پیشرفتهای بزرگ کاری و دستیابی به آرزوها و خواستهها قطعا یکی از بزرگترین اهداف در زندگی هر انسانی است که روی این کره خاکی زندگی میکند. خیلی از ما هنگام انتخاب مسیر زندگی دچار شک و تردید شده و یا حتی تصویر آینده تا حد بسیار زیادی برایمان گنگ و مبهم میشود. هرچه بیشتر حس کنیم اتفاقات زندگی باب میلمان پیش نمیروند، بدبینیها و احساسات منفیمان نیز بیشتر شده و به همان نسبت ممکن است حتی دست از تلاش برای دستیابی به اهداف و خواستههایمان برداریم.
به خاطر داشته باشید هنگامی که به مشکل بر میخورید و یا اتفاق ناگواری در زندگی برایتان پیش میآید، به دید یک چالش که زمینه پیشرفتهای بزرگ را در زندگی برایتان به وجود میآورد به آنها بنگرید؛ زیرا همه چیز از ذهن، باورها و دیدگاهتان به مسائل سرچشمه میگیرد. یک مثال بارز از این موضوع درست زمانی است که سربازان عازم جنگ میشوند؛ در این مواقع روانشناسان معمولا به آنها میگویند که یا بدون هیچ عارضهای با روحیه عادی بازخواهند گشت و یا دچار اختلال استرس پس از حادثه (PTSD) میشوند.
با اینکار به سربازان دو پیشفرض ذهنی داده میشود؛ بازگشتی سالم از نظر روانی بدون کوچکترین عارضه و یا مشکلات روحی – روانی متعدد که باید برای آن آمادگی لازم را داشته باشند. با وجود اینکه اختلال ترس پس از حادثه یکی از عواقب جدی و انکارناپذیر رفتن به جنگ است اما تحقیقات گستردهای که انجام شده نشان میدهد که راه سوم بسیار بهتری هم وجود دارد که از آن با نام رشد پس از سانحه (PTG) یاد میکنند.
فقدان عزیزی از دست رفته، پیوند مغز استخوان، بیماریهای مزمن، حمله قلبی، نبرد جنگی، بلایای طبیعی، حمله فیزیکی و حتی پناهندگی به مکان جدید همگی از جمله بدترین اتفاقاتی هستند که ممکن است فردی در طول زندگی تجربه کند اما محققان کشف کردهاند که درست همین اتفاقات تلخ و ناگوار میتوانند محرکی برای ایجاد رشد عمیق شخصیتی در هر فرد شوند که امروزه روانشناسان این تجربه را رشد پسا سانحه یا همان PTG مینامند.
در طول دو دهه گذشته، ریچارد تدچی (Richard Tedeschi) دکتر و محقق علم روانشناسی، مطالعات و تحقیقات زیادی را در زمینه رشد پس از سانحه داشته و این موضوع را رسالت خود میداند. تدچی معتقد است ایده رشد پسا حادثهای مفهوم جدیدی را به همراه ندارد، حتما اکثر شما جمله ” آنچه تو را نمیکشد، باعث قویتر شدنت میشود” را بارها و بارها در رسانهها، فضای مجازی و یا شاید متن موسیقیها شنیدهاید اما این مفهوم تنها در 25 سال گذشته مورد بررسی و تحقیق علمی قرار گرفته و اینبار حقیقتا از جایگاه علم به آن نگاه میشود.
به لطف تحقیقات تدچی، میتوان با قاطعیت گفت که دردها و رنجهای بزرگ، حتی ضربههای روحی و آسیبهای روانی میتوانند شما را به سمت تغییرات مثبت بزرگی سوق دهند که میتوانند زندگی شما را متحول کنند. البته ناگفته نماند که این موضوع برای هرکسی صدق نمیکند. اما سوال اینجاست که چه چیزی افرادی که تجربه رشد و پیشرفتهای بزرگ را از درد و رنجهای خود دارند از سایرین متمایز میسازد؟ در پاسخ به این سوال باید بدانید مکانیزمهای بیشماری در نتیجه این تجربیات دخیل هستند که طرز فکر هر فرد در راس آن قرار دارد. توانایی هر شخص در پیدا کردن مسیر زندگی و دستیابی به موفقیت و پیشرفتهای بزرگ از این طریق تا حد بسیار زیادی به درک او از تجریبات گذشته و حوادث تلخ بستگی دارد. استراتژیهایی که منجر به ایجاد رشد پسا سانحه میشوند در واقع همان تعبیرات مثبت از موقعیت یا حادثه رخ داده، مثبت اندیشی و پذیرش شرایط بوجود آمده هستند.
همانطور که جمعی از محققان نیز معتقدند، ظاهرا این اتفاق و یا حادثه رخ داده نیست که باعث رشد پسا سانحه میشود بلکه درواقع این تجربه ذهنی از رویداد پیش آمده است که باعث پیشرفت شخصی فرد خواهد شد. به زبان سادهتر میتوان گفت: افرادی که با موفقیت هرچه بیشتر خودشان را از بدبختی نجات میدهند در واقع همان کسانی هستند که خودشان را با رویدادهای پیش آمده در زندگی تعریف نمیکنند بلکه به تجربهای که موفق به کسب آن شدند توجه دارند.