به نظر اکثر مردم افراد باهوش جزو دسته ابر انسانها هستند چرا که مغزشان در تمام شرایط زندگی به کمکشان میآید و لازم نیست با دغدغههای آدمهای عادی سروکله بزنند! با این حال واقعیت متفاوت است و مهم نیست که یک نفر چقدر باهوش باشد، بالاخره هرچه نباشد او هم انسان است.
این افراد با مسائلی متفاوت از دیگران سروکله میزنند، اما با این حال این مسائل هم چالش برانگیز و سخت هستند. به عنوان مثال، اگر شما فرد به شدت باهوشی باشید گاهی عدم درک دیگران باعث میشود تنها بمانید. در ادامه به مهمترین دغدغههای افراد باهوش در مقابل افراد معمولی اشاره میکنیم.
افراد باهوش چه دغدغه هایی دارند؟
1- صحبتهای کوتاه حوصلهتان را سر میبرد
صحبت کردن در مورد چیزهای عادی و معمولی برایتان سخت و چالش برانگیز است. دلیل این موضوع آن است که مغزتان پر از ایدههای عالی است.
موضوعاتی که احتمالاً به آنها علاقهمند هستید شامل علم، هنر، فلسفه و غیره میشوند. این مسئله باعث میشود که حس کنید در گفتگوی کوتاه گیر افتادهاید و وقتتان دارد هدر میرود! تمام چیزی که شما میخواهید فردی از لحاظ ذهنی شبیه به شماست که بتوانید در مورد مسائل مهم با هم حرف بزنید.
2- بیش از آن که حرف بزنید فکر میکنید
از آنجا که مغزتان طوری آموزش دیده که به دنبال راه حلها و پاسخهای احتمالی به یک مشکل باشد، شاید نسبت به یک فرد معمولی بیشتر طول بکشد تا نظرتان را در مورد یک چیز ابراز کرده یا نتیجه گیری کنید. علاوه بر این، اگر کاملاً مطمئن نباشید که جوابتان درست بوده یا فکرتان عالی است، ممکن است اصلاً حرفی نزنید. اما مشکل اینجاست که دیگران با نحوه تفکر و واکنش شما آشنا نیستند و ممکن است فکر کنند شما گیج و عجیب یا درونگرا هستید و یا اصلاً به موضوع علاقهای ندارید.
3- کارتان به سرعت حوصلهتان را سر میبرد
نیاز مغزتان برای مدام به چالش کشیده شدن و دادن ایدههای بکر میتواند شغلی که زمانی برایتان هیجان انگیز بوده را عادی و خسته کننده کند. این موضوع میتواند باعث شود که مدام شغل عوض کنید یا کارهایتان را به تاخیر انداخته و رئیستان را عصبانی کنید.
4- شاید کمی غیر اجتماعی به نظر برسید
دغدغه بعدیتان از دغدغههای قبلی نشات میگیرد. اگر در حین صحبتهای کوتاه معذب هستید، اگر وقتی در مورد چیزی مطمئن نیستید صحبت نمیکنید، اگر ایدههای قبلی و قدیمی الهام بخشتان نیستند و اگر گاهی از ایده دادن بیشتر از دست به اقدام زدن لذت میبرید، دیگران ممکن است شما را فردی غیراجتماعی بخوانند. البته، آنها نمیدانند که این کار فشار بیشتری بر شما وارد میکند و هیچ فایدهای هم نخواهد داشت!
5- عاشق شدن برایتان سخت است
در نهایت طلب شما از عشق سختگیرانهتر از دیگران است. از آنجایی که شما نسبت به خیلیهای دیگر محتاطتر، تحلیلیتر و مستقلتر هستید ممکن است شما را انسانی سرد و مغرور ببینند و یا حتی علاقهتان به یک نفر را خیلی زود از دست بدهید.
هر چه درگیریهایتان زیاد باشد هم نباید اجازه دهید که مانع رشد و آسایش شما شوند. میتوانید روی ابراز احساسات خودتان به دیگران بیشتر کار کنید تا بهتر شما را درک کرده و متوجه خصوصیات اخلاقیتان شوند. نگران نباشید، بالاخره با یک نفر به نقطه اشتراک خواهید رسید!
۵ تاشو دارم
من همشو دارم و عاشق کامپیوترم و خیلی ذهنمو مشغول می کنه …. یعنی واقعا اینا از روی تحقیق علمیه یا سر کاریه
هوووووف. چقدر سخته زندگی برای ما
انقدر با این خزعبلات مخ مردم رو به کار نگیرید.
مزخرف