشت
ما هر روز با کارهایی که انجام میدهیم، نقشهایی که بازی میکنیم و برچسبهای متعددی که برای شناخته شدن، به خودمان میزنیم وجود واقعی خود را فراموش میکنیم. در تلاش برای وصل شدن به افراد و چیزهای دیگر و جستجو برای به دست آوردن ارزش و اعتبار، چیزی که به تدریج از دست میرود خود واقعی ما است. زندگی، یک هدیه الهی است که باید آن را قدر بدانید و از آن لذت ببرید، زندگی کنید و عشق بورزید و به خود واقعی و زندگی اصیل خود برگردید. تنها با این کار است که میتوانید از زندگی خود، نهایت استفاده و لذت را ببرید. اما چطور میتوان به خودیابی رسید؟ چیزهایی که باید رها کنید تا به خودیابی برسید کدامند؟
1- نیاز به راضی کردن همه
یکی از مهمترین چیزهایی که برای رسیدن به خودیابی باید رها کنید، حس نادرست نیاز به راضی کردن همه است. راضی نگه داشتن همه کسانی که اطراف شما هستند کاری غیرممکن است و شما هرگز نباید به دنبال آن باشید. افراد مختلف مثل پدر و مادر، همسر، دوستان و آشنایان، انتظارات متفاوتی از شما دارند اما شما زاده شدهاید که خودتان باشید و با رها کردن این حس ناسالم یک گام بزرگ به سوی خودیابی حرکت خواهید کرد. با رها کردن این نیاز، شما شجاعت کافی خواهید داشت که در مسیر زندگی خود قدم بردارید و به سوی خود واقعیتان بازگردید.
2- هویت دادن به خودتان بر اساس کاری که انجام میدهید
هویت دادن به خودتان با کاری که انجام میدهید، با عنوان شغلی، میزان درآمد، سطح و جایگاه اجتماعی و … به خود واقعی شما لطمه وارد میکند و این لطمه در سطوحی عمیقتر به شخصیت و روح و روان شما وارد میشود. اگر در مورد خودیابی و رسیدن به زندگی اصیل و واقعی، جدی هستید و میخواهید زندگی خود را بر اساس اهداف و برنامههای جدیدی تنظیم کنید لازم است که از این نوع هویت دادن، برحذر باشید. شما باید خودتان را به عنوان یک انسان، درک کنید نه به عنوان کسی که کاری انجام میدهد. چون همان طور که وین دایر گرفته است:
” شما کاری که انجام میدهید نیستید، اگر این طور باشد وقتی انجام کار را متوقف کنید، دیگر وجود نخواهید داشت.”
3- هویت دادن به خودتان بر اساس افکار ناسالم
ذهن انسان داستانهایی نه چندان جالب در مورد هویت واقعی شما میسازد، در مورد کارهایی که میتوانید یا نمیتوانید انجام دهید و این باور را به شما القا میکند که خودیابی و بازگشت به خود واقعی برای شما غیرممکن است. این افکار ناسالم و مسموم، بسیار واقعی و باورپذیر به نظر خواهند رسید اما شما نباید به آنها اعتنا کنید و لازم است که این افکار را به طور کامل از ذهن خود پاک و رها کنید. آلن لوکوس میگوید:
“هرچیزی را که به ذهنتان میرسد باور نکنید. افکار، فقط افکار هستند.”
4- کسانی که نمیخواهند یا نیاز ندارند در زندگی شما حضور داشته باشند
نیاز عاجزانه به کسانی که شما را نمیخواهند یا به شما احتیاجی ندارند، میتواند زمینه ساز درد و رنج در زندگی باشد. این نیاز، شما را از درک زیبایی و کمال واقعی خودتان محروم خواهد کرد اما با رها کردن این افراد و ترک نیاز به آنها، راه شما برای رسیدن به خود واقعیتان هموارتر خواهد شد چون افرادی به زندگی شما وارد خواهند شد که شما را همان طور که هستید دوست دارند و به شما در خودیابی و رسیدن به زندگی اصیل، کمک خواهند کرد.
“عشق، آزادی میآورد نه اسارت. عشق میگوید دوستت دارم حتی اگر در چین باشی، دوستت دارم حتی اگر آنسوی شهر باشی، دوستت دارم حتی اگر در هارلم (محلهای در نیویورک) باشی. دوستت دارم و کنار تو میمانم. اما اگر این کار ممکن نباشد رهایت میکنم. دوستت دارم اما برو” دکتر مایا آنجلو
5- بی نظمیها و شلوغیها
داشتن چیزهای متعدد در اطراف شما باعث میشود که وقت زیادی را صرف نگهداری و توجه به آنها کنید و روز به روز از خود واقعیتان دورتر شوید. این چیزها شما را از مسیر اصلی زندگی، دور نگه میدارند و خودیابی را غیرممکن میکنند. توجه داشته باشید رابطهای که شما با خودتان و مسیر زندگیتان دارید بسیار مهمتر از رابطهای است که با چیزهای دور و بر خود دارید. قدرت و شجاعت و اعتماد به نفس لازم را پیدا کنید و همه این چیزها را رها کنید، همه چیزهایی که شما را از یک زندگی منظم و هدفمند دور میکنند. با این کار احساس آزادی خواهید داشت و زندگی شما منظم و شاد خواهد شد.
چیزهایی بی اهمیتی که وقت و توجه زیادی را از شما میگیرند از مهمترین عواملی هستند که شما را از خود واقعی و مسیر درست زندگی دور نگه میدارند. شما پس از مشغول شدن به این چیزها متوجه میشوید که وقت و انرژی زیادی را هدر دادهاید و از مسیر اصلی خود دور افتادهاید. اما با رها کردن و دور انداختن این چیزها، آرامش روحی و تمرکز به شما بازمیگردد و وقت بیشتر، فضای بیشتر و رشد بیشتر در انتظار شما خواهد بود. پس وقت را تلف نکنید و از همین حالا دست به کار شوید و چیزهایی را که مایع اتلاف وقت و انرژی در زندگی شما هستند برای همیشه کنار بگذارید.
6- نیاز به امنیت و راحتی
شاید شما جزو افرادی باشید که از تغییر کردن هراس دارند و همیشه دوست دارند در امنیت و آسایش زندگی کنند. اما حقیقت این است که زندگی همیشه در حال تغییر است و هرگز ثابت نمیماند. تغییر کردن در ذات طبیعت و البته زندگی است و از آن جایی که شما هم بخشی از طبیعت و زندگی هستید از تغییر کردن در امان نخواهید بود. با رها کردن نیاز به امنیت و آسایش، زندگی شما با طبیعت هماهنگتر خواهد شد و شما به خودیابی و زندگی اصیل، نزدیکتر خواهید شد. آلن واتز میگوید:
“اگر سادهتر بخواهم بگویم، نیاز به امنیت و احساس ناامنی، در واقع یک چیز هستند، مثل نگه داشتن نفس و از دست دادن نفس. جامعهای که بر اساس نیاز به امنیت شکل گرفته باشد مثل یک مسابقه نگه داشتن نفس است که همه در آن صورتهای ورم کرده و کبودی دارند.”
7- چیزی که فکر میکنید هستید
ذات طبیعی شما، سیال و قابل گسترش است. این ذات طبیعی میتواند به طور پیوسته رشد یابد و تغییر کند. با رها کردن برچسبهایی که روی جسم، نام، گذشته، شریک زندگی، خانواده، دوستان، شغل، مذهب، داراییها و … میزنید میتوانید خود واقعیتان را بهتر بشناسید. لائو تسه فیلسوف چینی گفته است:
“وقتی چیزی را که هستم رها میکنم، آن چیزی میشوم که میخواهم. وقتی چیزهایی را که دارم رها میکنم چیزی را به دست میآورم که نیاز دارم.”
8- رها کردن همه چیز و شروع دوباره
خودتان را پاکسازی کنید. همه محدودیتها و مرزها، برنامه ریزیهای بد و گذشته ناخوشایندی را که شما را از تجربههای واقعی دور میکنند رها کنید و زندگی جدیدی را آغاز کنید. یک زندگی برپایه عشق، درستی، اصالت و نیروی درون. تنها با این کار است که میتوانید به خودیابی برسید و زندگی اصیل و کاملی را تجربه کنید.
سلام عزیز، من مقاله شما رو خوندم، خیلی احتیاج داشتم و لذت بردم چقدر زیبا گفتید من ی سوال دارم دوست دارم صادقانه جواب بدید، اگر یه نفر تو سن چهل سالگی به این چیزا برسه و بخواد واقعا تغییر بده افکار و زندگیشو، افکار غلط و منفی شو که جلوی پیشرفت و رسیدن به اون بعد خودشناسی رو سالها گرفته، دیر نیست؟
سلام
هرگز دیر نیست. چه کسایی که در سن های بالاتر از 50 سال هم دست به اختراع و .. زدن.
سلام بسیار فوق العاده بود متشکرم
سلام
ممنون بابت این مطالب مفید
خواستم یک کتاب برای مطالعه در جهت خودیابی بهم معرفی کنید.
ممنون?
عالی عالی عالی
ذهنیتم کلا عوض شد
چقدر خنگ بودم تاپیش از خواندن ایم مطلب??????
بسیار عالی خوشم اومد مرسی ❤️❤️❤️❤️
بهم آرامش داد❤مرسی
کاش واضح تر بگید که چه چیزهایی